به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از اصفهان،
آیتالله هاشمی رفسنجانی یار دیرین امام و رهبری، سالها در جریان مبارزه علیه رژیم شاه و پیروزی انقلاب اسلامی نقش فعالی داشتند.همزمان با در پیش بودن چهلمین روز درگذشت آیتالله هاشمی رفسنجانی، خبرگزاری ایکنا در اصفهان و با همکاری سازمان دانشجویان جهاددانشگاهی واحد اصفهان میزگرد «میراث آیتالله» بهمنظور بررسی نقش آیتالله هاشمی رفسنجانی در دوران مبارزات پیش از انقلاب، افکار، اندیشهها، آثار و جایگاه علمی، سیاسی و نگاهی به تفسیر قرآن این شخصیت انقلابی با عنوان «تفسیر راهنما» را برگزار کرد که در این میزگرد سید علی نکویی، از مدیران و فعالان سیاسی و فرهنگی پیشکسوت اصفهان و رییس شورای هماهنگی اصلاحطلبان استان اصفهان که ( از بدو انقلاب و دوران سازندگی و اصلاحات در سمتهایی نظیر فرماندار نجفآباد، رئیس ستادجنگ زدگان استان اصفهان، فرمانداراصفهان، استاندار کرمانشاه، استاندار چهارمحال و بختیاری و استاندار قزوین و مشاور عالی وزیر کشور مشغول بهکار بودهاند)؛ دکتر علیرضا یوسفی، استاد دانشگاه و قائم مقام دانشگاه علوم پزشکی اصفهان؛ حجتالاسلام احمد عابدینی، استاد حوزه و دانشگاه و داریوش اسماعیلی، معاون فرهنگی جهاددانشگاهی واحد اصفهان به بیان نظرات و دیدگاههای خود درباره آیتالله هاشمی رفسنجانی پرداختند. متن قسمت اول این میزگرد را در ادامه میخو.انید و قسمتهای بعدی آن نیز فردا پنجشنبه و روز جمعه برخروجی این رسانه قرار خواهد گرفت، با این توضیح که دیدگاهها و موضوعات مورد اشاره در این میزگرد، تنها نقطه نظرات مصاحبه شوندگان گرامی است و ایکنا درصدد تأیید و یا رد هیچکدام از این مطالب نیست.
هاشمی زایندهرود انقلاب اسلامی است
اسماعیلی: خدمت اساتید گرامی، میهمانان ارجمند و دانشجویان عزیزی که دعوت ما را پذیرفته و در این میزگرد شرکت نمودند، خیر مقدم عرض میکنم. همانطور که از عنوان این میزگرد مشخص است، سعی داریم در حضور بزرگوارانی که در حوزههای مختلف اجرایی و فکری با شخصیت مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی آشنایی داشته و از نزدیک با ایشان همکاری و مراوده داشتهاند، در خصوص ابعاد مختلف سیاسی، مدیریتی، اجرایی و فکری ایشان، به ویژه در حوزه قرآنی به بحث بنشینیم و میراث فکری و نقش بیبدیل ایشان را قبل و بعد از انقلاب و در عرصههای مختلف مورد بازخوانی قرار دهیم. پیشاپیش در آستانه چهلمین روز درگذشت ایشان، مراتب تألم خویش را در فقدان این شخصیت بزرگ و محبوب ابراز داشته و اشارهای میکنم به تعبیری که چندی پیش در مقایسه ایشان با زایندهرود به کار بردم. در آنجا گفتم زایندهرود برای اصفهان همچون قهرمانی است که قرنها از این شهر در مقابل بادهای سمی، خشکسالی و سموم و بادهای زهرآگین محافظت کرده است، قهرمانی که بر شانهاش پرندگان مینشینند و در زیر قدمهایش هر جا که پای میگذارد، سبزهها سر بر میآورند و ماهیها به جستوخیز میپردازند؛ اما حیف و دو صد افسوس که امروز این قهرمان به خاک افتاده است و بعد ادامه داده بودم که متأسفانه ما با قهرمانان خود همیشه همین رفتار را داشتهایم و سوءبرداشت، افراط و نامهربانی و جفا در حقشان نمودهایم و هاشمی نیز زایندهرود انقلاب اسلامی است که متأسفانه ما با او نیز چنین کردهایم. قهرمانی که امروز به خاک افتاده است، آری، اما قهرمانان هیچگاه نمیمیرند، بلکه با به خاک افتادنشان جاودانه میشوند. اکنون ضمن خیر مقدم مجدد، از آقایان نکویی، یوسفی و عابدینی تقاضا میکنم بحث خود را آغاز نمایند.
ایکنا: سوال اول را از شما آقای نکویی شروع میکنیم و با توجه به اینکه شما سالها سابقه کار اجرایی داشتهاید و چند دوره در زمان ریایت جهوری آیتالله هاشمی استاندار بودهاید، از ویژگیها و خصوصیات بارز آیتالله هاشمی بگوئید و اینکه ایشان چه نقشی در دوران مبارزات علیه رژیم شاه و همچنین پیروزی انقلاب در بهمن 57 داشتند؟
نکویی: با درود و رحمت به روان پاک و مطهر آیتالله هاشمی هاشمی رفسنجانی و آرزوی علو درجات از پیشگاه خداوند متعال برای وی. با توجه به مجموعه ویژگی و عملکردها در بین رجال سیاسی و مذهبی انقلابی، مانند مرحوم هاشمی کمتر میتوان یافت، شاید کمتر از تعداد انگشتان دست باشد. از ویژگیهای ایشان حضور کامل و تاثبرگذار از آغازین روزهای نهضت تا آخرین روزهای زندگی در کنار امام(ره) و تبعیت از کامل از ایشان است.
توجه به مسائل فرهنگی و اسلامی و عنایت به عصاره و روح انقلاب که ترویج فرهنگ اسلامی و شیعی، آموزش و گسترش این فرهنگ از دیگر ویژگیهای ایشان است. انتشار نشریه مکتب تشیع، تالیف و انتشار کتابهایی مانند کارنامه سیاه استعمار و زندگی امیرکبیر (با توجه به تاریخ انتشار) بیانگر این ویژگی است.
حضور دردانشگاهها و مراکز علمی و ایراد سخنرانیهای انقلابی و روشنگر در جو خفقان رژیم شاهنشاهی و جولان تفکر کمونیستی در بین تحصیل کردگان و روشنفکران و متحجرین تاثیر گذاری شگرفی داشته است. در رجال انقلابی و جمهوری اسلامی، نفر دومی مثل آقای هاشمی نمیتوان پیدا کرد. آقای هاشمی چندین ویژگی داشتند، یکی نقطه شروع است که ایشان از آغاز نهضت و حرکت در جریان انقلاب و در کنار حضرت امام(ره) و در کنار نهضت بودند و شاید به جرات بتوان گفت نمیتوان در مقاطع مختلف نفر دومی شبیه به ایشان پیدا کرد و وی در این راه همیشه حضور فعال داشته و هیچ چیز مانع اقدام و حرکت ایشان نشده است. به نظر من هویت اصلی و روح انقلاب که اصلا خودش و عصار انقلاب و فرهنگی آن آنطور که باید توجه نکردهایم، زیرا مسائلی نظیر جنگ باعث شد که از این بعد غافل شویم.
اولین آشنایی من با مرحوم آقای هاشمی از همان سالهای اول بود که ایشان مجله مکتب تشیع را منتشر میکرد. در آن روزها در اصفهان نمایندگی مجله مکتب اسلام به عهده من بود و آیتالله مکارم شیرازی هم جز هیئت تحریریه مجله بودند و جزء مدیران و مسئولان آن شده بودند که تحول ایجاد کردند.
این کار اولین اقدام مرحوم هاشمی به عنوان یک چهره انقلابی درکار مبارزه، در زمینه فرهنگی بود و اولین شعاعهای مبارزه ایشان کتاب فلسطین و امیرکبیر یا قهرمان مبارزه با استعمار بود. در واقع ایشان در کنار امام (ره) و مبارزات خود، به کار فرهنگی نیز میپرداختند. برخورد دیگر من با ایشان، حدود سال 48 یا 49 بود که اوج قضایای فعالیت دانشگاها و دکتر شریعتی در حسینیه ارشاد و یکهتازی چپیها در دانشگاه تهران بود. در آن زمان برای اولین بار انجمن اسلامی را در دانشسرای عالی تشکیل داده بودیم که چند بار افرادی از جمله آقای هاشمی، شهید مطهری و فخر الدین حجازی را دعوت کردیم. در یکی از جلسات هنگام ورود، آقای هاشمی با آن چهره خاص خیلی مورد توجه دانشجویان قرار گرفت و در ابتدا توسط برخی از جمعیت هم مورد توجه و هم مورد بیاحترامی قرار گرفتند. آن روزها یادم هست در بنگلادش سیل آمده بود و تخریبهایی صورت گرفته بود که مرحوم هاشمی خلاف همان فضای تبلیغی آن ر.زها که میگفتند «این مصیبتها الهی است و باید صبر کرد»، یک سخنرانی تندی انجام داد که چرا افراد کاری نمیکنند و مسلمانان به فکر نیستند. هنگامی که سخنرانی ایشان در سالن تمام شد، جمعیت دانشجو اطراف ایشان را گرفته بودند و در مقابل آن نقطه شروع که به ایشان بی احترمی داشتند، اما بعد تحت تاثیر صحبتهای ایشان قرار گرفتند و وی را با احترام بدرقه کردند.
برنامهریزی و آیندهنگری دو ویژگی آیتالله هاشمی بود
مرحوم هاشمی با سخنرانیها و کتابها و مبارزاتشان در دانشگاهها تاثیر گزار بود. آقای هاشمی دارای چهره انقلابی مبارز و روح معنوی وآگاهی بخش بود و ما تا آخر شاهد آن بودیم که سخنرانیهای ایشان دارای بعد تبلیغی و ترویجی است. بعدهای دیگر شخصیت ایشان، برنامهریزی و آیندهنگری بود و(ایشان) در این زمینه هوش سرشار و استعداد عجیبی داشتند.
من تقریبا با تمام چهرههای بعد از انقلاب ارتباط داشته و کار کردهام. در سالهای بعد از انقلاب خیلی از مدیران رده پایینتر آمارهای غلط و اشتباهی میدادند ولی به تنها کسی که نمیتوانستند آمار و ارقام غلط دهند، به مرحوم آیتالله هاشمی بود. یک بار برای بازسازی قصرشیرین من خدمت ایشان بودم و با دقت از مشکلات سوال میکردند و از همه جزئیات توضیح میخواستند.
همانطور که قبلا گفتم یکی دیگر از ویژگیهای ایشان آیندهنگری نسبت به مسائل بود. یادم هست قبل از پیروزی انقلاب همراه با یکی از دوستان به ملاقات آقای هاشمی و آقای باهنر در تهران رفتیم. در آن روز، آنها در حال برنامهریزی برای پیروزی انقلاب بودند، ولی ذهنیت این نبود که بهمن 57 پیروز میشویم، ما در آن جلسه توجیه شدیم که در این زمینه چه کار باید کنیم. در هر صورت آیندهنگری و برنامهریزی از ویژگیهای منحصربفرد آیتالله هاشمی در روزهای قبل و بعد از انقلاب بود که این ویژگی کمتر در کسی دیده میشد.
اتفاقات و حوادثی که برای آقای هاشمی در سالهای آخر اتفاق افتاد، قدرت روحی قوی میخواست و شاید هرکسی به جز ایشان بود، منزوی میشد و کنار میرفت. به هر جهت درسها، بحثها، نحوه مدیریت و کار ایشان، تعامل با دیگران، علاقه و عشقی که به انقلاب و نهضت در وجود ایشان سرآمد بود.آقای هاشمی در خاطراتشان میگویند که از اوایل جوانی به قم رفتند و منزلشان درست مقابل منزل امام (ره) قرار داشت، و این باعث شد که از همان زمان با امام ارتباط داشته باشند و در جریان نهضت قرار گیرند.
نقشهای مرحوم هاشمی بیبدیل و توام با اخلاص بود
ایکنا: با توجه به اینکه مرحوم هاشمی تا 22 بهمن 57 در مبارزات علیه رژیم شاه فعال بودند و چندین بار توسط ساواک بازداشت شدند و مورد شکنجه قرار گرفتند و با توجه به اینکه در آن زمان یعنی هم قبل و بعد ازانقلاب، گروههای مختلف اعم از تودهایها، مارکسیستها، لیبرالها و نیروهای مذهبی در جریان انقلاب حضور داشتند، مرحوم آیتالله هاشمی، در ایجاد وحدت بین گروههای مختلف سیاسی و استقرار و تثبیت انقلاب اسلامی چه نقشی داشتند؟
نکویی: با توجه به اشاراتی که شد و جلسهای که با آقای هاشمی و شهید باهنر آن هم در سه یا چهارماه قبل از انقلاب داشتم، آنها در حال برنامه ریزی برای استانها بودند. من برداشت خودم این است که آنها در آن مقطع، انتظار اینکه در بهمن 57 پیروز شویم و امام (ره) به ایران بیایند را نداشتند. در مقطع آمدن حضرت امام به کشور و تشکیل و ترکیب شورای انقلاب و مشورت دادن به امام(ره) نقش زیادی داشت. این هسته بیشتر از چهار یا پنج نفر نبودند و شخص اول آن آیتالله مطهری و آیتالله منتظری و مورد تایید حضرت امام (ره) بودند. آیتالله منتظری آن روز از رکنهای اصلی بعد از امام(ره) بودند و حتی ما مسائل مالی، وجوهات، مجوزها و کارهایی که میخواستیم از امام(ره) بگیریم را از آقای منتظری میگرفتیم و ایشان از جانب امام(ره) مجوز میدادند.
مرحوم هاشمی بعد از پیروزی انقلاب هرجایی که لازم بود، حضور داشتند و از تجربیات لازم برخورداربودند. ایشان در زمان جنگ و مسائلی که در جنگ بود، نقش تاثیر گذار داشتند. آقای هاشمی هم جانشین فرماندهکل قوا و فرمانده جنگ بودند، ایشان در قرارگاهها حضور داشتند و کار میکردند. ایشان یک شخصیت مدیریتی، دارای قدرت رهبری بالا و تیزبینی و آیندهنگری بودند. نقشهای مرحوم هاشمی در این مجموعهها بیبدیل بود و همه جا با اخلاص صورت میگرفت و نا مهریها و نامردمیها روی ایشان تاثیری نداشت و این نشان میدهد که ایشان روح بزرگ و عظیمی دارند. یک انسان باید خیلی قوی باشد و سر آرمانهای خود بایستد. اینها برای ما درس است که بتوانیم از وقت و فرصت خود استفاده کنیم. آقای هاشمی از فرصتهای زندان خود استفاده کردند و بهره بردند و در آنجا تفسیر قرآن نوشتند، نماز جمعه میخواندند، جلسات بحث تفسیری و بحث قرآنی داشتند.
سیاستمداری در حد و اندازه هاشمی نداشتیم
ایکنا: آقای دکتر یوسفی از شما هم میخواهیم در ابتدای بحث، درباره ویژگیها و خصوصیات فردی مرحوم هاشمی برایمان بگوئید و اینکه ایشان در عرصههای مختلف به خصوص در دوران هشت سال دفاع مقدس چه خدماتی از خود برجای گذاشتند؟
یوسفی: به عقیده من در باب این سوال باید با یکی از فرماندهان منصف جنگ که حضور مستمر و خیلی جدی در تصمیمگیریهای نظامی داشتهاند، صحبت کرد. از نظر بنده ما از علاقه به انقلاب و از علاقه به اسلام، به آقای هاشمی رسیدیم، نه عکس آن. بنده در قم به دنیا آمدم و علایق دینی زیادی داشتم و به سهم خود قبل و بعد از انقلاب با توجه به سن کم و (سوابق کمتر نسبت به آقای نکویی) و با توجه به این که دراین شهر زندگی میکردیم و در حدی که احساس میکردیم وظیفه دینی است، به نهضت و انقلاب علاقمند بودیم و در این علاقمندی برخی را یافتیم. یعنی اگر به مرحوم دکترشریعتی علاقمند شدیم ویا به امام خمینی (ره) ارادت ورزیدم و اگر مرحوم هاشمی را قدرشناسی میکنیم، از این زاویه است که آنها حقی به گردن ما از بابت هدایت ما به دیانت، اخلاق و نهضت اسلامی دارند.
بنده شخصا به عنوان کسی که فکر میکنم، آیتالله هاشمی در زندگی فکری من نقش داشته، همیشه ایشان را دنبال میکردم. ایشان یک شان بزرگ داشتند و آن هم سیاستمداری بود. بنده تصور میکنم که در یکی دو قرن اخیر سیاستمداری در حد و اندازه آقای هاشمی در ایران نداشتیم. به اعتقاد من سیاست مدار کسی است که در پیچهای تاریخی میتواند، نقش اساسی ایفا کند.
آقای هاشمی از آن افرادی بود که اولین شب پیروزی انقلاب و هنگامی که پشت تلویزیون آمد به مردم اطمینان بخشید. ایشان توان این را داشت که در پیچها و گردنهها این (نقش) هدایت را انجام دهد. اهمیت دیگری که آقای هاشمی داشتند، آدمی بودند با تفکر استراتژیک. مهمترین عنصر تفکر استراتژیک این است که هدفهای بلند مدت را نشانه گرفت. وقتی انسانی راهبردی فکر میکند، یعنی هدفهای منطقی بلند مدتی را در نظر دارد و سعی میکند برای رسیدن به آن هدفها موانع را کنار بگذارد و به برخی از امور جزئی که ممکن است فرد را برای رسیدن به هدف معطل کند نپردازد. به همین خاطر در آقای هاشمی اصلا دیده نمیشد که در این سالها به مباحث جزئی ورود پیدا کنند.انسانهای در موضع تصمیم گیرنده و با تفکر استراتژیک کم داریم.ایشان افتخار روحانیت شیعه ایران است که شخصیتی در این موقعیت با داشتن ایدههای استراتژیک بتواند نقش آفرینیهای تعیین کننده داشته باشد، آن هم در سالهای بعد از انقلاب که ایران دچار تلاطم زیادی بوده است.
خطبههای نماز جمعه آیتالله هاشمی، تعیین تکلیف میکرد
روزی که آیتالله هاشمی فوت کردند، حتی کسانی که نسبت به ایشان علقهای از منظر ما نداشتند، هم متاثر بودند و تصور آنها این بود که آقای هاشمی به عنوان همان رهبری بود که میتوانست سر پیچها هدایتگر خوبی باشد ونقش ایفا کند. مقوله دیگری که برای آیتالله هاشمی باید دقت کرد، این است که ایشان تحلیلگر سیاسی بود که اطلاعات سیاسیشان از دنیا بسیار زیاد ونیز تئوریپرداز بود. خطبههای نماز جمعه ایشان برای نهادهای اجرایی و تصمیمهای نظام تعیین تکلیف میکرد. نکته برجسته دیگر این است که آقای هاشمی با تاریخ آشنا بود و اطلاعات تاریخی خوبی داشتند، بهطور نمونه میبینید که این طلبه جوان در حوزه راجع به امیرکبیرکتاب مینویسد، که این هم بعد توجه ایشان به تاریخ و علاقه به شخصیتهای اثر گذار تاریخی است.
ایشان شخصیتی را انتخاب کرده و راجع به آن مینویسد که در واقع میتوان گفت یک مصلح و آدمی است که شروع کننده توسعه اقتصادی در این مملکت است. امیر کبیر معاصر میجی امپراتور ژاپن بود و اگر این حرکت ادامه پیدا میکرد و همچین این چنین شخصیتی در سپهر سیاسی ایران مفقود نشده بود، ما الان در از جمله کشورهای توسعه یافته بودیم. آقای هاشمی در مراسم تجلیل امیرکبیر گریسته بود که عدهای این کار را به تمسخر گرفته بودند، اما در واقع این کار ایشان، نشانه دهنده عمق ایران دوستی، وطن پرستی و عشق به شخصیتهایی است که در این مملکت جان خود را فدا کردهاند.
هاشمی، تاریخدان، تاریخ نگار و تاریخ ساز بود
پرداختن به این شخصیتها ناشی از این است که ایشان واقعا تسلط به تاریخ ایران داشتند. پس اولا ایشان تاریخ را میدانست و ثانیا آقای هاشمی را از این به بعد، به عنوان یکی از منابع تاریخی ایران ایران معاصرمیدانند. در بعضی از برهههای انقلاب اسلامی هیچ منبع و خبری به غیر از نقلی که آقای هاشمی میکند، وجود ندارد. پس ایشان یکی از رفرنسهای تاریخ هم میباشد. نکته مهم این است که ایشان تاریخدان و تاریخنگار بود، اما این شخصیت تاریخدان و تاریخنگار، خودش تاریخساز هم بود و ایشان در مقاطعی نقشهایی ایفا کرد، این نقشها وقتی که تبیین میشود، میبینید ما را از چه مخاطراتی نجات دادند. ایشان در تاریخ نگاری صاحب سبک و در عین حال خودش تاریخ ساز است.ایفای هر سه نقش تاریخ دانی و تاریخ نگاری و تاریخ سازی بنظر من منحصردر شخصیت ایشان است ولا غیر.
قسمت دوم این میزگرد با بررسی خدمات آیتالله هاشمی رفسنجانی در دوران هشت سال دفاع مقدس و دوران ریاست جمهوری وی و همچنین بررسی ابعاد تفسیر قرآن و با عنوان تفسیر راهنما در دو روز آینده ( پنجشنبه 28 و جمعه 29 بهمنماه) منتشر خواهد شد.