در نشست نقد «معناشناسی به مثابه روش» مطرح شد:
آیا هرمنوتیک مختص متون مقدس است / کتابی درباره معناشناسی در قامت درسنامه
گروه اندیشه: مولف کتاب «معناشناسی به مثابه روش» در نشست نقد ایده نظری روشهای فهم متن و نقد کتاب خود، عنوان کرد: شعار ما در معناشناسی این است که میخواهیم متن خودش به سخن درآید، معناشناسی میخواهد خود متن به صدا دربیاید و این کتاب یک درسنامه آموزشی در حوزه معناشناسی به مثابه روش فهم متن است.
به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، کرسی ترویجی «نقد ایده نظری روشهای فهم متن؛ به همراه نقد کتاب معناشناسی به مثابه روش» شب گذشته 30 بهمنماه با حضور بخشعلی قنبری، مولف کتاب، محمدمهدی ملازاده، استاد دانشگاه علوم قرآن و حدیث، حامد علیاکبرزاده، پژوهشگر جهاد دانشگاهی و جمعی از دانشجویان مقاطع ارشد و دکتری علوم قرآنی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی برگزار شد.
معناشناسی به مثابه روش
این جلسه ابتدا با ارائه مولف کتاب پیرامون بحث روشهای فهم متن و کتاب معناشناسی به مثابه روش آغاز شد. قنبری اظهار کرد: 15 پایاننامه به روش معناشناسی با راهنمایی بنده نوشته شده و دکتر ملازاده به عنوان داور و ناقد آن پایاننامه حضور داشتند. اینکه چرا وارد این مقوله شدهام، دلیلش این است که ما با متنهای مختلفی سر و کار داریم، در این میان متون دینی از اهمیت بیشتری برخوردارند، چرا که تقدس بالایی دارند. سوال این کتاب این است که چگونه به مراد متن پی ببریم؟ حال به روش موضوعی، تفسیری و ...، روشهای مختلفی ارائه شده، یکی از این روشها؛ معناشناسی به مثابه روش است.
بر پایه مکتب بن؛ پشت واژهها فرهنگی خوابیده
وی افزود: کسانی که دنبال این روش بودند، درصدد بودند که به مراد ماتن پی ببرند، یکی از پیش فرضهای در این روش این است که هر متنی مرادی دارد و مراد متنها با به کارگیری این روش قابل وصول است، به همین خاطر 2 تن از دانشمندان آمریکایی با بررسیهای مختلف به این نتیجه رسیدند که ما اگر میخواهیم متنی را بفهمیم، معناشناسی بهترین روش است. این روش نیز مبتنی بر مکتب بن است که اعتقاد دارد پشت واژهها فرهنگی خوابیده، ما باید به آن فرهنگ دسترسی پیدا کنیم تا به مراد ماتن پی ببریم، نه آنکه به ذهن خود مراجعه کنیم، چرا که ممکن است قرنها با آن مکتب فاصله داشته باشد.
رجوع به تاریخ در کاربست واژه مورد نظر
قنبری گفت: در کتاب معناشناسی به مثابه روش از 2 روش معناشناسی تاریخی و معناشناسی توصیفی بهره گرفته شد، در معناشناسی تاریخی مراد زمینههایی است که متن در آنها متولد شده، یک متن 3 زمینه پیشامتنی، خود متن و پسامتنی دارد. به طور مثال قرآن کریم در عصر جاهلیت زمینه پیشامتنی، در زمان نزول، زمینه خود متن و در عصر حاضر، زمینه پسامتنی دارد. در واقع در معناشناسی تاریخی مقصود رجوع به تاریخ در کاربست واژه مورد نظر است.
مفهوم شجاعت از منظر امیرالمومنین(ع) و عرب جاهلی
مولف کتاب معناشناسی به مثابه روش درباره این موضوع که چرا باید به تاریخ مراجعه کرد، تصریح کرد: اینکه باید به تاریخ مراجعه کرد به این دلیل است که متن مورد نظر ما در واژه یا واژههای مورد پژوهش چه تحول و تطوری به وجود آورده، اگر معناشناسی تاریخی صورت نگیرد، نخواهیم فهمید متن مورد نظر واژه را چگونه به کار برده است. واژه شجاع در عرب جاهلی به معنای کسی است که هماوردی زیادی دارد، از قبیله به هر نحوی بتواند دفاع میکند و در مسابقه آدمکشی گوی سبقت را از دیگران میرباید، حال این فرد از منظر امیرالمومنین(ع) تعبیر دیگری دارد؛ «اَشجَعُ النّاسِ مَن غَلَبَ هَواهُ: شجاعترین انسانها کسی است که بر هوای نفس خود پیروز گردد»، با این تعریف، شجاعت از معنای تقابل بیرونی به امر درونی تطور پیدا کرده است. این امر در همه متنها ممکن است صورت گیرد و منحصر به متون دینی نیست، اما متون دینی حساسیت و اهمیت بیشتری دارند.
قنبری اظهار کرد: در معناشناسی توصیفی، از درون متن و از تعامل واژهها با یکدیگر به معنای واژه و یا جمله مورد نظر پی میبریم. در این حوزه از چند روش بهره میگیریم؛ ابتدا اینکه این واژه در محور افقی کجا نشسته، یعنی قبل و بعد واژه چه واژهای آمده، این باعث تحول (توسعه معنایی و توصیف معنایی) میشود، این واژهها نفسی نیستند، بلکه نسبیاند، به فرض مثال کلمه «رویت» در قرآن هم به انسان نسبت داده شده هم به خداوند، یعنی خدا هم دیده میشود، در واقع از طریق تشکیل شبکه معنایی معنای این واژه را میتوان تشخیص داد.
وی افزود: روش دوم این است که در قرآن کریم، به جای واژه رویت، برای رساندن مفهوم رویت از چه واژههایی استفاده شده و از آنها به عنوان جانشین و یا مترادف واژه رویت تعبیر میشود. در معناشناسی اعتقاد بر این است که مترادف مطلق نداریم، در اینصورت واژههایی که به صورت مترادف به کار رفتهاند، به این خاطر که معنای مطلق ندارند، نسبیت معنایی بین آنها برقرار است و واژه دارای مراتب خواهد بود.
در معناشناسی متن خودش به سخن در میآید
بخشعلی قنبری گفت: شعار ما در معناشناسی این است که میخواهیم متن خودش به سخن درآید، معناشناسی میخواهد خود متن به صدا دربیاید. برای مثال در تعریف واژه «عالم»، تعبیری که امیرالمومنین(ع) از عالم دارند، با تعاریفی که در فرهنگنامههای مختلف آمده سازگار نیست و این جاست که با کمک واژههای جانشین و همنشین به معنای آن پی میبریم. در تعریف امیرالمومنین(ع) عالم به کسی میگویند که از علم برخوردار است و در عین حال در مقابل شکمبارگی ستمگران و شکم خالی مستضعفان سکوت نمیکند، این یک امر معرفتی است.
وی ادامه داد: ایزوتسو نیز بر اساس قرآن و روایات پیامبر(ص)، بررسی توصیفی و تاریخی انجام داده و در تعریف جاهل میگوید: جاهل به معنای نبود علم نیست، جاهل ناعالم نیست، جاهل کسی است که عمل غیراخلاقی دارد، ظلم میکند و عدالت را رعایت نمیکند، درواقع جاهلیت به یک عمل اطلاق میشود.
استفاده از مفاهیم متقابل در معناشناسی توصیفی
قنبری گفت: روش دیگر در معناشناسی توصیفی استفاده از مفاهیم متقابل است، بر این اساس در خصوص واژه شجاعت باید در خود قرآن و از طریق شبکه معنایی بررسی شود که در مقابل این واژه کدام واژهها قرار دارند، از این منظر صرف تناقضها منظور نیست، تضادها و مغایرها نیز جز تقابل است. اگر مجموعه این روشها به کار گرفته شود میتوانیم بفهمیم که حداقل معنای متون چیست.
وی اظهار کرد: یک ایرادی که به این روش گرفتهاند این است که تحت تاثیر پوزیتیویسم و جزمگراست، به آن معنا که فلان واژه آن معنی را دارد و جز این نیست، اما آیا میتوان در معنای آیات بطنهای دیگری نیز قائل شد؟ اما باید به این نکته توجه داشت که در ادیان عالم و از متنهای مقدس نباید تفسیر به رای کرد و برای رهایی از تفسیر به رای بهترین روش؛ معناشناسی به مثابه روش است.
نیاز به تالیفات آموزشی در حوزه معناشناسی
در ادامه این نشست، ناقدان به نقد و بررسی آراء و دیدگاهای مولف کتاب پرداختند. ابتدا محمدمهدی ملازاده با اشاره به تاثیرپذیری این روش از کتاب ویکتور شکلوفسکی اظهار کرد: کتاب معناشناسی به مثابه روش وام گرفته از کتاب هنر به مثابه روش (Art As Device) اثر ویکتور شلکوفسکی است. اینکه کتابی که تالیف شده به نقد گذاشته شود رسم خوبی است و خود این اتفاق یعنی این کتاب، کتاب خوبی است و نویسنده میداند که اثرش قابل دفاع است.
وی افزود: تالیف پژوهشی به دنبال روشن کردن نکات تازهای از علم و یک قدم رو به جلو حرکت کردن است، اما تالیف آموزشی به آن معناست که چیزهایی که از علوم روشن است و دیگرانی میدانند به صورت درسنامه تالیف و آموزش داده شود. در حوزه معناشناسی اغلب کتابهای تخصصی به زبان خارجی و به زبانهای ناآشناست، لذا نیاز به تالیف کتابهای آموزشی و درسنامهای در این حوزه وجود دارد. این کتاب در حوزه پژوهش نکته جدیدی ندارد اما کتابی آموزشی و درسنامه خوبی است.
هرمنوتیک علم تفسیر متون رازآلود است
ملازاده با اشاره به تعبیری از مفهوم هرمنوتیک گفت: مسئلهای که وجود دارد و در هیچ کتابی نیست و آن اینکه گفتهاند هرمنوتیک برای متون مقدس است، اما نگفتهاند برای کدام کتاب مقدس است. اگر بخواهم تعبیر این مفهوم را تغییر دهم، هرمنوتیک در واقع علم تفسیر متون رازآلود است، نه مقدس، کما اینکه متون مقدسی همچون انجیل وجود دارد که رازآلود نیست.
استاد دانشگاه علوم قرآن وحدیث با تاکید بر روشن بودن آیات قرآن کریم تصریح کرد: در قرآن کریم 522 آیه در احکام داریم، این آیات نیازی به تفسیر متنی ندارند، هنر تمام احادیث و آیات قرآن این است که روشن باشند؛ «وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ»، «تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْمُبِينِ: اين است آيات كتاب روشنگر (آیه 2 سوره مبارکه قصص)». ما آن را که بر قلب پیامبر(ص) نازل شده نمیدانیم. اصلا معنای بلاغت چیست؟ بلاغت به معنای سخن گفتن به اقتضای حال مخاطب است، اگر پیچیده سخن بگوییم، بلیغ نیستیم و اگر قرآن کریم پیچیده نازل میشد و عرب جاهلی آن را نمیفهمید و نیاز بود با تکنیکهای معناشناسی، معنای آیات آن فاش شود، این کتاب بلیغ نبود، چرا که آن زمان نمیتوانست با مخاطب ارتباط برقرار کند، لذا معناشناسی برای متون رازآلود است و قرآن جز در مواردی همچون متشابهات که در آیه 7 سوره مبارکه آل عمران به آن اشاره دارد؛ «هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ: اوست كسى كه اين كتاب (قرآن) را بر تو فرو فرستاد پارهاى از آن آيات محكم (صريح و روشن) است، آنها اساس كتاباند و (پارهاى) ديگر متشابهاتند (كه تاويل پذيرند)، اما كسانى كه در دلهايشان انحراف است براى فتنهجويى و طلب تاويل آن (به دلخواه خود) از متشابه آن پيروى مىكنند با آنكه تاويلش را جز خدا و ريشهداران در دانش كسى نمىداند (آنان كه) مىگويند ما بدان ايمان آورديم همه (چه محكم و چه متشابه) از جانب پروردگار ماست و جز خردمندان كسى متذكر نمىشود».
متون رازآلود معنای ثابت ندارد
ملازاده گفت: یک سری متون هست که رازآلود است، همچون اشعار حافظ که یکی از متون رازآلود است، اینها معنا ندارد، معنا غلط است، اشعار حافظ تعبیر دارد، آنجا که میگوید شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل/ کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها. اینها معنای ثابت ندارد، به تعداد افرادی که آن را میخوانند معنا دارد، اینگونه متون نیاز به هرمنوتیک دارند.
وی ادامه داد: در کتاب معناشناسی به مثابه روش، تعبیر نهجالبلاغه درباره عالم آمده، حال آنکه در انتهای خطبه شقشقیه امیرالمومنین(ع) میفرمایند؛ خداوند از عالمان تعهد گرفته که بر سیری ثروتمندان و گرسنگی فقیران صبر نکند، این عبارت صفت عالم است نه تعریف عالم، یا درباره واژه احمق، احمق از نظر ما کیست؟ کسی است که در امور اقتصادی خوب معامله نکند، حال امیرالمومنین(ع) میفرمایند بدترین مردم کسی است که در جستجوی عیوب مردم باشد، در حالی که از عیوب خویش غافل است.
شریعت اگر رمزآلود بود، ابلاغ نمیشد
ناقد کتاب معناشناسی به مثابه روش یادآور شد: باید دید آیا اینکه بگوییم معنای یک آیه را میخواهیم از طریق معناشناسی بفهمیم، این خدمت به قرآن است؟ حال آنکه تمام تمام احادیث اهل بیت(ع) و کلام خداوند اول به ذات روشناند. متون رمزآلود عامدا به گونهای نگارش شده که هر کس آن را میخواند معنای خود را دریافت کند، آنجا که سهراب سپهری میگوید: من وضو با تپش پنجرهها میگیرم، اما شریعت اگر بخواهد رمزآلود صحبت کند، ابلاغ نشده، باید مردم آن را بفهمند تا بتوانند عمل کنند، بنابراین باید روشن باشد.
تفسیر علامه طباطبایی(ره) پیرامون تعارض معنایی واژگان
وی در خصوص نقد این کتاب با اشاره به تفسیری از علامه طباطبایی(ره) گفت: در خصوص تعارض معنایی که در کتاب آقای قنبری آورده شده، یک عبارت کوتاه علامه طباطبایی(ره) راهگشاست؛ آنجا که در فرق میان مسکین و فقیر تفسیر کرده؛ اینها اگر در آیه با هم بیایند، هر کدام معنای جداگانه دارد، اگر هر کدام به تنهایی بیاید، هر کدام معنای دیگری را نیز دارد، «إِنَّمَا المُؤمِنونَ الَّذينَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ؛ آیه 2 سوره مبارکه انفال»، اما آنجا که «والمسلمین والمسلمات» و یا «والمومنین والمومنات» با هم آمده هر کدام معنای خود را دارد.
روششناسی متفاوت از روش تحقیق است
در ادامه حامد علیاکبرزاده به عنوان دیگر ناقد کتاب معناشناسی به مثابه روش، با اشاره به بحث روششناسی و تفاوت آن با روش تحقیق، عنوان کرد: یکی از مشکلات اساسی ما در علوم دینی، بحث روششناسی است، اگر ما به دنبال تحول در علوم انسانی هستیم باید به 3 ساحت هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی توجه کنیم. در کشور ما بعضا فهم درستی از روش شناسی در علوم انسانی شکل نگرفته و روش شناسی را با روش تحقیق اشتباه گرفتهاند، روش تحقیق نوع استدلالی است که انجام میدهیم و در این خصوص یک فن و تکنیک هم وجود دارد که ابزار گردآوری مطالب است، اما روششناسی مقولهای فلسفی است و مورد توجه قرار نمیگیرد. روششناسی به آن معناست که با چه رویکردی میخواهیم وارد پژوهش شویم و چه سیری در پژوهش خواهیم داشت. در ایران تنها علمی که به صورت متدیک و روششناسانه وارد بحث روش فهم متن میشود، علم اصول فقه است که کاملا ایدئولوژیک است.
روشها در علوم اسلامی ما؛ متن محورند نه زمینه محور
وی افزود: روشهایی که در فهم دین به کار گرفته شدهاند تا پیش از این، روشهای خاورشناسانه بودند که عمدتا تخریبکنندهاند، البته این میان افرادی چون ایزوتسو و هانری کربن استثنا هستند. عمده روشهای ما در علوم اسلامی، متن محورند و زمینهمحور نیستند. مشکل اصلی ما این است که تن به روش نمیدهیم و اگر به سمت روش رفتیم، روشهایی انتخاب میکنیم که تکبعدی هستند، حال آنکه با یک روش نمیتوان متن را فهمید، هر روشی کارکرد خاص خود را دارد.
علیاکبرزاده گفت: ما برای فهم متن ناچاریم از روش استفاده کنیم و اینکه ادعا کنیم میتوانیم به معنای حقیقی متن برسیم ادعای درستی نیست، همواره در فهم از متون، یک واسطه انسانی وجود دارد که کار را سخت میکند.
نقد کتاب معناشناسی به مثابه روش
وی در نقد کتاب معناشناسی به مثابه روش اظهار کرد: این کتاب به گفته دکتر قنبری با رویکرد تاریخی و توصیفی بوده، حال آنکه هر دو روش یکی است و هر دو تاریخی بودند. بر مبنای آنچه که در کتاب به آن اشاره شده، از تاریخنگری سنتی بهره گرفته شده که تاریخ را جریانی پیوسته میداند و در زمانی است، همچنین متنمحور و مولفمحور است. تاریخنگری دیگری نیز وجود دارد که تاریخنگری مدرن نام دارد و تاریخ را به مثابه یک جریان پیوسته نمیداند بلکه قائل به گسست در جریان تاریخ است و رویکرد همزمانی دارد.
پژوهشگر جهاد دانشگاهی گفت: روش معناشناسی روش جزمگرایی نیست، عبارت بهتر آن است که این روش ساختارگراست و به ساختارهایی که آن متن در دورهای که آن متن پدیدار شده، مراجعه میکند تا فهم بهتری حاصل گردد. روش ساختاری که دکتر قنبری در کتاب خود عنوان کرده بهترین روش است، حال آنکه بهترین روش نیست، چرا که محدودیتهایی دارد و ما را در آن ساختار نگه میدارد. به همین دلیل است که خیلیها در غرب و اروپا از ساختارگرایی عبور کردند و وارد واسازی شدند.
وی با تاکید بر اینکه روشی که از معناشناسی توصیفی در کتاب آمده و کار تازهای نیست و پیشتر افرادی چون علامه طباطبایی(ره) و سایر مفسرین آنها را به کار بردند گفت: در این کتاب به معانی لغوی همعصر پیدایش آن متن رجوع شده، این کار را مفسرین ما هم انجام میدهند، همچنین در معناشناسی توصیفی که به سیاق متن توجه دارد که آن را نیز علامه طباطبایی(ره) و سایر مفسرین هم به کار بردند و کار جدیدی نیست.
علیاکبرزاده با اشاره به نیاز به داشتن پیش فرض در فهم متون تاکید کرد: ما مجبور هستیم که با پیش فرض به سراغ متن برویم، متن خودش به سخن در نمیآید، ما باید متن را به سخن درآوریم. ما خوانش بدون قید نداریم، وقتی فرد قرائت انجام میدهد، خالی از پیش فرض و خالی از ذهن نیست.
وی در ادامه به دنبال صحبت محمدمهدی ملازاده پیرامون این موضوع که هرمنوتیک برای متون رازآلود است خاطرنشان کرد: هرمنوتیک برای متون رازآلود نیست، اگر هرمنوتیک را به مثابه یک روش ببینیم، بهطور مثال هرمنوتیک هرش جزمگراست و به دنبال تفسیر قرائتهای متعدد نیست، حتی اگر هرمنوتیک مدرن و فلسفی مدنظر باشد، باز هم مختص متون رازآلود نیست.
وی افزود: هرمنوتیک میگوید آیا شما میتوانید فهم آن فرد را بفهمید یا نه؟ فهم آن فرد را فهمیدن با معنای یک متن را فهمیدن تفاوت دارد و یک بحث فلسفی است. در خصوص آیات قرآن کریم نیز، آیات متشابه زیادی داریم که تفاسیر مختلفی درباره آنها وجود دارد، حتی در محکمات نیز اختلاف دیده میشود.
دفاع نویسنده ...
در انتهای سخنان ناقدان، بخشعلی قنبری به دفاع از اثر تالیفی خود پرداخت و گفت: هدف من در این کتاب این نیست که بگویم در معناشناسی گام جدیدی برداشتهام، در واقع به دلیل مواجه شدن دانشجویان با متون مختلف، هدف این است که این کتاب به منظور یک درسنامه آموزشی در حوزه معناشناسی به مثابه روش فهم متن در اختیار دانشجویان قرار گیرد.