به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان در یادداشتی که با عنوان «سه برش از کنفرانس امنیتی مونیخ» در صفحه مجازی خود منتشر کرده، آورده است:
۱_آویگدور لیبرمن وزیر دفاع رژیم صهیونیستی یکشنبه، اول اسفند در سخنرانی در کنفرانس امنیتی مونیخ گفته است که «مهمترین چالشی که خاورمیانه اکنون با آن روبه روست؛ ایران، ایران و ایران است».
۲_مایک پنس معاون رئیسجمهور آمریکا روز شنبه ۳۰ بهمن در سخنانی در این کنفرانس تأکید کرده بود که ایران «اصلیترین» حکومت «حامی تروریسم در منطقه و جهان» است و دولت ترامپ «متعهد است که ایران هرگز به سلاح اتمی نرسد».
۳_عادل الجبیر، وزیر خارجه آل سعود، روز یکشنبه همراستا با آمریکا و اسرائیل، ایران را «بزرگترین حامی تروریسم» نامید، و مولود چاوشاوغلو، وزیر خارجه ترکیه هم در همین روز در سخنانی از «سیاستهای فرقهگرایانه» ایران در منطقه انتقاد کرد.
حال بخشی از تحلیل بیبیسی را بخوانید که تا حدودی دلایل این موضعگیریها را روشن میکند:
... بررسی واکنش افراطی یا به عبارتی «بیش واکنش» (overreaction) عربستان در سطحی کلانتر شاید بعد عاطفی آن را روشنتر سازد. اقدام نظامی ریاض در یمن در بحبوحه مذاکرات هستهای ایران با قدرتهای جهانی و دقیقاً زمانی رخ داد که حاکمان سعودی تصور میکردند دولت اوباما به آنها پشت کرده و در واقع قصد دارد اتحاد دیرینش با اعراب را قربانی رسیدن به توافق با تهران کند. چنین رفتاری از سوی آمریکا به همراه گسترش نفوذ ایران در عراق و سوریه و پیشروی حوثیها در یمن تصور سعودیها از خویشتن (self-image) و جایگاهشان در جهان را به منزله رهبر یا مادر اعراب خدشهدار ساخته و به آنچه در روانشناسی سیاسی و همچنین نظریه روابط بینالملل بدان «ناامنی هستی شناختی» (ontological insecurity) اطلاق میشود دامن زد، یعنی نوعی احساس ناامنی که صرف نظر از به خطر افتادن یا نیفتادن امنیت فیزیکی و سرزمینی عمدتاً ریشه در برداشتهای روانی، پویاییهای هویتی و مؤلفههای عاطفی دارد.
از این جهت، مداخله نظامی تمام عیار سعودیها در یمن و مهمتر از آن پافشاری فرساینده عربستان بر تداوم آن را میتوان در واقع واکنش منفعلانه ـ پرخاشگرانه (passive-aggressive) قدرتی منطقهای دانست که خود را در حال افول میبیند و میکوشد با ظهور قدرتی دیگر که آن را رقیب اصلی خود در منطقه می داند مقابله کند.