به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، اصطلاح ادبیات شفاهی به سنتهای شفاهی به جا مانده از گذشته اشاره دارد که مشتمل بر گونههای متفاوتیی چون حماسه، شعر و نمایشنامه، داستانهای قومی، تصنیف، افسانه، لطیفه و دیگر گونههای قومی و محلیی «فولکلور» میشود. این نوع ادبیات در هر جامعهای وجود دارد و نمیتوان آن را محدود به جوامع باسواد و یا متمدن دانست.
ادبیات شفاهی را میتوان در آیین و مراسمهای قومهای متعدد دید از جمله این مراسمات میتوان به عید نوروز و آوازخوانی اشاره کرد که همراه با ترجیعبند بهاری است.
اکنون با گذشت این همه سال وقتی بهار میرسد و موسیقی طبیعت روح تازهای به افراد میبخشد شاید در کمتر روستاها و یا شهرهای کشور مراسمات و آئینهای قدیمی را شاهد باشیم آئینی که برگرفته از ادبیات شفاهی و موسیقی فولکلور است در همین خصوص با یکی از اساتید برجسته ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد گفتگویی انجام دادیم.
جواد مهربان، استاد ادبیات در گفتوگو با
ایکنا در خصوص تأثیر دین اسلام بر فرهنگ و ادبیات شفاهی نوروز ابتدا به تعریفی از تاریخچه این ادبیات پرداخت و افزود: یکی از اجزای مهم فولکلور هر قوم و ملتی، فولکلور موسمی و فصلی یا فولکلور تقویمی است. منظور از فولکلورر موسمی یا تقویمی آن دسته از آداب، آیینها، مراسم و باورهایی است که در موسم، فصل و روزهای معینی از سال برگزار میشود.
وی ادامه داد: فولکور موسمی یا تقویمی ایران بسیار غنی و گسترده بوده و شامل دو بخش است؛ یکی، آن دسته از مراسم و آیینهایی که براساس تاریخ خورشیدی برگزار میشوند و ریشه در فرهنگ و تاریخ پیش از اسلام ایرانیان دارد و دوم مراسم، آداب و آیینهایی که بر اساس تقویم قمری برگزار میشوند. دسته اخیر منبعث از اعتقادات و باورهای اسلامی مردم ما هستند.
این استاد ادبیات افزود: البته مراسم و آیینهای این دو بخش، آمیختگیهای فراوانی با هم دارند و از همدیگر تأثیرات بسیاری پذیرفتهاند. در مثل، نوروز به رغم آنکه بر اساس تقویم خورشیدی برگزار میشود و خاستگاهی اساطیری دارد اما پس از اسلام آوردن ایرانیان، تأثیرات فراوانی از این دین پذیرفته است. دعای تحویل سال و قرار دادن قرآن، مهر و جانماز در سفره نوروزی از این گونه تأثیرات هستند.
مهربان ادامه داد: حتی دید و بازدید عید با بحث صله ارحام در اسلام و اهمیت آن در این آیین ارتباطی عمیق دارد همچنین زیارت اهل قبور که در آخرین پنجشنبه سال برگزار میشود و در خراسان به «شب چراغ برات» موسوم است با اعتقادات مذهبی مسلمانان به ویژه شیعیان در آمیخته است.
مازندران و گیلان خاستگاه نوروزخوانی
وی در پاسخ به این سوال که بخش اعظم نوروزخوانی به چه چیزی اختصاص دارد؟، عنوان کرد: نوروزخوانی یا بهارخوانی، گونهای از آوازخوانی است که در گذشته در ایران رواج داشته است. خاستگاه این گونه آوازخوانی بیشتر در استانهای مازندران و گیلان بوده است، و در حال حاضر این مراسم به صورت محدود در برخی نقاط ایران برگزار میشود.
این استاد ادبیات پیشینه آوازخوانی یا بهارخوانی را مربوط به دوران قبل از اسلام دانست و تصریح کرد: در بعضی از کتب نزدیک به دین زرتشتی و در ستایش اهورا مزدا و همچنین در توصیف طبیعت و زیبایی فصل بهار و ستایش شاهان و امیران آمده است. بعد از ورود اسلام و مذهب شیعه، این گونه آواز با مفاهیم مذهبی و روایات اسلامی آمیخته شدند.
مهربان ادامه داد: درباره نوروزخوانی برای نخستین بار الکساندر خوتسکو، ایرانشناس روسی در سال ۱۸۴۲ در کتابی در مورد فرهنگ و گویشهای شمال ایران که در لندن به چاپ رسیده، مواردی آورده است.
پس از اسلام اشعار نوروزخوانی، ترجیع بندی در مدح خدا و اهل بیت(ع) بوده است
وی با اشاره به اینکه در نوروزخوانی افرادی که به آنها نوروزخوان گفته میشده است پیش از آغاز فصل بهار به صورت دورهگرد به شهرها و روستاهای مختلف میرفتند و اشعاری در مدح بهار یا با ذکر مفاهیم مذهبی به صورت بداهه یا از روی حافظه میخواندند، عنوان کرد: این اشعار به زبان فارسی و یا زبانهای محلی بوده و پس از اسلام اغلب پس از ستایش خدا در مدح امامان شیعه(ع) گفته میشده است. این اشعار بیشتر بصورت ترجیعبند بوده و توسط یک یا چند شخص همزمان خوانده میشد.
استاد ادبیات دانشگاه فردوسی ادامه داد: در خراسان معمولاً نوروزخوانی با سازهایی نظیر دوتار، دایره، سرنا، و دهل انجام میشود. سرنا و دهل فقط برای اجرای مقامهای بیکلام مربوط به نوروز استفاده میشده است. اشعاری که نوروزخوانان میخواندند یا اشعار محلیِ قدیمیتر بود یا سروده شاعران منطقه. نوروزخوانی تا آنجا است که مقامهایی در موسیقی خراسان به نام نوروزنامه وجود دارد.
وی با بیان اینکه در ایام نوروز، نوروزخوانان، این راویان گمنام فرهنگ نوروز، در کوچه و بازار راه میافتند و بهار را به مژدهخوانی مینشینند، عنوان کرد: آهنگهای بازمانده از عهد ساسانیان چون «نوروز بزرگ» و «نوروز خردک» نشانهای از همین آهنگهای نوروزی بوده است. نوروزخوانان اکثر آهنگها و نواهای خود را در دستگاه و آوازهای ایرانی مثل: چهارگاه، ماهور، دشتی، افشاری و شور میخوانند.
مهربان اظهار کرد: نوروزخوانان گاهی به صورت انفرادی و تکخوان و یا گاهی به صورت دو نفره و یا چند نفره به اجرای کار میپردازند یعنی یک یا دو نفر وظیفه نواختن آلات موسیقی مانند: سُرنا، له له وا و نی مازندرانی... را به عهده دارند و عدهای نیز وظیفه خواندن اشعار را و یک تکخوان یا سُلیست نیز در گروه وجود دارد و فردی او را همراهی می کند به اصطلاح «پیوریخوان» به آن گویند.
وی با اشاره به اینکه نوروزخوان پس از وارد شدن به شهرها و کسب اطلاع از همسایهها در خانهای را می کوبد، تصریح کرد: اشعاری را در وصف بهار و سال نو و ائمه اطهار(ع) میخواند و تا چیزی دریافت نکند به خواندن شعر که بیشتر به صورت فیالبداهه و گلو به گلو یا یک در میان میخواند، ادامه میدهد تا این که اهل خانه با رضایت قلبی خود و با خوشحالی و خوشرویی هدیهای که شامل گندم، پول، برنج و... است به او هدیه دهند.
استاد ادبیات ادامه داد: با ورود نوروزخوانان به روستاهای کوچک و بزرگ، آنان را در کوچه پس کوچهها همراهی کرده و هر یک از افراد به نوبه و توان خود مبالغی پول به آنان میدهند. علاوه بر نوروزخوانان، افرادی به نام حاجی فیروز یا حاجی نوروز، با پوشیدن لباسی سرخ و صورتی سیاه و دایرهای در دست، فرا رسیدن نوروز را با نواختن دایره و خواندن اشعاری عامیانه و مضحک و در وزنهای دو و چهار یا شش و هشت نوید میدهند.
مدح حضرت محمد(ص) و آرزوی سلامتی و طول عمر، مؤلفه شعری نوروزخوانان است
وی با اشاره به اینکه اشعاری که عموما نوروزخوانها میخوانند بر سه قسمت است، اظهار کرد: قسمت اول در وصف ائمه اطهار(ع) به خصوص حضرت محمد(ص) و حضرت علی(ع) و قسمت دوم در وصف بهار و نوروز و قسمت آخر آرزوی سلامتی، طول عمر، خوشبختی و شادی برای صاحب خانهای که در آن خانه وارد میشود، است.
بداههخوانی قالب اشعار نوروزخوانان
مهربان با بیان اینکه قالب اشعار نوروزخوانان به صورت بداههخوانی است، افزود: خواندن اشعار بداهه یکی از ویژگیهای مهم یک نوروزخوان با تجربه است. خواندن اشعار گاهی با همراهی ساز و گاهی تنها اجرا میشود.
این استاد ادبیات در پاسخ به این سوال که نوروزخوانی با چه ترجیعبندی آغاز میشود؟، بیان کرد: این اشعار بیشتر بصورت ترجیعبند بوده و توسط یک یا چند شخص همزمان خوانده میشده است.
وی ادامه داد: در نوروزخوانی که ترجیعش با باد بهاران آمده آغاز میشود، سطرهایی در ستایش یا نکوهش «صاحبخانه » میسرایند و گاه مقداری پول، برنج، چای یا تخممرغی را که میخواهند در شعر قید میکنند و چنین میخوانند:
«بخوانم من امام اولین را شه کشور امیرالمؤمنین را
وصی جانشین یعنی علی را به یاسین و الف، لام و به فیروز
دهید مژده که آمد عید نوروز امام دومین هم دستهی گل
شفاعت میکند او بر سر پل امام سومین شاه جهان است
بود نامش حسین شاه یگانه و . . . . »، آنها این اشعار را تا امام دوازدهم تکرار میکنند:
«امام دوازدهم مهدیش نام است تمامی کل عالم را امام است
بدانید حضرت صاحب الزمان است به یاسین و الف و لام و به فیروز
دهید مژده که آمد عید نوروز».
با ورود اسلام، روایات و نقلهای مذهبی به ادبیات شفاهی نوروز راه یافت
مهربان با اشاره به تغییراتی که دین اسلام بر ادبیات شفاهی نوروز ایجاد کرده، گفت: پس از اسلام، بسیاری از آیینها با روایات و ذکرها و نقلهای مذهبی_اسلامی به خصوص شیعی درآمیختند و فصلی تازه در اجرای نوروزیها پدید آمد.
وی ادامه داد: در امامخوانی تقریبا در تمام نمونههای شنیده شده، نوروزخوان از مدح معصومین و امامان(ع)، کار خود را آغاز میکند، ذکر 12 امام معصوم(ع) و خصوصیات آنان، در اغلب نوروزیها مشاهده میشود، در میان برخی از روایتها، ذکر امام حسین(ع) و مصائب او و خاندانش، مفصلتر، تشریح شده است.
رستاخیز زمین و ستایش پاکی بخشی از آیین نوروزخوانی
مهربان بیان کرد: در توصیفخوانی وصف بهار و طبیعت، رستاخیز زمین و ستایش پاکی و نیکی، بخش دیگری از آیین نوروزخوانی است. معمولا این بخش با تغییر ملودی همراه است، ستایش و توصیف بهار و طبیعت، ممکن است توسط ترجیعخوانها، در میان بخشهای دیگر نیز خوانده شود.
وی ادامه داد: در مدحخوانی و هجوخوانی این مرحله که به انعام و خلعت میانجامد، امکان ادامه طنز، هجو، ستایش و مدح را برای نوروزخوان فراهم میآورد. نوروزخوان در بداههپردازی، موقعیت اجرا، شرایط و مکان، اجرای آیین و نحوه انعام صاحبخانه را در نظر میگیرد و اجرای خود را با آن شرایط تطبیق میدهد.