روایت تاریخ و تورات از رفتار مردمان سرزمین پارس با یهودیان
کد خبر: 3583600
تاریخ انتشار : ۲۳ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۰:۳۴
به بهانه دروغ‌پردازی‌های نتانیاهو؛

روایت تاریخ و تورات از رفتار مردمان سرزمین پارس با یهودیان

گروه سیاسی: ایرانیان همواره زندگی مسالمت‌آمیزی با یهودیان داشته‌اند؛ چه زمانی که کوروش، این قوم را از دست بابلیان نجات داد، چه اینکه امروز در کنار هموطنان ایرانی و پیروان سایر ادیان امور روزمره خود را سپری می‌کنند.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی چندی پیش در دیدار ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه ادعایی مطرح کرده مبنی بر اینکه «دوهزارو ٥٠٠ سال پیش ایرانیان برای نابودکردن ملت یهود تلاش کردند ولی ناکام ماندند. ایرانیانِ امروز همان میراث‌داران ایرانیان باستان هستند و همچنان برای نابودکردن ملت یهود تلاش می‌کنند و این موضوع را کاملاً علنی می‌گویند و آن را روی موشک‌های بالستیک خود می‌نویسند.»
این اظهارات البته از سوی نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی اولین بار نیست که مطرح شده؛ وی به بهانه جشن عید پوریم تاریخچه‌ای از نجات یهودیان از پادشاهی ایرانیان را مطرح می‌کند اما این تاریخچه انحرافی هنوز نتوانسته جهانیان را علیه ایران متقاعد کند. وی در جشن یهودیان گفته است «پارس‌ها قرن‌ها پیش قصد داشته‌اند یهودیان را از بین ببرند اما این اتفاق نیفتاد. آن‌ها امروز هم در پارس می‌خواهند ما را نابود کنند و باز هم موفق نخواهند شد».
همچنین اسفندماه سال 93 که در کنگره آمریکا سخن می‌گفت، این ادعا را مطرح می‌کند که «ما مردمی باستانی هستیم. در تاریخ نزدیک به چهار هزار ساله ما، بسیاری مکرراً سعی داشته‌اند تا ملت یهود را نابود کنند. فردا شب، در مناسبت یهودی "پوریم"، ما کتاب استر را می‌خوانیم. ما ماجرای نایب‌السلطنه قدرتمند پارسی به نام هامان، که دو هزار و پانصد سال پیش نقشه نابودی ملت یهود را کشید، می‌خوانیم. اما یک زن شجاع یهودی، ملکه استر، این نقشه را برملا ساخت و به ملت یهود حق داد تا از خود در برابر دشمنانشان دفاع کنند».
اما اظهارات اخیر نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در دیدار رئیس‌جمهور روسیه بی‌پاسخ نماند. علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی 22 اسفندماه در نطق پیش از دستور اظهارات نتانیاهو را عجیب توصیف کرده و اظهار می‌کند: «رئیس رژیم صهیونیستی تاریخ قبل از اسلام ایرانیان را تحریف کرد و حوادث را وارونه جلوه داد. ظاهراً ایشان نه با تاریخ آشنا است و نه تورات خوانده است. البته از یک صهیونیست نابکار جز این انتظاری نیست که اینگونه دروغ‌پردازی‌ها را ارائه کند».
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان نیز در پستی که در صفحه مجازی خود منتشر کرده، پاسخ صریحی بر این ادعا می‌دهد: «یک بار دیگر، بنیامین نتانیاهو نه تنها واقعیات معاصر را تحریف می‌کند، بلکه همزمان گذشته و حتی کتاب مقدس را نیز تحریف می‌نماید. واقعاً تأسف‌آور است که تعصب و نژادپرستی به جایی می‌رسد که علیه آحاد یک ملت که سه بار در تاریخش یهودیان را نجات داده است چنین اتهامی وارد می‌شود.
کتاب استر بیان می‌کند که چگونه خشایارشا در چنین روزی یهودیان را از توطئه هامان نجات داد؛ دوباره در زمان کوروش، پادشاه ایران یهودیان را از اسارت در بابل رهانید و در زمان جنگ جهانی دوم که یهودیان در اروپا کشتار می‌شدند، ایرانیان به آنان پناه دادند».
توئیت وزیر امور خارجه کشورمان به روشنی تاریخ حمایت‌های ایران از یهودیان را به عنوان طرفداران دینی الهی و راستین مطرح کرده است. این حمایت‌ها در سه مقطع زمانی متفاوت اتفاق افتاده است؛ البته در کنار این سه مقطع باید همجواری مسالمت‌آمیز یهودیان ایرانی در کنار سایر هموطنان خود را نیز اشاره کرد.
اما در این مجال به سه رویداد مهم و اشاراتی که در تورات نسبت به رویدادهای باستانی شده، می‌پردازیم.
تلاش کوروش برای نجات یهودیان
یهودیان در قرن ششم سه بار از سرزمین اسرائیل اخراج و در بابل به اسارت گرفته شدند که شرح آن در کتاب ارمیا آمده است. 537 سال پیش از میلاد، سومین مرحله اخراج یهودیان از سرزمین اسرائیل با پیروزی کوروش، پادشاه هخامنشی ایرانیان بر بابلیان یهودیان آزاد شده و اجازه بازگشت به سرزمینشان را پیدا می‌کنند. در این دوره یهودیان آزادانه از دین خود پیروی می‌کنند.
در عهد عتیق، کتاب عزرا در رابطه با این رویداد آمده است: «در سال اول پادشاهی کورش پادشاه پارس برای عملی شدن سخن خداوند از دهان ارمیا، خداوند روح کورش پادشاه پارس را گرفت تا او دستوری در سراسر پادشاهی خود فرستاد و آن را نیز نوشت به این مضمون: «بدینوسیله کورش پادشاه پارس اعلام می‌کند، خداوند، خداوند بهشت تمامی پادشاهی‌های زمین را به من داده است و او مرا برانگیخته است که برای او خانه‌ای در اورشلیم که در یهودا است بسازم. هر یک از مردم او (قوم اسرائیل) می‌تواند به اورشلیم در یهودا برود و معبد خداوند را، خداوند اسرائیل، خدایی که در اورشلیم است، بسازد و امید است که خداوند با آنان باشد. در هر محلی که بازماندگان این قوم باشند، مردم وظیفه دارند که به آنان نقره و طلا، خوردنی‌ها و آغل به دست خویش بدهند تا به عنوان هدیه برای خداوند اورشلیم استفاده شود».
توطئه‌ای که خنثی شد
دومین نجات یهودیان توسط ایرانیان به زمان خشایارشا، چهارمین پادشاه هخامنشی بازمی‌گردد. هامان یکی از اشراف‌زادگان و وزرای دربار در توطئه‌ای چنین وانمود می‌کند که افرادی پایبند به قوانین نبوده و لازم است از میان برداشته شوند. افراد مورد نظر هامان، یهودیان ایرانی هستند.
این توطئه اما توسط دربار خنثی می‌شود و هامان و اطرافیانش به دار مجازات آویخته می‌شوند. هرچند این توطئه در نطفه خفه شد اما به یهودیان این اجازه داده شد که مخالفان و افرادی که تلاش در دشمنی با یهودیان را در ایران پهناور دارند، از بین ببرند. یهودیان تا جایی پیش می‌روند که 75 هزار نفر را در سراسر ایران از بین می‌برند.
در کتاب استر، عهد عتیق در رابطه با این رویداد نیز آمده است: «در روز سیزدهم ماه دوازدهم، ماه آدار، دستور شاه باید اجرا می‌شد. در این روز دشمنان یهودیان امیدوار بودند که بر آنان چیره شوند، ولیکن ورق برگشته بود و یهودیان دارای دست بالا نسبت به دشمنان خود بودند. یهودیان در شهرهای خود در تمامی استانهای خشایار شاه جمع شدند تا برای حمله به دشمنانشان آماده شوند. هیچ‌کس یارای مقابله با آنان را نداشت و تمامی مردم و تمامی ملیتها از آنها (یهودیان) می‌ترسیدند؛ و تمامی اشراف استانها، ساتراپها، استانداران و مأموران پادشاه به یهودیان کمک کردند زیرا ترس از مردخای بر آنان چیره شده بود. مردخای در کاخ شاه قدرتمند بود و شهرت او به تمامی استانها رسیده بود و هر روز قدرتمندتر می‌شد. یهودیان تمامی دشمنانشان را با شمشیر کشتند و آنها را نابود کردند و آنها هرگونه خواستند با دشمنانشان رفتار کردند. در قلعه شهر شوش، یهودیان پانصد نفر را کشتند و نابود کردند. آنها همچنین پاراشندتا، دالفون، آسپاتا، پوراتا، آدالیا، آریداتا، پرمشتا، آریسای، آریدای و وایزاتا را کشتند. اینها ده پسر هامان پسر همدتا بودند که دشمن یهودیان بود؛ ولیکن یهودیان اموال آنان را غارت نکردند. تعداد کشته شدگان قلعه شهر شوش همانروز به گوش پادشاه رسید. شاه به ملکه استر گفت: «یهودیان پانصد نفر و ده پسرهامان را در شهر شوش کشتند و نابود کردند. آنها در بقیه استانها چه کرده‌اند؟ الان چه می‌خواهی؟ هر چه بخواهی به تو می‌دهم. چه درخواستی داری؟ هر چه بخواهی انجام می‌دهم.» استر پاسخ داد: «اگر شاه موافقت کند به یهودیان شوش اجازه دهید که فردا نیز کار خود را ادامه دهند و ده پسر هامان را به نیزه بکشند.» شاه دستور داد که این کار انجام شود. دستور در شوش اجرا شد و ده پسر هامان به نیزه کشیده شدند. یهودیان شوش در روز چهاردهم ماه آدار جمع شدند و در شوش سیصد مرد را کشتند ولی اموال آنان را غارت نکردند. در همین زمان بقیه یهودیان در بقیه استانهای امپراطوری نیز برای حفاظت از خود و نابود کردن دشمنانشان جمع شده بودند. آنها هفتاد و پنج هزار نفر را کشتند ولیکن اموال آنان را غارت نکردند. این اتفاق در روز سیزدهم ماه آدار افتاد و روز چهاردهم استراحت کردند و آن را روز جشن و پایکوبی کردند».
آوارگان جنگ جهانی
اما سومین حادثه‌ای که باعث شد ایرانیان ناجی یهودیان شوند، در زمان معاصر و اوائل سال 1942 رخ داد. پس از آغاز جنگ جهانی دوم و حمله آلمان به لهستان دولت ایران به آوارگان یهودی اجازه داد وارد خاک ایران شوند. در این بین 800 کودک یهودی از مرزهای شوروی به ایران منتقل شدند و در اردوگاه‌های پناهندگان مستقر شدند. پس از گذشت حدود یک سال یهودیان از طریق کانال سوئز به اسرائیل منتقل شدند. در آن دوره برخی یهودیان که در عراق بودند از این کشور گریختند و به ایران آمدند تا بتوانند راهی سرزمین خود بشوند.
بر همین اساس است که به نظر می‌رسد نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در مباحث دینی و تاریخی خود ضعف شدیدی داشته و نیاز به بازخوانی مجدد تعالیم تورات و مباحث تاریخی دارد.
رژیم صهیونیستی در حالی پارسیان یا ایرانیان را متهم به دشمنی با یهودیان می‌داند که شماری از همین ایرانیان و پارسیان را یهودیان تشکیل می‌دهند.
اما دشمنی ایران اسلامی با آنچه ادعا می‌شود متفاوت است؛ جمهوری اسلامی ایران از همان ابتدا اسرائیل را دولتی نامشروع، کودک‌کش و غاصب عنوان کرده و خواهان بازگرداندن فلسطینیان و پس دادن اراضی اشغالی شده است. در این میان سخن از یهودیان مطرح نمی‌شود و حتی پیشنهاد رهبر معظم انقلاب مبنی بر تشکیل دولت واحد در قدس شریف با مشارکت تمامی فلسطینیان از جمله یهودیان است.
 رهبر معظم انقلاب در شانزدهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد که در سال 1391 به میزبانی تهران برگزار شد، این پیشنهاد را مطرح کردند و افزودند: « سخن ما آن است که فلسطین متعلق به فلسطینی‌ها است و ادامه‌ اشغال آن، ظلمی بزرگ، تحمل‌ناپذیر و خطری عمده برای صلح و امنیت جهانی است. همه‌ راه‌هایی که غربی‌ها و وابستگان آنها برای «حل مسئله فلسطین» پیشنهاد کرده و پیموده‌اند، غلط و ناموفق بوده است و در آینده نیز چنین خواهد بود. ما راه‌حلی عادلانه و کاملاً دموکراتیک را پیشنهاد کرده‌ایم: همه فلسطینی‌ها، چه ساکنان کنونی آن، و چه کسانی که به کشورهای دیگر رانده شده و هویت فلسطینی خود را حفظ کرده‌اند، اعم از مسلمان و مسیحی و یهودی، در یک همه‌پرسیِ عمومی، با نظارتی دقیق و اطمینان‌بخش شرکت کنند و ساختار نظام سیاسی این کشور را انتخاب نمایند و همه فلسطینیانی که سال‌ها رنج آوارگی را تحمل کرده‌اند، به کشور خود باز گردند و در این همه‌پرسی و سپس تدوین قانون اساسی و انتخابات، شرکت نمایند. آنگاه صلح برقرار خواهد شد».
زندگی صلح‌آمیز یهودیان در کنار مسلمانان در فلسطین حق انکارناپذیری است، همانطور که زندگی یهودیان در کنار دیگر پیروان ادیان مختلف در ایران سال‌های سال صلح‌آمیز و بدون تنش بوده است و اظهارات نژادپرستانه رئیس رژیم صیهونیستی مانعی برای ایجاد صلح همگانی است.
محمود قره‌داغی
captcha