نگاه غالب معرفت‌شناسانه شاعران به بهار پس از پیروزی انقلاب
کد خبر: 3584520
تاریخ انتشار : ۰۲ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۰:۴۵
اسماعیلی عنوان کرد:

نگاه غالب معرفت‌شناسانه شاعران به بهار پس از پیروزی انقلاب

گروه ادب: یک شاعر انقلاب گفت: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی اغلب شاعران به بهار نگاه انفسی و معرفتی داشته‌اند و سعی کرده‌اند از پرداختن به زیبایی‌های صوری بپرهیزند.

رضا اسماعیلی، از شاعران کشورمان در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) درباره تجلی بهار در شعر شاعران گفت: وقتی بهاریه‌های شاعران فارسی‌زبان را بررسی می‌کنیم، این شاعران از دو منظر به بهار نگاه کرده‌اند، نگاه و رویکرد نخست صورتی و آفاقی است که اغلب، شاعران سبک خراسانی به آن نگریسته‌اند و زیبایی‌های طبیعت و ظاهری بهار را در شعر خود مورد ستایش قرار داده‌اند. در واقع به تصویرگری و نقاشی طبیعت توجه کرده‌اند.
وی افزود: نگاه شاعرانی چون انوری، منوچهری دامغانی، فرخی سیستانی و ... به بهار ظاهری و برون‌گرایی بوده و بیشتر به عالم جسم تعلق دارد که نوعی تصویرگری و نقاشی از طبیعت است. به عنوان مثال انوری می‎گوید: «آمد بهار خرم با رنگ و بوی طیب/با صد هزار نزهت و آرایش عجیب» و یا فرخی سیستانی می‎گوید؛ «چون پرند نیلگون بر روی پوشد مرغزار/ پرنیان هفت رنگ اندر سر آرد کوهسار» و این شاعران با این سروده‌ها به نقش و نگار و خط و خال بهار توجه کرده و از پرداختن به سیرت و درون غفلت ورزیده‌اند.
اسماعیلی ادامه داد: برخی از شاعران سبک خراسانی نیز از بهار به عنوان خوش‌باشی و گذران یاد کرده‌اند که باید در این ایام از فرصت‌ها بیشتر بهره برد، همانگونه که انوری می‌گوید؛ «نوبهار آمد و هنگام طرب در گلزار/ چه بهاری که ز دل‌ها ببرد صبر و قرار».
این شاعر انقلاب با اشاره به نگاه و رویکرد دوم که سیرتی و انفسی به بهار است، بیان کرد: نگاه سیرتی که به شعر فارسی راه پیدا کرد، شاعران عارف مسلکی چون سنایی، عطار، مولانا و حافظ شعرهایی درباره بهار سروده‌اند که دارای نگاه انفسی و سیرتی بوده و بیشتر نگاه معرفت‌شناسانه است و انسان را به خودشناسی و خداشناسی دعوت می‌کند. رویکردی که مورد تأیید قرآن است و در شاعران به سبک عراقی وجود دارد. در این نگاه شاعران از قرآن متأثر بوده‌اند و سعی کرده‌اند وقتی به بهار نگاه می‌کنند با  رویکرد معرفت‌شناسی و ملهم از معارف وحیانی و الهی باشد.
وی ادامه داد: وقتی شعر این شاعران را مطالعه می‌کنیم، در شعرشان به معاد و روز رستاخیز دعوت می‌کنند و بیداری جان و جهان و بهجت و نشاط روحی را مورد توجه قرار داده‌اند که بهار تولدی دوباره است و فصل تجدید حیات دوباره طبیعت و پوست‌اندازی طبیعت است و همپای طبیعت جان و جهانش زنده می‌شود و در مسیر خداشناسی و خودشناسی حرکت می‌کند. سعدی می‌گوید؛ «بامدادی که تفاوت نکند لیل و نهار/خوش بود دامن صحرا و تماشای بهار»، «آفرینش همه تنبیه خداوند دلست/ دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار»، «این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود/ هر که فکرت نکند نقش بود بر دیوار» و یا در ابیاتی دیگر مانند «باد بهاری وزید، از طرف مرغزار/ باز به گردون رسید، نالهٔ هر مرغ‌زار» دعوت به تعقل و تدبر در ذات اقدس هستی دعوت می‌کند و بهار فصلی است که برای ذکر و نیایش خداوند است.
وی با اشاره به نگاه معرفتی مولانا به بهار افزود: نگاه مولانا که از شاعران شاخص و برجسته سبک عراقی است، نگاه سیرتی و انفسی به بهار داشته و بهار را فصل انقلاب و تحول درونی می‌داند و ما را به معاد و رستاخیز دعوت می‌کند و نوید حیاتی دوباره می‌دهد یعنی باید در این فصل به دنبال نوزایی باشیم تا دگرگون شویم. به عنوان مثال مولانا می‌گوید؛ «از بهاران کی شود سرسبز سنگ/خاک شو تا گل نمایی رنگ رنگ»، «سال‌ها تو سنگ بودی دل‌خراش/آزمون را یک زمانی خاک باش»، وقتی اشعار مولانا را می‌خوانیم یاد آیه 19 سوره «روم» می‌افتیم که در این آیه زنده را از مرده و مرده را از زنده بیرون می‌آورد و یا در سروده‌ای دیگر بهار نشانه‌ای از معاد و رستاخیز است که اگر در آیه بهار تدبر و تعقل شود از خواب غفلت بیدار می‌شود مانند؛ «این بهار نو ز بعد برگ‌ریز/هست برهان وجود رستخیز».
اسماعیلی در ادامه بیان کرد: برخی شاعران نیز نگاه فلسفی و عرفانی داشته و بهار را نشانه‌ای از ظهور حضرت یار می‌دانند، همانگونه که بیدل می‌گوید؛ «منتظران بهار فصل شکفتن رسید/مژده به گل‌ها برید یار به گلشن رسید» که بشارت صبح صادق و ظهور حضرت یار را می‌دهد. در شعر شاعران معاصر هم برخی هم نگاه انفسی و هم آفاقی به بهار دارند؛ چرا که دست پرورده مکتب قرآن و عترت بوده و متأثر از آموزه‌های وحیانی هستند. مانند محمدعلی شیخ الاسلامی که می‌گوید؛ «بهار حرف کمی نیست، ما نمی‌فهمیم/زبان تازه تقویم را نمی‌فهمیم» و یا «نشسته بر سر هر کوچه یک تذکر سبز/دلا! قبول نداریم، یا نمی‌فهمیم؟» و یا سیدحسن حسینی این گونه سروده است؛ «ماهی‌ها دل تنگ! سيرها و سنجدها در پلاستيک/بهار در دور دست‌ها» در این سروده، این شاعر فصل بیرون آمدن از پیله تکرار و بازگشت به خویشتن خویش می‌داند و به برداشت غلط از بهار اعتراض می‌کند. و می‌گوید بهار فصل طبیعت‌ستیزی نیست و انسان باید به طبیعت روحانی خود برگشت کند.
اسماعیلی تصریح کرد: در واقع برخی از شاعران انقلاب وقتی درباره بهار صحبت می‌کنند تأکید دارند که در پیله روزمرگی گرفتار نشویم و همراه با نوزایی طبیعت نو شویم و این نگاه هم متأثر از روایات و احادیث اسلامی است و امام موسی کاظم(ع) می‌فرماید؛ کسی که دو روزش یکسان باشد، زیانکار است و کسی که امروزش بدتر از دیروزش باشد از رحمت خدا به دور است. بیشتر شاعران معاصر نیز از این پنجره به بهار نگاه کرده‌اند، مانند سیدحسن حسینی که در سروده کوتاه می‌گوید؛ «مقابل آئينه می‌ايستم و از بهارهای رفته خجالت می‌کشم!» برخی شاعران دیگر نیز در شعر خود به ما هشدار می‌دهند که بهار فصل بیداری و تعقل در آفرینش است و نباید صرفاً به نقش و نگار طبیعت بپردازیم. آنگونه که امام علی(ع) می‌فرماید؛ «حذر از دنیا که دنیا منزلگاه رفتن است و نه ماندن».
وی در ادامه عنوان کرد: سلمان هراتی درباره بهار این گونه می‌سراید؛ «بهار فلسفه ساده‌ای است/برای آنکه بدانيم/زمين عرصه کوچ است/و غفلت/آه غفلت/چه دريغ مطولی دارد» و یا اخوان ثالث می‌گوید؛ «عيد آمد و ما خانه خود را نتكانديم/گردی نسترديم و غباری نستانديم/ديديم كه در كسوت بخت آمده نوروز/از بيدلی آن را ز در خانه برآنديم». اخوان در این ابیات بهار را فرصتی برای خانه تکانی و پوست‌اندازی جسم و روح انسان می‌داند. شاعرانی هم بوده‌اند که به بهار نگاه عدالت‌محورانه و آرمانگرایانه داشته‌اند. وقتی از بهار صحبت می‌کنند تأکید دارند که باید در این فصل به دنبال نیکوکاری و احسان و عینیت بخشیدن به عدالت در جامعه باشیم. البته بعد از پیروزی انقلاب اسلامی اغلب شاعران به بهار نگاه انفسی داشته‌اند و همین نگاه در میان آنها غالب بوده است و سعی کرده‌اند از پرداختن به زیبایی‌های صوری بپرهیزند.

captcha