به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، معلمی شغل انبیا است و انسان برای یک معلم خوب شدن باید عشق و ایمان به کار داشته باشد تا بتواند با تمامی کمبودها به کارش ادامه دهد و برای مادیات دنیوی که گاهی انسان را به زحمت می اندازد دل نگرانی نداشته باشد و کارش را رها نکند.با ورود به یک موسسه قرآنی در سبزوار به سراغ معلمی قرآنی میروم که به کارش عشق میورزد و شاگردانش به وجودش افتخار میکنند، شاگردانی که برخی از آنان فقط به صدای دلنشین قرآن او در خانه گوش میدهند و در حفظ کلام الله مجید قدم بر میدارند.
آموزش به کودکانی ویژه زهرا شمآبادی، مسئول مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت بیتالنور سربداران، از معلمان دلسوزی است که با تمام مشکلات از جمله مشکلات مادی، تسلیم نشده و به تعلیم و تربیت قرآنآموزان علاقه زیادی دارد.
لحظاتی که در این مؤسسه هستیم، این معلم قرآنی به برخی از شاگردان قرآنی و حافظانی که از سه سالگی در آنجا مشغول حفظ و یادگیری قرآن بودند و دختران خردسالی که امروز شش جزء از کلام الله مجید را با کمک او حفظ کردهاند، اشاره میکند.
در حالی که نظارهگر یکی از کودکان چهار ساله که به تازگی روخوانی قرآن را یاد گرفته، با خودم میاندیشم چگونه راه قرآن را در این مدت کم طی کردهاند و این آموزشها را یاد گرفتهاند، آن هم در سنی که شیطنتهای بچهها بیش از همیشه وجود دارد؛ این کودکان در حالی قرآن را به راحتی میخوانند که برخی از دانشآموزان در طول 14 سال تحصیل به این زیبایی قرآن را تلاوت نمیکنند.
این معلم قرآن پاسخم را اینگونه میدهد: واقعا این افراد تا وقتی میخواهند قرآن را یاد بگیرند، انسان را پیر میکنند.
مهدی بهروزیفر، حافظ نابینایی است که قرآن را زیر نظر این مربی یاد گرفته است. او که 9 سال دارد و به همراه معلمش در مسابقات قرآن شرکت میکند، در رابطه با معلمش با خنده، میگوید: او را خیلی دوست دارم.
مهدی تنها با صوت معلمش قرآن را حفظ میکند و این عشق و علاقه معلم و شاگرد را میتوان از کودکی او دو طرفه بیان کرد، چرا که وقتی معلمی به کارش عشق بورزد، شاگردش پای درس او پیشرفت میکند.
در کنارم دو دختر خردسال که هفت ساله به نظر میرسند نشستهاند، وقتی از آنها درباره معلمشان میپرسم؛ یکی به تعداد تمام ستارگان آسمان محبتش را نثار معلمش میکند و دیگری میخواهد با معلم قرآن شدن، تمام محبت مربی قرآنیاش را جبران کند.
فاطمه و نرگس دو دختر خردسالی هستند که با هم دخترخاله هستند و از چهار سالگی در این موسسه به فراگیری قرآن مشغول شدهاند و در این مدت شش جزء از قرآن را حفظ کردهاند.
کودک چهار ساله و بازیگوشی که مدام اطرافم میچرخد و گاهی اوقات از صندلی بالا و پایین میرود، جلب توجه میکند. او نیز معلمش را مانند مادری دوست دارد و وقتی معلمش سخنی میگوید کاملا گوش به فرمان است. کودکی که از سیدآباد شهرستان خوشاب برای یادگیری قرآن، سختی راه را به جان خریده و تاکنون قرائت کامل قرآن را یاد گرفته است.
برای آموزش باید عشق و علاقه داشت
حق با او بود، باید برای کسانی که هیچ چیز از قرآن نمیدانند و حتی الفبای فارسی را نیز یاد نداشتند، عشق و علاقه به آموزش قرآن، صبر و حوصله فراوان و انگیزه زیاد را در امر آموزش به نونهالان و کودکان داشته باشی تا بتوانی در امر تعلیم و آموزش موفق باشی.
شمآبادی از معلمانی با انگیزه در امر آموزش قرآن است که تاکنون در این راه صبوری به خرج داده و با هر آنچه که در توان داشته در ابتدای زندگی برای راهاندازی این موسسه قرآنی که دیگر این روزها در کنارش، خانه قرآن بیتالنور بیهق دائر شده، هزینه کرده است.
او که از 17 سالگی آموزش قرآن را شروع کرده، در این جا به تربیت و آموزش 200 دانشآموز قرآنی و کمک در مهد کودک مشغول است. کودکانی که آیندهسازان این کشور اسلامی هستند و با بهرهگیری از تعالیم الهی میتوانند در کار و زندگیشان موفقتر باشند.
شمآبادی درباره آموزش به اینگونه اضافه کرد: واقعاً آموزش به کودکان سخت است، آموزش به آنها گرچه انسان را پیر میکند ولی لذت و شیرینی خاصی نیز دارد.
این معلم قرآنی در ادامه با بیان اینکه از کودکی به معلمی علاقه داشتم، گفت: همیشه مادرم شغل معلمی را شغل انبیاء معرفی میکرد و معلمی را تنها شغلی بیان میکرد که بانوان میتوانند آن را انجام دهند و در آن موفق باشند.
این مربی طرح ملی حفظ قرآن اداره اوقاف که به بزرگسالان و کهنسالان نیز قرآن را آموزش میدهد، با ابراز اینکه هیچ چیز به اندازه قرآن به من آرامش نمیدهد، افزود: در این دوره سخت و دشوار جامعه اگر کودکان و بزرگسالان را با قرآن و کلام الهی مانوس کنیم، کار بزرگی انجام دادهایم چرا که تنها راه موفقیت ما در گرو پیرو از قرآن است.
علی اکبر ملکی