به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، پنجمین بخش از ویژهبرنامه نشانی با حضور حجتالاسلام والمسلمین محمد شریفی صادقی، مدیر موسسه علمی-فرهنگی تمدن علوی و خطیب برجسته کشور با بررسی موضوع سبک زندگی اسلامی و سالم از دیدگاه قرآن و روایت برگزار شد. در این برنامه حجتالاسلام والمسلمین شریفی صادقی به مهمترین اصول این سبک در زندگی اشاره کرد.
در ادامه این گفتوگو را دنبال خواهید کرد.
* تعریف سبک زندگی چیست و این موضوع قرار است چه اتفاقی را در زندگی ما رقم بزند؟
در جامعهشناسی بحثی را بهنام هنجار داریم که مجموعهای از بایدها و نبایدها است؛ این بایدها و نبایدها به زندگی انسان هدف، شکل و جهت میدهد و در نهایت منتج به نتیجه میشود؛ اگر کسی در دنیا پیدا شود، که بگوید در زندگی من هیچ بایدی، نباید باشد و نبایدها باید باشند طبیعی است که به داشتههای ذهنی و عقل او شک کنیم؛ چرا که میدانیم هر انسانی در زندگیاش بایدها و نبایدهایی دارد؛ حتی اگر این شخص زیر مجموعه دین و یا مسلکی نباشد و هیچ مکتبی هم نداشته باشد و مانند کسی که در یک مکان بسیار دور فارغ از همه فرهنگهای امروزی و یا قبلتر از آن که ما در مورد آن میدانیم زندگی کند، این آدم هم در چهارچوب زندگی خود و اطرافیانش قوانین و قواعدی را پیادهسازی و طرح میکند که خود و دیگران را ملزم به اجرای آن میکند؛ دلیل اینکار او هم این است که زندگیاش با مشکلات مواجه نشود و یا از مشکلات زندگیاش کم شود پس همین شخص هم برای خودش این بایدها و نبایدهایی را رعایت میکند.
مجموعه این بایدها و نبایدها به صورت اجمالی مسئله سبک زندگی را برای ما روشن میکند؛ سبک زندگی یعنی چگونگی حرکت در جهت رسیدن به اهدافی که برای انسان خوشایند است و باعث رشد، ذهنی، فکری و روحی او میشود؛ البته در مورد جسم و فیزک فرد هم این سبک زندگی دخیل و اثرگذار است و حتی اگر کسی به مسائل مادی و مسائلی که ربطی به معنویت ندارد و در حیطه و گستره فیزیکی بخواهد رشد و ترقی کند نیاز به سبک دارد.
بیمزهترین زندگیها ...
در این میان ما مسلمانان اداعا داریم که پذیرفتهایم پروردگار و خالقی داریم که این پروردگار با آن صفاتی که در قرآن و روایات آمده ما را خلق کرده و اصل و بن کار را هم خودش به ما فرموده که چه باید بکنیم؛ در ادیان گذشته، کتابهای آسمانی و الهی در وادی سبک زندگی دستورات و بایدها و نبایدهای زیادی داده است، که اگر در زندگی نباشد بیمزهترین زندگیها خواهد بود؛ اگر این بایدها و نبایدها نبود کارهای زیادی را انجام میدادیم که به زیان ما و حتی اطرافیانمان تمام میشد؛ ما معتقدیم هنجارها در همه ادیان و ادوار بوده و سبک زندگی در همهجا گسترش داشته اما در اسلام این سبک زندگی در نهایت و غایت راستی، درستی، قوام و صداقت وجود دارد.
ما اسلام نیستیم
حال باید به این سوال پاسخ داد که این دین شریف اسلام برای ما چهکرده است؟ ابتدا باید گفت یکی از مشکلاتی که ما و همکاران ما و خیلی از افراد دغدغهمند در این حوزه با ان مواجه هستیم این است که مردم در برخورد ما و افرادی که تیپ مذهبی دارند «ما را اسلام میبینند» در حالی که ما اسلام نیستیم و تنها یک مسلمان هستیم؛ مردم اگر چیزی از ما میبینند توقع دارند ما بهعنوان پیغمبر معصوم رفتار کنیم، اما این نمیشود؛ دوستداریم باشیم اما نمیتوانیم؛ حال زمانی که من مسلمان را با ادعای سبک زندگی اسلامی و ریشهدار و زیبایی آن میبینند به محظ یک خطا و اشتباه میگویند که این هم از سبک زندگی اسلامی، پس به درد ما نمیخورد.
نتوانستیم مجری خوبی باشیم
این را با صدای بلند به همه جامعه میگویم که ما اسلام نیستیم، ما مسلمان هستیم و ما مسلمانان در کارمان، گره، اختلافات، مشکلات و اعصابخوردیهای کف جامعه وجود دارد؛ اما باز میبینیم بعضیها از ما توقع دارند که معصوم باشیم، البته بعضیها هم از روی بیحواسی میگویند و گاها بعضی از افراد هم مغرضانه این را بیان میکنند؛ اما اشتباه اینجاست که ما را به عنوان اسلام میبینند؛ اما باید بدانند که اگر در سبک زندگی ما یک اشتباه میبینند، این اشتباهات برای ما است نه اسلام؛ اسلام همه این مطالب و تذکرات را به درستی به ما گفته اما ما نمیتوانیم مجری خوبی باشیم؛ زمانی که این موضوع تفکیک شود میتوان افراد را به سبک زندگی اسلامی حرکت داد و آنها به این موضوع میل پیدا میکنند، چراکه همه این سبک را زیبایی میبینند.
افراد اینگونه از دین گریزان میشوند
امیرالمومنین علی(ع)، فرمود «اگر جایی دیدید که مردم از دین گریزان شدند، دلیلش آن است که دین و سبک زندگی را به مانند یک پوستین وارونه به مردم نشان میدهند»؛ پوستین وارونه بسیار زشت و ترسناک است و این یک حقیقت است که اگر ما فقط از دین و سبک زندگی دینی توسری خوردنها، تحقیرها، تنبیهها را بگوییم، یا اینکه دین ما تشویق و آقایی کردن ندارد و امثال آن، افراد هم از ما و هم از دین گریزان میشوند.
* اصول سبک زندگی بر چه پایهای بنا شده و مهمترین موضوع در رسیدن به آن چیست؟
در قرآن کمتر سورهای را پیدا میکنیم که از ابتدا تا انتهایش یک موضوع را بیان کند؛ اما در قرآن سورهای داریم که از ابتدا انتهایش در مورد 2 زن پیامبر(ص)، است؛ در این سوره از ابتدا تا انتها 2 زن را مورد نهی قرار میدهد؛ اهل تسنن و تشیع هم این را قبول دارند که در سوره مبارکه تحریم در مورد این دو نفر از همسران پیامبر(ص)، است که در تفسیر فخر کبیر رازی مفصلا به آن اشاره شده است؛ این دو نفر طبق آیه قرآن، پیامبر را بسیار اذیت میکردند و قرآن در این مورد آنها میگوید: «یا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضَاتَ أَزْوَاجِكَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ(1) قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَكُمْ تَحِلَّةَ أَيْمَانِكُمْ ۚ وَاللَّهُ مَوْلَاكُمْ ۖ وَهُوَ الْعَلِيمُ ...» تا آنجا که میفرماید: « إِنْ تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا ...»؛ این یعنی اگر توبه کردید که پیامبر(ص)، را اذیت نکنید خداوند توبه شما را میپذیرد اما اگر دست به دست هم بدهید و پیغمبر را اذیت کنید بدانید که خدا و جبرئیل و فرشتگان پشت او هستند؛ این سوره قرآن از ابتدا تا انتهایش میگوید که 2 نفر از زنان پیامبر خدا او را اذیت کردند، اما باید باور کنیم که پیامبر(ص) در مورد این 2 خانم تا آخر عمرشان صبر و از آنها نگهداری کردند.
عبرتها زیاد است اما عبرت گیرنده کم است
حال برگردیم به زندگی امروزیها که تنها با یک نگاه چپ سریع دست به طلاق و مشاجره میزنند؛ متاسفانه در دادگاه خانواده چند روز پیش دیدم که خانمهایی میآمدند و پشت سر هم نامههایی را برای طلاق و جدایی از همسرشان مینوشتند؛ متاسفانه آمار داریم که از هر 5 ازدواج 3.5 مورد آن به طلاق ختم میشود؛ دلیلی آن هم این است که وقتی ما از سبک زندگی اسلامی صحبت میکنیم منظورمان همین مصادیق است؛ ما در جامعهای زندگی میکنیم که این جامعه برای ما بایدها و نبایدهایی ایجاد میکند و این بایدها و نبایدها را نمیتوان به طور کامل تجربه کرد؛ لذا امیرالمومنین علی(ع)، میفرمایند: «عبرتها زیاد است اما عبرت گیرنده کم است؛ شما اگر میخواهید برای خودتان سبک زندگی سالمی درست کنید، چرا به ما که خداوند میفرماید معصوم و بیعیب هستیم، رجوع نمیکنید؟ چرا شکل ما زندگی نمیکنید؟ فقط یک اسم را یدک نکشید و همچون ما زندگی کنید».
تاج سبک زندگی
تاج سبک زندگی خوب «مدار کردن است»؛ رسول خدا(ص) میفرمایند: « مداراة الناس نصف العقل؛ نیمی از عقل در گرو مدارای با مردم است»؛ ما اگر در عقاید و احکام هر کاری را که داریم یک طرف بگذاریم، تمام این موارد و اجرای آنها برای سبک زندگی خوب در اولین و مهمترین قدم آن «مدارا کردن» میخواهد. مدارا یعنی تحمل دیگران با خوشخلقی و این خصلت به همه افراد توصیه شده است؛ حال اگر بخواهیم مصداقی صحبت کنیم و به کف جامعه و دل مردم برویم خواهیم دید که چقدر مردم ما با هم مدارا میکنند؛ لذا اولین گام برای اینکه سبک زندگی خوب شکل بگیرد این است که فرد باید علاوه بر همه موارد زندگی و اخلاقی باید تاج مسائل سبک زندگی خوب و راحت و شیرین را هم داشته باشد. در زندگی که مدارا نبود تشنج میآید ولی اگر مدارا باشد تشنج میرود؛ لذا اولین قدم بعد ازاینکه ما عقایدمان اسلامی بود و برای ایجاد یک زندگی خوب و اسلامی تلاش کردیم، مدارا کردن است.
باید بدانیم که فقط مردان مکلف به مدارا کردن با خانمها نیستند؛ بلکه
خانمها هم باید با آقایان مدارا کنند. فقط وظیفه پدر نیست که با فرزندش مدارا
کند؛ بلکه فرزند نیز باید با پدرش مدارا کند؛ اساساً مدارا تکلیف همه افراد است؛ همه
باید یکدیگر را تحمل کنیم؛ اگر بنا بر این باشد و این روش در پیش گرفته شود که همه
با هم مدارا کنند، نتیجه آن یک زندگی خوب خواهد بود. همیشه آدمها سلایق مختلف و روشهای گوناگونی دارند و ناچارا
برخوردهایی پیش خواهد آمد؛ لذا نمیشود جامعهای تشکیل شود، هرچند اجتماع کوچک زن
و شوهر در خانه و اختلاف نظر و برخورد وجود نداشته باشد؛ اما مهم، نوع مواجهه با
آن و راهحل آن است که در تمامی حالتها مدار اولویت اوال است.
*راهکار برون رفت از این شرایط و رسیدن به یک سبک زندگی اسلامی با توجه به شرایط امروزی چیست؟
ما در طول تاریخ دیدهایم که زندگیها دائما در حال تغییر بودهاند و نمیتوان در یک زمان یک سبک و سیاقهایی را داشته باشید که در همه زمانهای آینده و پیشروی آن این سبک وجود داشته باشد و مانند آن رفتار کرد؛ بشر همیشه در حال پیشرفت و تغییر است و بعد از انقلاب صنعتی تحول بزرگی از نظر اروپاییها در دنیا ایجاد شد که خوبیها و بدیهایی را بههمراه داشت؛ به همین جهت است که حضرت میفرمایند شما فرزندان زمان خود باشید؛ این یعنی در زمان و با توجه به شرایط زمانی خودتان زندگی کنید و در گذشته زندگی نکنید؛ آینده هم که معلوم نیست، پس باید فرزند زمان خودتان باشید.
باید از همین رسانه استفاده کنید تا خانوادهها را دور یکدیگر جمع کند
دوران ما زمان شبکههای مجازی، رسانهها، خبرگزاریها، تلویزیونها و اخبار و لوازم ارتباطی بسیار سریع است که نمیتوان با آنها نبود؛ اما بنا نداریم که اگر سبک زندگی ما در زمان خاصی تغییر کرد، خوبیهای گذشته را فراموش کنیم و از ما این خوبیها را بگیرد؛ اگر حضرت میفرمایند شما فرزندان عصر خود باشید یک پیام برای ما دارد و آن این است که اگر شما فرزندان عصر رسانه هستید و این ابزار توانستهاست شما را به خود مشغول و سرگرم کند، اما باید مراقب باشید از همین رسانه استفاده کنید تا خانوادهها را دور یکدیگر جمع کند؛ یعنی مسیر بدهیم؛ آن موقع انار دون شده با گلپر خانوادهها را زیر کرسی دور یکدیگر جمع میکرد؛ اما امروز آن را در نقاشیها و عکسهای قدیمی بیشتر میبینیم؛ اما میشود به سبک جدید این تصویر زیبا و خاطرهانگیز زندگی را دوباره درست کرد؛ بعضی از برنامهسازان در تلویزیون تلاش میکنند که این تصاویر را زنده کنند.
کشور ما کشور استعدادها است؛ چطور میشود کشوری با این همه استعداد که حتی جواب خیلی از سوالها را دارند و از آستین خود ایده در میآورند، ایدهای پیدا نشود برای اینکه بتوانیم از طریق همین رسانه، فضای مجازی و امثال اینها دوباره خانوادهها را دور هم جمع کنیم؟ قطعا میشود تلنگری زد که یک نفر به فکر باشد که چهکار باید کرد تا دوباره، همچون قدیم خانوادهها دور هم جمع شوند و صله رحم بیشتر شود؛ امروز این درد در همه دنیا است و مردم از همدیگر فاصله گرفتهاند و کمتر همدیگر را میبینند، البته گرفتاریهایشان هم بیشتر شده است.
تاثیر اقتصاد بر سبک زندگی اسلامی
البته بخشی از این مسئله به حاکمیت باز میگردد،
خود حاکمیت باید دست افراد جامعه را باز بگذارد تا بتوانند بیشتر با خانواده خود
باشند و افراد مجبور نباشند بخاطر تامین مخارج زندگی چند شیفت کار کنند و از زندگی
و کنار خانواده بودن دور شوند؛ بخش اقتصادی در این ماجرا آنقدر مهم است که اهل بیت
تاکیدات بسیاری را بر این موضوع داشتهاند؛ به عنوان مثال معصوم فرمودند، اگر کسی
شغلی نداشته باشد بدنش مانند عسلی میماند که در آن سرکه بریزیم؛ سرکه عسل را میخورد
و انسانی که کار نداشته باشد همچون عسلی که در آن سرکه ریختهاند خواهد بود؛ اگر
کسی فقیر باشد و فقر اورا زمینگیر کرده باشد عمده تواناییهایش گرفته میشود؛ خود
اقتصاد تواناییآور و شکوفاییآور است؛ اما متاسفانه به این موضوع بیتوجه هستند.