تحلیل‌ گفتمان مبتنی بر برساخت‌گرایی با مبانی دینی ناسازگار است
کد خبر: 3602218
تاریخ انتشار : ۰۱ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۸:۰۸

تحلیل‌ گفتمان مبتنی بر برساخت‌گرایی با مبانی دینی ناسازگار است

گروه اندیشه: سلطانی ضمن تشریح رویکردهای موجود در تحلیل گفتمان، پیش فرض برساخت‌گرایانه موجود در برخی از رویکردهای تحلیل گفتمان را متعارض با پیش‌فرض دینی دانست.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) نشست «تحلیل گفتمان در مطالعات دینی» ظهر امروز 1 خرداد، به سخنرانی سیدعلی‌اصغر سلطانی، عضو هیئت علمی دانشگاه باقر‌العلوم(ع) و با همت جهاد دانشگاهی دانشکده الهیات دانشگاه تهران، در این دانشکده برگزار شد.
سلطانی در آغاز سخنانش با بیان اینکه تحلیل گفتمان ذیل زبان شناسی قرار می‌گیرد، گفت:  سفری از سوی باقر العلوم به آلمان داشتم و با خانم نوربرت در دانشگاه آزاد برلین دیداری به عمل آمد. در این دیدار پروفسور ماکس گزارشی از کورپوس کورانیکوم که پروژه‌ای بزرگ در خصوص قرآن است ارائه داد. یکی از ابعاد جالب این بود که روش‌های این پروژه بر اساس تحلیل گفتمان بود. بعد از آن سفر بنده علاقه‌مند شدم که در ارتباط با این روش و مطالعات دینی تحقیق کنم.
وی افزود: تحلیل گفتمان در دل خود نظریه‌های متفاوتی دارد. غیر از ریشه‌های زبان شناسی تحلیل گفتمان این روش با مطالعات فرهنگی، فلسفه زبان و مطالعات سیاسی واجتماعی درگیر است. تحلیل گفتمان یک روش نیست، بلکه در دل خودش روش‌های متعددی دارد. مطالعات ایرانی و اسلامی در این زمینه عمیق نبوده است، در حوزه علوم سیاسی و اجتماعی تحلیل گفتمان‌هایی انجام شده است اما سطحی است، زیرا پژوهشگران در این زمینه فاقد دانش زبان‌شناسی مورد نیاز بوده‌اند.
سلطانی تصریح کرد: مراد از گفتمان و تحلیل مبهم است. در غرب گفتمان از اواسط قرن بیستم به عنوان واژه تخصصی مطرح شد. در زبان‌شناسی «هریس» گفتمان را به صورت تخصصی مطرح کرده است. در فارسی هم گفتمان معادل دیسکورس در معنای جدید آن است، اما این هم مانند لفظ انگلیسی مبهم است.
وی ادامه داد: تحلیل گفتمان شیوه‌ای برای مواجهه و حل مسئله از طریق ساختارشکنی متن است به عبارت دیگر تلاشی برای دستیابی به اندیشه‌های پنهان در پس متن. می‌توان آن را خواند. تحلیل گفتمان میان و بینارشته‌ای است و می‌توان از آن به روش و کاربرد نیز یادکرد. در علوم انسانی، تحلیل رسانه‌ها و تحلیل متون دینی، تحلیل گفتمان کارکرد‌ می‌تواند داشته باشد.
وی با بیان اینکه تک گرایش‌های عمده‌ای در خصوص تحلیل گفتمان وجود دارد، گفت: برخی از گرایش‌ها تحلیل گفتمان از دل زبان‌شناسی درآمده‌اند، مانند تحلیل گفتمان نقش‌گرا و انتقادی و برخی خارج از حوزه زبان شناسی مانند بحث‌هایی که نزد فلاسفه سیاسی اجتماعی ذیل فوکو واکلا و موف مطرح است.
وی افزود: عمده مطالعات زبان‌شناسی پیشتر تا سطح جمله بود و یک متن بزرگ مورد مطالعه نبود. زبان شناسی ساختارگرای  آمریکایی مطرح شد و معتقد بود که مطالعات زبان‌شناسی می‌تواند به متن بیش از یک یا دو جمله بپردازد و از نحوه انسجام متن بپرسد. گفتمان متن بالاتر و بزرگ‌تر از سطح جمله است و تحلیل گفتمان تحلیل ساختاری این متون است. در دهه  هفتاد در زبان‌شناسی رویکرد جدیدی شکل گرفت. در این رویکرد زبان جملات مرتبط با هم نیست بلکه زبان به عنوان عامل ارتباطات انسانی مطرح است. با اوج این نگاه عامل بافت وارد تحلیل گفتمان شد. زبان کاربردها را با یک بافت درگیر می‌کند. اتفاق مهمی که افتاد ورود مطالعات بافتی بود، یعنی تحلیل زبان با آگاهی از شرایط زبان ممکن است. مشکل دیگر اتکا به جمله بود. در این گرایش اتکا به جمله گمراه کننده است، با این رویکرد مطالعه گفتمان مطالعه همه جنبه‌های کاربرد زبان است.
وی ادامه داد: تحلیل گفتمان نقش‌گرا حوزه‌های مطالعات گسترده‌ای دارد . شرایط و محیط به کارگیری زبان، نسبت روابط اجتماعی مشارکت جویان در محیط های رسمی غیر رسمی و اداری و ... در این رویکرد مورد بررسی قرار می‌گیرد.
سلطانی تصریح کرد: نظریه کنش‌های گفتاری زبان را یک کنش می‌دانند. نظریه، اصل همکاری گرایس در تحلیل گفتگو به کار می‌رود که در گفتگوهای قرآنی می‌توان از آن استفاده کرد. حوزه جالب دیگر نظریه ادب ورزی کلامی است. در مطالعات دینی به کار رفته است. همچنین شیوه‌های خطاب در قرآن ذیل این نظریه می‌تواند تحلیل گفتمان شود. در حوزه ادب بیانی، در خصوص دعا نیز می‌توان به تحلیل گفتمان پرداخت.
وی با بیان اینکه از دیگر حوزه های مجموعه کلی کاربردشناسی ‌تحلیل گفتمان می‌توان به انسجام، تحلیل گفت‌وگو و بینامتنیت پرداخت، گفت: نظریه کنش گفتاری اولین بار توسط جان آستین مطرح شد، وی کنش را به زبانی غیر زیادی و فرابیانی تقسیم کرد. در خصوص سرشت وحی نظریات مختلفی مطرح است، با رویکرد تحلیل‌گفتمان، قائمی‌نیا معتقد است وحی کنش گفتاری است.
سلطانی افزود: تحلیل گفتمان انتقادی نیز در دل خود مکاتب مختلفی دارد. در این مدل مفاهیمی چون نقد، ایدئولوژی و قدرت وارد شده است و بافت کاربرد زبان را به بافت‌های وسیع‌تر اجتماعی و فرهنگی ربط داده می‌شود. کار این رویکرد کشف ایدئولوژی پنهان در متن است.
وی تصریح کرد: در رویکرد فلسفی، گفتمان ورای متن است و به اندیشه‌ها باز می‌گردد. برای مثال جمله اسلام همه‌اش سیاسی است از امام خمینی(ره) یک جمله نیست و صورتبندی گفتمان انقلاب اسلامی است.
وی ادامه داد: در رویکردهای فلسفی و رویکردهای پیشرفته‌تر تحلیل گفتمان، مبانی معرفت شناختی هست که با اندیشه دینی تعارض خواهد یافت. پیش‌فرض برساخت‌گرایانه از این دست است زیرا به نسبیت‌گرایی منجر می‌شود.
captcha