نامگذاری سال 1396 توسط مقام معظم رهبری با عنوان اقتصاد مقاومتی، تولید و اشتغال همچون نامگذاری سالهای گذشته دستورالعملی است جامع و مطالبهای بهحق از همه مسئولان، مدیران، نخبگان، فرهیختگان و آحاد مردم برای تحول و پویایی در تولید و اشتغال و عمل به شاخصههای اقتصاد مقاومتی.
توجه به فرهنگ و زیرساختهای فرهنگی جامعه یکی از گزارههای اصلی اقتصاد مقاومتی است، زیرا بدون فرهنگ و فرهنگسازی در عرصههای مختلف به اهداف متعالی اقتصاد مقاومتی نخواهیم رسید.
اگر به دستهبندی عرصههای فرهنگی بپردازیم، خواهیم دید که تعالیم، معارف و فرهنگ غنی قرآن و سیره اهل بیت(ع) و گسترش آن دو گوهر والا در بین مردم و آحاد جامعه بهویژه نسل نو و یکی از مؤلفههای تحول و توسعه مستمر، از جایگاه بسیار مهم و رفیعی برخوردار است.
مؤسسات قرآن و عترت در کشور بهعنوان بخش بزرگ و عظیمی از فرهنگ عمومی جامعه نقش مؤثر و انکارناپذیری در سالمسازی فرهنگ جامعه ایفا میکند.
تعداد مؤسسات قرآنی در کشور به بیش از 5000 مؤسسه میرسد که اگر شعب آنها را نیز به این تعداد بیفزاییم، به حدود 8 هزار مؤسسه میرسند، این مؤسسات را بهعنوان مؤسسات و شرکتهای کوچک اقتصادی بهحساب بیاوریم و نقش بیبدیل آنها را در توسعه اقتصادی و گسترش فرهنگ و نظامسازی جامعه در برابر سیل خروشان و بیامان شبیخون فرهنگی بررسی نماییم، خواهیم دید که اولاً این مؤسسات با توجه به حوزه فعالیت خود و آموزش سبک زندگی اسلامی که میانهروی، قناعت و دوری از اطراف را در وجود نسل نو نهادینه میکنند و آنها به زندگی ساده و بیپیرایه دعوت مینمایند، توانستهاند یکی از مؤلفههای اصلی اقتصاد مقاومتی را به مرحله عمل درآورند و مولد و سازنده انسانهایی باشند که تجملگرایی و زندگی پرزرقوبرق را رها کرده و بر اساس سیره پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) به ساده زیستی اقبال نشان میدهند.
در بعد اشتغالزایی مؤسسات قرآن و عترت یک بازوی قوی و بنگاه بزرگ اشتغال سازنده و مستمر بهحساب میآید.این موضوع را میتوان با بیان ارقام و آمار نشان که بهاختصار به آن اشاره میشود.
بر اساس آماری که از سوی متولیان قرآنی کشور در سخنرانیها و نشریات ذکر میشود در حال حاضر بیش از 5000 مؤسسه رسماً و بیش از دو هزار شعبه این مؤسسات در حال فعالیت هستند. بر اساس مندرجات و دستورالعملهای تأسیس مؤسسات قرآنی، کسانی میتوانند به تأسیس موسسه مبادرت ورزند که حداقل دارای لیسانس و یا معادل حوزوی آن باشند، بنابراین چه مؤسسین و اعضای هیئتمدیره مؤسسه و چه کادرهای آموزشی و ادای آنها دارای مدرک تحصیلی لیسانس به بالا هستند.
متولیان قرآنی کشور بارها اعلام نمودهاند که بیش از یکصد هزار نفر در مؤسسات قرآنی مشغول فعالیت هستند که بر اساس بررسیهای انجام شده این تعداد به بیش از 150 هزار نفر میرسد که عمدتاً در سنینی 25 سال الی 40 سال هستند.
بنابراین:
1- مؤسسات، یکی از مراکز تولید فکر و آموزش سبک زندگی اقتصادی اسلامی هستند که بهواسطه آموزشهای آنها هزاران انسان تربیت میشوند که تولید بزرگی در حوزه نیروی انسانی است.
2- مؤسسات توانستهاند بیش از 15 هزار نفر از نیروهای جویای کار جوان و تحصیلکرده و با انرژی را جذب بازار کار فرهنگی کشور نمایند.
3- با پرداخت حداقل (بهطور متوسط) یکمیلیون حقوق ماهیانه در هرماه 150 میلیارد تومان به دولت کمک نمایند و بار عظیمی از مشکل اشتغال را از دوش دولتها بردارند و سالانه حدود مبلغ 2.000.000.000 (دو هزار میلیارد تومان) صرفه جویی میکنند.
4- همین مؤسسات سالانه مبالغ عظیمی را هم بهعنوان مالیاتهای تکلیفی و... میپردازند که بازهم به کمک دولت میرود.
اما مهمترین مسئله این است که این مؤسسات بدون حامی و پشتیبان هستند، این امر موجب نگرانی شدید و ریزش و تعطیلی بسیاری از آنها شده است.
با توجه به شرایط خاصی که در حوزه فعالیتهای قرآنی وجود دارد و خانوادههای ما هنوز نتوانستهاند آموزشها و فعالیتهای قرآنی را برای خانواده و فرزندان مشابه فعالیتهای دیگر مورد تأکید و توجه و عمل قرار دهند، بنابراین استقبال و حضور مردم و بهویژه نسل نو در این حوزه اندک است، بنابراین مؤسسات از درآمد قابل توجهی که بتوانند حتی هزینههای جاری خود را پوشش دهند، محرومند و بر اساس بررسیهای میدانی که صورت گرفته، درآمد مؤسسات از تمام شریانهای درآمدی به کمتر از نصف هزینههای حاملهای انرژی و اجارهبها و حقوق و دستمزد میرسد و این مشکل اساسی بیش از 90 درصد مؤسسات است.
البته تعداد اندکی از مؤسسات هستند که با توجه به سابقه فعالیت و حوزههای آموزشی و محل استقرار و برنامههای متنوع و گسترده و دسترسی آنها به مبادی بودجه خودکفا هستند، اما اغلب مؤسسات بهشدت گرفتار مسائل مالی میباشند.
نه در سطح شهرستانها و نه در سطح استانها و نه در سطح کشور توجهی به این مؤسسات و مشکلات آنها نمیشود و آنها بدون حامی و پشتیبان در انتظار یاری متولیان فرهنگی و قرآنی و خیرین هستند برای مثال دولت یازدهم کمترین توجه را به حوزه قرآنی نموده و در سال 94 هیچ بودجهای را به فعالیتهای قرآنی کشور اختصاص نداده است، در سال 95 هم تنها ده میلیارد که آهم عمدتاً به کمیسیونهای آموزش عمومی، تبلیغ و ترویج و پژوهش (یعنی آموزش و پورش، ارشاد و وزارت علوم و ...) دادهشده و سهم مؤسسات حتی 5/0 درصد هم نبوده که آن هم باید به اتحادیههای تشکلهای قرآن و عترت و مردمی پرداخت شود و بخشی هم در استانها به شورای قرآنی استانها که بر اساس اطلاعات موجود در استان هم بهصورت سلیقهای توزیع و چیزی به مؤسسات نمیرسد.
این در حالی است که بیش از 60 درصد این مؤسسات در مناطق محروم، دورافتاده و مرزی، و استانهای کمتر توسعهیافته هستند و تنها از راه کمکهای مردمی است که میتوانند به حیات خود ادامه دهند.
بنده از سال 89 تاکنون پیوسته پیرامون نحوه بودجههای قرآنی مطالبی را بیان کردهام، و همواره چشمانتظار ارائه راهکاری صحیح و عادلانه برای توزیع بودجههای قرانی بودهام ضمن اینکه بهشدت از عملکرد دولتمردان در حوزه قرآن و عترت اظهار تأسف میکنم و امیدوارم توجه بیشتری به مؤسسات قرآنی و مشکلات آنها بشود تا شاهد تعطیلی مؤسسات و بیکاری بیش از 150 هزار نیروی جوان، پویا، توانمند، مروج و مبلغ قرآن و سیره اهل بیت(ع) نمیشود که آثاری بس خطرناک و گران دارد.