به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، المنار در تحلیلی با عنوان«تشدید بحران در بحرین؛ سوغات ترامپ برای منطقه» به قلم «ذوالفقار ضاهر
» آورده است:
نیروهای امنیتی رژیم بحرین، روز دوشنبه به منزل آیتالله شیخ عیسی قاسم، رهبر شیعیان، واقع در شهر الدراز و میدان تحصن در محوطه آن بهصورت وحشیانهای حمله کردند و این حادثه 2 شهید و 100 زخمی بر جای گذاشت، وضعیت سلامت برخی از زخمیشدگان، بسیار وخیم اعلام شده است؛ بهخصوص اینکه هیچ خدمت درمانی به آنها داده نمیشود و نمیتوانند به مراکز پزشکی و بیمارستانها بروند؛ زیرا توسط نیروهای امنیتی بازداشت خواهند شد.
دلیل زمانبندی حمله به منزل نماد دینی و ملی بحرینیها پرسشها و نگرانیهای زیادی را در پی داشته است؛ چرا که حمله به منزل این روحانی شیعی، کمتر از 48 ساعت قبل از صدور حکم دادگاه بحرین علیه آیتالله عیسی قاسم مبنی بر یک سال حبس تعلیقی، جریمه مالی به ارزش 100 هزار دینار بحرینی(266000 دلار) و مصادره اموال و داراییهای این عالم، انجام گرفت.
زمان عملیات پس از حضور ترامپ در منطقه
این عملیات درست بعد از خروج دونالد ترامپ، رئیسجمهور وقت آمریکا، از ریاض، پایتخت عربستان سعودی انجام گرفت، این درحالیاست که سران کشورهای متعددی از جمله حمد بنعیسی آل خلیفه، شاه بحرین در ریاض گرد هم آمدند و ترامپ در رابطه با اصول دموکراسی و ضرورت مبارزه با تروریسم برای آنها سخنرانی کرد.
پس آیا آنچه در بحرین اتفاق افتاد به سفر ترامپ به این منطقه ربط دارد؟ آیا این اتفاق مبنی بر گرفتن چراغ سبز عربستان و متحدان عرب حاشیه خلیج فارس از جمله بحرین برای از بینبردن هر رأی مخالفی در داخل کشور است؟ آیا رژیمهای دیکتاتور از جمله رژیم بحرین چک سفیدی با تأیید آمریکا گرفته تا برجستهترین نماد دینی و ملی کشور را بدون در نظر گرفتن هر چیز مرتبطی به حقوق بشر، آزادی و دموکراسی که کاخ سفید از آن دم میزند، از بین ببرد؟
آیا این اتفاق اولین پیامد و نتیجه سفر ترامپ به منطقه است؟ اگر چنین باشد نتایج بعدی این سفر تا زمانی که پیامد اولیه آن در این سطح از خشونت، ظلم و ستم به شهروندان بوده است، چگونه خواهد بود؟ آیا تمام اتفاقات نشان نمیدهد که اصل و اساس شرارت در جهان و منطقه، دولتمردان آمریکایی بوده و در توطئههای آنها علیه ملتهای مشتاق به استقلال، آزادی و زندگی در صلح خلاصه میشود؟
مهمتر از همه این که ملت بحرین در برابر این حرمتشکنی و تجاوز به خط قرمز خودشان ـ آیت الله شیخ عیسی قاسم ـ چه واکنشی خواهند داشت؟ آیا وقتی دین، واجبات، نمادهای دینی و عمامهها هتک حرمت شدند و آزادگان به جای حضور در دادگاههای رسمی قضایی در صحنه خیمهشببازی محکمهها با تهمتهای دروغین، کذب و باطل محاکمه شدند، دیگر چیزی از ارزشها باقی میماند؟
در وهله بعد، چه رخ خواهد داد اگر مشخص شود که آیتالله عیسی قاسم مورد شکنجه و عذاب جسمی و روحی قرار گرفته است؟ واکنش افکار عمومی منطقهای، بینالمللی و سازمانهای مختلف بهویژه نهادهایی که در زمینههای انساندوستانه و حقوقی کار میکنند، چه خواهد بود؟ اگر چه برخی از این سازمانها شعارگونه، این اتفاق را محکوم خواهند کرد، آیا محکومیت خالی کافی است یا باید به کشورهایی که از رژیم بحرین و حامی منطقهای او ـ عربستان سعودی ـ حمایت میکنند و به آل خلیفه اسلحه میفروشند، فشار آورد؟
در واقع پس از صدور حکم شیخ عیسی قاسم در روز یکشنبه، یکم خردادماه، واکنشهای متفاوتی بهوجود آمد، برخی بر این باور بودند که رژیم بحرین برای مصالحه با این مسئله تلاش میکند به منظور دستیابی به منافع سیاسی با تهدید و کشدادن مسئله به جنبش مسالمتآمیز بحرین پایان دهد.
برخی نیز نسبت به مکر آل خلیفه هشدار دادند بهویژه اینکه در قانون بحرین، مجازات تعیین شده با حکم صادره به این معناست که حبس شخص محکوم علیه انجام نمیگیرد بلکه اگر طی سه سال به این جرم بازگشت، اجرای مجازات به تعلیق افتاده انجام میشود و شامل جریمه مالی نمیشود و همگی منتظر این بودند که رژیم بحرین چگونه با این مسئله روبه رو میشود البته قبل از اینکه این رژیم همه را با حمله و یورش به تحصنکنندگان و منزل شیخ قاسم متحیر کند.
تجمع عمومی برای دفاع از ارزشها و نمادها
در واکنش به این حکم نیروهای انقلابی معارض در بحرین از مردم این کشور درخواست کردند که با تمام قوا مقاومت و از این امر مقدس دفاع کنند، همچنین خواستند که مردم، زندگی روزمره را مختل و بر ضرورت دفاع مقدس و مقاومت در برابر تروریسم مزدوران آل خلیفه با تمام ابزارها و راههای موجود تأکید کنند. این واکنشها، در پاسخ به حمله وحشیانه رژیم آل خلیفه به منطقه الدراز و برای حمایت از کرامت، شرافت، ارزشها و دفاع از شیخ عیسی قاسم صورت گرفته است.
همچنین انقلابیون از مردم درخواست کردند که همگی تجمع کرده و شبانهروز در خیابانها تظاهرات گسترده و بدون وقفه راه بیاندازند.
در همین راستا، «جریان اسلامی الوفاء بحرین» در بیانیهای اعلام کرد که تنش، امروز در مناطق مختلف به خاطر موضع دولت و همچنین واکنشهای مردم و نیروهای انقلابی معارض در حال افزایش است، همچنین محکومیت رهبران، جوانان و زنان در بحرین، همگی اقداماتی رد شده است؛ چرا که از دادگاههایی که شرعیت ندارند، صادر شده است.
این جریان تأکید کرد: حکم آیت الله قاسم، این تئوری و نظریه را ثابت میکند که مردم میتوانند پیروز شوند و طرحهای رژیم را با وحدت، همبستگی، ثبات قدمداشتن و مبارزه از کار بیندازند و با این رژیم و حامیان خلیجی(اشاره به کشورهای حاشیه خلیج فارس) آمریکایی، بریتانیایی و صهیونیستیاش مقابله کنند.
منابع بحرینی نیز اعلام کردند: آنچه اتفاق میافتد نشانگر بیتوجهی رژیم بحرین به احکام و قوانین شیعیان است و همچنین تعدی آشکار به ویژگیهای یک مذهب(شیعه) و از سلسله تجاوزهایی است که رژیم بحرین علیه دین و عقیده مرتکب میشود.
رژیم بحرین 38 مسجد را تخریب و نسخههایی از قرآن را سوزانده است و این در گزارشهای مستند محفوظ است، آل خلیفه همچنین عرصه را برای انجام فعالیتهای خیریه و جمعآوری کمکهای مردمی برای این فعالیتها تنگتر کرده و میخواهد قانونی برای خطابه دینی نیز صادر کند.
مزدوران این رژیم در حمله دو روز گذشته از سلاحهای ممنوعه بینالمللی و گازهای سمی علیه مخالفان استفاده کردند که در نتیجه آن دهها تن قربانی شدند.
در همین راستا، علمای بحرین در بیانیهای و در واکنش به حمله مزدوران رژیم آل خلیفه به منزل شیخ عیسی قاسم ضمن اعلام فراخوان عمومی برای قیام علیه این رژیم، تأکید کردند: اگر آنان(آل خلیفه) صحنهای مانند کربلا میخواهند ، ما فرزندان کربلاییم و در تمامی مناطق، زن و مرد، پیر و جوان، کفنپوش به خیابانها میآییم و در تمامی مناطق میدان فداییان خواهیم ساخت و به میدان بزرگ «فدائیان»(الفداء) در الدراز اکتفا نخواهیم کرد.
دیگر نیروهای معارض بحرینی نیز از همه جهان، جامعه بینالمللی و تمام مؤسسات و نهادها ضرورت تلاش برای توقف کشتاری را که در بحرین اتفاق میافتد، خواستار شدند.
با توجه به وقایعی که امروز در بحرین در جریان است، میتوان گفت رژیم بحرین به جای اینکه برای آرامکردن و جذب مردم و بازگرداندن اعتماد با آنها تلاش کند، با محاکمههای سیاسی فرمایشی و احکام قضایی نامشخص و در هالهای از ابهام، مردم را تحریک میکند و آینده این کشور را به خطر میاندازد.
به همین خاطر در روزهای آینده، پیامدهای واقعی آنچه در بحرین میگذرد، آشکار خواهد شد و واقعیتهای مربوط به سفر ترامپ به منطقه نیز در نحوه رفتار و سیاستهای کشورهای مختلف به ویژه کشورهایی که سرانشان در دیدار با ترامپ حاضر شدند و آخرین دیکتههای آمریکا را دریافت کردند، آشکار خواهد شد.