به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، حسن رحیمپور ازغدی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، در همایش «یادمان شهدای طلبه» که ظهر امروز، سوم خردادماه، با موضوع تبیین نقش طلاب شاهد و ایثارگر در ترویج فرهنگ ایثار و شهادت با تمرکز بر موضوع اقتصاد مقاومتی در جوامع اسلامی و غربی در سالن همایش بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی برگزار شد، اظهار کرد: زمانی که از اقتصاد مقاومتی صحبت میکنیم باید مکانیزمهای ضد آن را نیز ببینیم، امروز نظام بانکی مانعی در برابر اقتصاد مقاومتی است.
وی با اشاره به سخن شهید مطهری که اجتهاد حل مسائل حل نشده است نه حل مکرر مسائل حل شده، گفت: باید در کنار ظاهر، به لایههای دوم، سوم و باطن شهر نیز توجه کرد، مسئله حجاب، موسیقی و... مهم است اما توجه به لایههای دیگر جامعه از اهمیت بیشتری برخوردار است، اقتصاد مقاومتی، مولد، حامی مستضعفین و اشتغالزا در حرف آسان است اما در زمان نظریهسازی سخت است.
رحیمپور ازغدی با بیان این موضوع که اقتصاد مقاومتی بدون پاک بودن حاکمان، عالمان و به خصوص مدیران که در آیات و روایات بسیاری به آن اشاره شده، معنا پیدا نمیکند، گفت: زندگی حاکمان و مدیران بایستی هم سطح و یا پایینتر از سطح زندگی مردم آن جامعه باشد، اقتصاد مقاومتی بدون نظارت دقیق، نمیتواند پاسخگوی شفاف اقتصادی در نهادهای حکومتی و دینی باشد.
وی بیان کرد: زیارت خود هدف نیست بلکه وسیلهای برای تربیت انسان است، برهمین اساس درس و حوزه و دروس فقه و اصول نیز وسایلی برای دستیابی به تامین عزت اسلام و توضیحالمسائل کل زندگی هستند، امروز این توضیحالمسائل به دست غربیها افتاده، سبک زندگی غربی لیبرال از طریق مواردی همچون فیلم، کتاب و آموزش وارد خانوادهها شده و به آنها عمل میشود.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به اینکه نگاه اقتصادی اسلام، غرب و دیگر تمدنها مستقل از نگاه انسان و زندگی نیست و اساسا این فلسفههای مضاف بر بستر فلسفه مطلق بنا شده است، گفت: همه چیز از هستیشناسی و انسانشناسی آغاز میشود و باید در شناخت، وارد مقوله معرفت شد.
رحیمپور ازغدی با بیان اینکه براساس معرفتشناسی مادی، هستیشناسی و انسانشناسی نیز مادی خواهد بود، افزود: ایجاد اقتصاد اسلامی، با معرفتشناسی صرفا مادی شکل نمیگیرد و بوسیله معرفتشناسی مادی در حوزه تعلیم و تربیت، روانشناسی و یا علوم سیاسی به نظامی دینی و الهی دست نخواهیم یافت.
وی ادامه داد: در بسیاری از نظریهپردازیها و مقالات انسانشناسی به این مبحث اشاره شده که در معرفتشناسی، پایبندی وجود ندارد، و اگر با چشم مسلح و قدرت تشخیص به این نظریات نگاه شود، متوجه میشوید که حرفهای بیارتباطی به اسم فلسفههای مضاعف عنوان شدهاست. برای مثال اگر در موضوعی شکاکیت حاکم است، در علوم انسانی و فلسفه حکم قاطع مطلق میشود.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به اینکه در زمان تشکیل حکومت، فتوای حاکم به معنای حکم است که علاوه بر حوزه مفهومی از حوزه مصداقی نیز برخوردار است، گفت: این ناسازگاری در دین هم مشاهده میشود، برای مثال در فقه، نظری وجود دارد اما دیدگاه کلامی با آن سازگار نیست، در فقه سیاسی و یا بخش سیاسی فقه نیز، نظریه و فتوایی وجود دارد که در بخش دیگر، فتوای دیگر با آن سازگار نیست به طوری که یا مبنای اصولی آن دو با یکدیگر سازگار نیست و یا در صورت یکی بودن مبنای اصولی در بیرون از صحنه و در جامعه با یکدیگر تزاحم دارند.