به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) حجتالاسلام و المسلمین محمدرضا زیبایینژاد، رئیس مرکز زن و خانواده امروز 27 خرداد ماه در نشست نقد کتاب «زن در قرآن» که قبل از چاپ در پژوهشگاه حوزه و دانشگاه برگزار شد گفت: متن کتاب زن در قرآن ملاحظاتی دارد که مربوط به ماقبل از نویسنده است و مربوط به زمان طرح میشود، لذا شاید نویسنده هم در آن دخالت چندانی نداشته است. وی با طرح این سؤال که آیا درست است ما اثری به نام «زن در قرآن» داشته باشیم افزود: باید پژوهشهایی در این زمینه داشته باشیم که از سنخ درجه دو باشد، مثلا مقایسه میان روایات و قرآن در موضوع زن، بنابراین صرف نظر از مطالعات درجه دو برای من ضرورت اثری به نام زن در قرآن قابل فهم نیست، زیرا بهره صرف از قرآن برای این مسئله ممکن نیست.
زیبایینژاد با اشاره به رواج مسئله قرآنبسندگی در چندین دهه اخیر ادامه داد: قرآنبسندگی در قرن قبل رخ داد و عدهای معتقد شدند که تنها با صرف رجوع به قرآن میتوان مشکلات را برطرف کرد؛ این فضا به جهان تشیع نیز منتقل شد و شریعت سنگلجی و ... با این رویکرد قلم زدند و بعد از چند دهه نیز تفسیر قرآن به قرآن علامه طباطبایی و استدلالات علامه در این زمینه بیان شد که لازم است زمینه نقد جانانهای نیز در این زمینه باز شود چون باید به سمت تفسیر قرآن با هر چیزی که صلاحیت قرینگی دارد برویم.
وی افزود: در دهههای اخیر جریان روشنفکری دینی نیز بر روی قرآن متمرکز شده است لذا سرفصلی به عنوان «زن در قرآن» ایجاد می شود و بعد هم کسی وفادار به آن نمیماند چون باز هم از روایات استفاده میکنیم همان طور که علامه طباطبایی نیز از روایات بهره برده است.
زیبایینژاد تصریح کرد: ویژگی اصلی تفسیر قرآن به قرآن این است که قرآن مبین همه چیز است و ما در فهم قرآن نیازی به چیز دیگری نداریم ولی عملا خلاف این ادعا طی میشود.
رئیس مرکز زن و خانواده حوزه علمیه خواهران با اشاره به فرق میان متن آموزشی با کتب دیگر تصریح کرد: خیلی از رشتههای علمی که اخیرا مصوب میشود رشته نیست بلکه اطلاعات علمی است زیرا علم قواعد و چارچوبهایی به ما میدهد که میتوانیم قفلهای متعددی را با آن بگشاییم تا ماحصل ما شبهات دیگری را هم که مانند این شبهات نیست بتواند مورد تحلیل قرار دهد مثلا در آیه نشوز میتوانیم طوری پاسخ دهیم که مخاطب را اجمالا قانع کنیم، ولی طوری هم میتوان بحث کرد که قاعده تحلیلی به او بدهیم تا بتواند چالشهای موارد متعدد را هم حل کند.
وی اظهار کرد: مخاطب ما قشری است که باید او را پرورش دهیم نه اینکه صرفا بخواهیم شبهات ذهنی او را پاسخ دهیم لذا آیا درست است کتابی برای سطح سه و فوق لیسانس دانشگاه به صورت یکسان طراحی و تدوین کنیم؟ چون ممکن است سنخ پرسشهای این دو قشر از هم متفاوت باشد لذا خیلی این کار درست به نظر نمیآید مخصوصا دانشجو در فضای فردگرای لیبرال پرورش می یابد و جامعه به سمت گفتمان فردگرایی میرود و مقولاتی مانند برابری، استقلال و ... به مفهوم لیبرال آن بروز مییابد بنابراین اگر در متن آموزشی به پرسشها پاسخ دهیم ولی بر روی سرشاخههای این شبهات متمرکز نشویم نتیجه مطلوبی برای ما نخواهد داشت.
زیبایی نژاد با اشاره به نظاممندی پرسشها و شبهات بیان کرد: به نظر میآید وقتی تضاد میان آرمان و وضع موجود رخ میدهد چراییها و شبهات در ذهن ایجاد میشود لذا وقتی برابری مطرح است این شبهه شکل میگیرد که چرا دیه زن و مرد و ارث آنان یکی نیست.
رئیس مرکز زن و خانواده حوزه علمیه خواهران عنوان کرد: باید طوری برای دانشجو استدلال کنیم که در زمین گفتمانی که او در آن تنفس میکند تنفس نکنیم بلکه او را به اشتباهش آگاه کنیم در این صورت لزوما مستقیما شبهه پاسخ داده نمیشود بلکه راه استدلال آموزش داده میشود.
وی با طرح این سؤال که آیا ما میتوانیم در تمامی مسایل دینی استدلالی عقلانی بیاوریم تصریح کرد: خداوند اراده نفرموده است که برای همه احکام استدلال عقلی بیاورد از طرفی ما نیز چون محصور در محدودیت های زمان هستیم برداشتمان نیز محدود و محصور است.
این استاد حوزه با اشاره به پارادایمی بودن راه حلها عنوان کرد: در غرب مثلا برای رفع مشکل تجاوز جنسی، آموزش جنسی را مدنظر قرار میدهند ولی ما وقتی میخواهیم از این روش استفاده کنیم نتایجی غیر از آن می گیریم چون فرهنگ ما متفاوت از آنان است و اساسا ارتباط جنسی نامشروع، حرمت دارد بنابراین ما در متون باید چشم و گوش مخاطب را باز کنیم تا بداند نظام حساسیت ما در نظام گفتمان دینی ما چیست و فرق آن با نظامات دیگر مثلا در کشورهای غربی چیست.
زیبایینژاد اظهار کرد: شبهاتی که در ذهنیت مخاطب امروز ما شکل گرفته شبهاتی است که از مواجهه او با متون فقهی به دست آمده است مثلا عمده فقها تمکین را برای زن واجب میدانند و زمانی که ما میخواهیم به شبهات جوانی در این عرصه پاسخ بدهیم باید به دیدگاه فقهای موجود پایبند باشیم و اگر بخواهیم از دیدگاه فقیهی غیر از نظرات مشهور بهره ببریم این مسئله پیش می آید که پشت پرده نظرات فقهای مشهور استدلال قوی وجود ندارد.
وی اظهار کرد: مثلا اگر نظر مشهور فقها این باشد که اذن پدر در ازدواج باکره شرط است ولی ما برای رفع و رجوع مسئله، بخواهیم جواب دهیم که برخی فقها میگویند اذن پدر شرط نیست؛ با این جواب، مشکل او حل نمیشود زیرا او میخواهد بداند که چرا فقهای مشهور نظرشان بر این است که اذن لازم است، از طرفی نویسنده نباید نظر فقهی خودش را مطرح کند بلکه باید نظر فقهای مشهور را پیش شرط قرار دهد.
زیبایینژاد اظهار کرد: یکی از ایرادات در کتاب این است که مسایل فقهی به کتبی مانند شهید مطهری و ... ارجاع شده در حالی که باید به کتب فقهی ارجاع داده میشد همان طور که وقتی میخواهیم مسئلهای تاریخی را ارجاع دهیم نباید به علامه طباطبایی ارجاع بدهیم بلکه مباحث تفسیری باید به ایشان ارجاع شود.
این محقق و استاد حوزه علمیه ادامه داد: در مقدمه کتاب آمده است که ما میخواهیم از انسانشناسی قرآنی به مسئله زن بپردازیم که خطاناپذیر است؛ ما خطاناپذیری قرآن را قبول داریم و مورد تردید نیست ولی انسانشناسی، یک علم است که با برداشت ما گره میخورد و چون با برداشت ما گره میخورد خطاپذیر میشود که نمونه آن در آیه مربوط به توفی روح در مرگ و خواب است که سه ساحت میتوان در مباحث فلسفی برای آن مطرح کرد در حالی که در عمده مباحث، دو سطح روح و جسم تعریف می شود.
زیبایینژاد گفت: در بررسی آیه 34 سوره نساء «الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ وَاللَّاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا» یک تقریری در مباحث نویسنده وجود دارد که بعید میدانم نظر مشهور فقها باشد؛ ایشان گفته است ضرب در اینجا از باب امر به معروف و نهی از منکر است یعنی گناهی رخ داده و در صورتی که شرایط امر به معروف وجود داشته باشد وجوب امر رخ میدهد که دارای مراتبی از جمله پشت کردن در بستر تا زدن همسر است.
در آیه «ضرب» امر به معروف مطرح است یا استیفای حق
این محقق و استاد حوزه و دانشگاه عنوان کرد: امر به معروف از واجبات نتیجهگراست و اگر میدانید امر شما اثر ندارد امر به معروف بر شما لازم نیست و اگر نتیجه بدتری دارد شاید امر به معروف حرام هم باشد؛ البته در فضای امروز چون فرهنگ عمومی با مسئله زدن زن همراهی ندارد لذا اصلا مقوله زدن و ضرب میتواند منجر به خراب شدن فضای خانوادگی شود.
وی تاکید کرد: به نظر میرسد قاطبه فقها نظرشان در این مسئله از باب استیفای حق و نه امر به معروف و نهی از منکر است یعنی اگر زن ناشزه شود مرد ذیحق میشود و میتواند استیفای حق طبق مراحلی که خدا فرموده است انجام شود؛ در حالی که در باب امر به معروف شخص مخالفت با امر الهی میکند ولی در استیفای حق، زن حق شوهر را سلب کرده و چون حق شوهر را سلب میکند با خداوند مخالفت کرده است.
زیبایینژاد اظهار کرد: اگر مرد از حق خود بگذرد زن ناشزه نیست و مخالفت با امر خداوند هم نیست ولی در امر به معروف، مقوله مخالفت با امر الهی وجود دارد.
این محقق عنوان کرد: بحث پارادایمی و روشمند در موضوع زن میتواند اثرات بسیار خوبی در محیطهای علمی بگذارد از جمله طرح این بحث به صورت مقایسه میان گفتمان غرب و گفتمان اسلامی زیرا در گفتمان فردگرایی، خانواده تا جایی تحمل میشود که در خدمت شادکامی فرد باشد ولی در نظام اسلامی، افراد با تشکیل خانواده متعهد میشوند و شادکامی برای طرفین مطرح است.
زیبایینژاد ادامه داد: از این رو موضوع ارتباط جنسی در خانواده بسیار مهم است و اگر مرد تامین جنسی شود نشاط و اعتماد به نفسی مییابد که ظرفیت او در خدمت استحکام روابط خانواده قرار گیرد.
وی با اشاره به شرط ذکوربودن برای مرجعیت و ولایت عامه که در این کتاب بحث شده است عنوان کرد: در کتاب قید شده که ذکوریت میتواند شرط مرجعیت نباشد زیرا مسئله از باب مراجعه جاهل به عالم است که باید گفت مراجعه جاهل به عالم اگرچه توصیه شده ولی واجب نیست از طرفی ولایت عامه، منصب است و دلیل نصب در مورد رجال داریم ولی اینکه رجل را میتوان به زن هم تعمیم داد نمیدانیم و ممکن است منحصر در مردان باشد.
زیبایینژاد بیان کرد: طرح بحث افتا بدون اعمال ولایت، تقریبا ممکن نیست زیرا از لوازم افتا بحث اعمال ولایت است.
در ادامه حجتالاسلام و المسلمین
حسین بستان، استادیار پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در سخنانی به این نقدها پاسخ
و برخی از آنان را وارد دانست.
وی
در پاسخ به ایرادی در مورد رجوع و استنادات نادرست به کتب تاریخی به جای
فقهی گفت: سعی کردهام مشکل استنادات را تا حدی برطرف کنم.
وی
با اشاره به دیگر اشکال ناقد با موضوع قرآن بسندگی افزود: اصل این موضوع
که آیا عنوان زن در قرآن درست است؟ حرف منطقی است و ما هم با این مشکل
مواجه هستیم و نمیتوانم خیلی با این موضوع کنار بیایم چون ما نمیتوانیم
خیلی بحث مستقل قرآنی در این موضوع داشته باشیم و ناخواسته به سمت روایات
کشیده میشویم.
بستان
بیان کرد: البته به لحاظ مبنایی روشن است که فرمایشات ائمه و روایات نیز
تبیین و تفسیر قرآن است و وقتی چنین موضوعی مطرح می شود مراد هر دو حیطه
است اگر چه دستمان در طرح مباحث روایی باز نیست.
نویسنده
کتاب زن در قرآن عنوان کرد: اینکه متن آموزشی باید دانشجو را پرورش دهد
بسیار خوب است ولی این به رویکرد آموزشی در کشور با عنوان طرح بحث مسایل
باز میگردد که هنوز خیلی باب نشده است البته همین پاسخ به شبهات نیز
دانشجو را تا حدی با برخورد با شبهات آشنا میکند تا اگر شبهه مشابهی داشت
بتواند با آن برخورد مناسبی داشته باشد.
استادیار
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه عنوان کرد: در مورد متن آموزشی در حوزه و دانشگاه
که مورد نقد ناقد محترم بود، اگرچه تفاوت میان این دو قشر هست ولی فکر
نمیکنم که این تفاوت حاد باشد زیرا تکثر و سیالیت زیاد شده و مرزها نیز به
یکدیگر نزدیک شده و اشکالات مشابهی از سوی حوزویان مشابه با دانشگاه مطرح
میشود و حوزویان نیز بیگانه از این موضوعاتی که در دانشگاه عنوان میشود
نیستند بنابراین فاصلهها کم شده و به نظر نمیرسد تدوین کتاب جداگانهای
ضروری باشد.
این محقق و
استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به بحث توفی که در برخی آیات قرآن در خواب و
مرگ مطرح است ادامه داد: در مورد توفی روح براساس روایات، ما بر خلاف ناقد
محترم، سه سطح قائل نیستیم بلکه روح دارای دو مرتبه از جمله روح الحیات
است و وقتی روح حیات توفی شد انسان میمیرد ولی بدون توفی روح حیات، انسان
به خواب رفته است.
نویسنده
کتاب زن در قرآن با اشاره به بحث نشوز زن و اینکه از مقوله امر به معروف و
یا استیفای حق است عنوان کرد: تعبیر امر به معروف و نهی از منکر در نظر
فقها نیز آمده است اگر چه وارد بحث مبسوط نشدهاند از طرفی عصیان از حق
شوهر عصیان از امر الهی نیز هست و نمیتوان میان این دو تفکیک ایجاد کرد.
وی
در مورد نقد ناقد مبنی بر لزوم ارایه مباحث موضوعی مانند زن در قرآن به
صورت پارادایمی و به شیوهای که در کشورهای غربی مرسوم است اظهار کرد: اگر
بخواهیم پارادایمی در این مقوله یعنی ضرب و زدن زن بحث کنیم فکر نمیکنم
خیلی جوابگو باشد بنابراین این مقوله را در بستر امر به معروف و نهی از
منکر عنوان کردهایم یعنی شوهر نه به علت شوهر بودن حق زدن زن را دارد بلکه
از باب امر به معروف میتواند این کار را انجام دهد ضمن اینکه این کار با
طی سلسله مراتبی انجام میدهد که این سلسله مراتب از تادیب و ترک همبستری و
... شروع می شود.
عضو
هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه همچنین با اشاره به بحث مرجعیت زنان
تصریح کرد: در بحث مرجعیت زن، کسانی که مخالف با مرجعیت زنان هستند مرجعیت
را به معنای ولایت عام گرفتهاند یعنی بحث اعمال ولایت را مدنظر قرار
داده اند که زن نمیتواند اعمال ولایت بر همه داشته باشد ولی در بحث افتاء،
اختلافی در میان فقها برای مرجعیت زن وجود ندارد.
یادآور
می شود این نشست نقد مربوط به این کتاب قبل از چاپ اثر بود و برخی از
حاضران پیشنهاد کردند برای تطابق بیشتر عنوان با متن، در مقدمه قید شود که
منظور نویسنده از طرح بحث «زن در قرآن» به همراه روایات مربوطه است.
این
افراد برای این مسئله چنین استدلال کردند که شهید صدر و برخی همفکران
ایشان، وقتی از مقوله استناد به قرآن در تفسیر موضوعی سخن گفتهاند جمیع
روایات مربوط در ذیل آیات را مراد خویش گرفتهاند زیرا اساسا قرآن بسندگی
به مفهومی که در میان اهل سنت وجود دارد در میان علمای شیعه مورد قبول
نبوده است.