به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) شفقنا نوشت: حجتالاسلام والمسلمین دکتر محمدعلی مهدویراد اظهار کرد: ما قرآن را قابل فهم میدانیم به خاطر اینکه خود قرآن ما را مکرر به تدبر، تفکر، تعقل و اندیشیدن به قرآن دعوت کرده است. طبیعی است که مراجعه کنندگان به قرآن و دریافتکنندگان مفاهیم و معارف آن متفاوت باشند و مکانت و جایگاهشان در شأن قرآن فراز و فرود داشته باشد اما امام علی(ع) از جهات متعددی در ساحت قرآن بیبدیل است و نظیر ندارد. ما روایتی داریم که هم منابع شیعی و هم منابع اهل سنت نقل کردند که علی(ع) فرمودند «هر آیه ای که بر پیغمبر(ص) نازل میشد پیامبر مرا فرا میخواند، املا میکرد، می نوشتم، می فرمود آنچه را که نوشتهای بر من بخوان، میخواندم و آنگاه پیامبر شروع میکرد تأویل، تفسیر و همه ایعاد آیه را می فرمودند و من می نوشتم و بعد هم دعا می کردند که من آنچه را که فرا میگیریم فراموش نکنم».
او در ادامه افزود: یک چنین نقل و نصی را درباره هیچ یک از صحابه نداریم. اصحاب دیگر هم در مظهر پیامبر بودند، پیامبر گاهی نکاتی درباره آیه ای میفرمودند آنها هم کم و بیش مینوشتند اما آن کسی که ابعاد گسترده و ژرفای ناپیدای آیات الهی را یکسر به املای رسول الله و وحی الهی نوشته است حضرت علی(ع) است. از این جهت ما معتقد هستیم که مصحف علی(ع)، تفسیر است یعنی متن قرآن است با تفسیرهای بسیار گسترده، که ما برای اولین بار از آن به وحی قرآنی و بیانی نام بردیم. یعنی مصحف علی(ع) متن قرآن را دارد که وحی قرآنی است و توضیح، تأویل و تفسیر به گستردگی دارد آن هم وحی است و ما نهایت اسم آن را وحی بیانی میگذاریم یعنی وحیای است که متن قرآن را بیان می کند.
این محقق و مفسر قرآن با بیان اینکه جایگاه علی(ع) برای قرآن ویژه است اظهار کرد: ما در این زمینه میتوانیم به نکاتی اشاره کنیم. اول آن تعبیر رسول الله است که « علی مَعَ القُرآنِ وَ القُرآنُ مَعَ عَلِیٍّ، لَن یَفتَرِقا حَتّى یَرِدا عَلَیَّ الحَوضَ» «علی همراه با قرآن و قرآن همراه با علی است و اینها همواره با هم خواهند بود تا اینکه در قیامت در محضر من درآیند». این جمله نورانی و معجرهوار رسول الله دو سو دارد. یک سو این است که قرآن با علی است و سوی دیگر این است که علی با قرآن است. وقتی میگوییم علی با قرآن است یعنی اینکه هیچ کس در تاریخ اسلام در حدی که علی قرآن را می فهمید، نمی فهمیدند. ما در مقاله بسیار مفصلی با عنوان "علی پیشوای مفسران” آرا و دیدگاه های صحابه را نقل کردیم که همه تصریح کردند که هیچ کس از صحابه در حد علی بن ابی طالب فهم قرآن را نداشته است.
مهدویراد ادامه داد: نکته بعدی این است که وقتی میگوییم علی با قرآن است یعنی هیچ کس در جهت دفاع از ساحت، حرمت و فرهنگی که قرآن برای آن آمده است به اندازه علی(ع) تلاش و کوشش نکرده و از ساحت او دفاع نکرده است. وقتی که جریان سقیفه پیش آمد و اتفاقاتی افتاد که نباید می افتاد علی(ع) دید جامعه به سویی کشده شده است که نباید کشیده می شد اما وقتی که مردم رفتند حضرت به اختلافات جامعه دامن نزد و وقتی ابوسفیان به حضرت گفت که این حق تو است چرا سکوت کردی اگر از یاران و یاوران هراس داری من کوچههای مدینه را پر از سواره و پیاده میکنم، علی(ع) در جواب او فرمودند «برو در تو هیچ خیری نیست و تو لایزال و همواره هر وقت موضع داشتی علیه اسلام، قرآن و آیین اسلام بود». و وقتی که یارانی پر جوش و خروش آمدند به علی(ع) گفتند که حق که از آن تو است چرا بر نمیخیزی به آنها فرمودند «تا آموزه ها، معارف و حقایق قرآن به جای آغازینش برنگردد» برای اینکه قرآن بماند از حق خودش گذشت برای اینکه اسلام بماند از حق خودش گذشت برای اینکه جامعه در آرامش بماند از حق مسلم خود گذشت.
این استاد دانشگاه و حوزه درخصوص نکات دیگری که از علی مع القرآن برداشت میشود گفت: هدایت گری، هدایت آفرینی و راه گشایی و راهنمایی علی از متن قرآن میجوشید از سوی دیگر هم وقتی میگوییم قرآن با علی است، ابعاد گسترده ای دارد که به اختصار نمی توان گفت. قرآن با علی است یعنی قرآن درباره هیچ کس به اندازه علی(ع) مطلب نگفته و فضایلش را بر نکشیده است. قرآن با علی است یعنی قرآن مجموعه آموزه های روی کاغذ و ما بین دفعتین است، کتاب الله است ولی ساکت است، علی کتاب الله ناطق است. قرآن با علی است آخرین سخن را می گوید، قرآن کتاب فرقان است حق را از باطل جدا می کند علی هم معیار حق است «علی مع الحق و الحق مع علی اللهم أدر الحق مع علی حیثما دار» قرآن کتاب هدایت است علی هم در جایگاه هدایتگری انسان است.
مهدویراد تصریح کرد: از خود قرآن هم یک آیه را بگوییم که ده ها آیه است و در همین جا باید بگوییم که علی (ع) شاهد رسالت، گواه رسالت و دلیل حقانیت رسالت رسول الله است قرآن هم شاهد رسالت است « وَیَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ کَفَىٰ بِاللَّهِ شَهِیدًا بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ » «یا رسول الله به تو می گویند تو رسول نیستی بگو در اینکه من رسول و متصل به وحی هستم و آنچه را که می گویم از سوی خداست دو گواه است یکی خداوند سبحان و دیگر آن کس که دانش این کتاب در نزد او است». علامه طباطبایی در المیزان با یک بحث بسیار ژرفی نشان دادند که "من عنده علم الکتاب” هیچ مصداقی غیر از علی(ع) ندارد مصحف، تفسیر و معارف بسیار فراوانی که از علی(ع) مانده است نشانگر جایگاه بی بدیل و بی نظیر حضرت در قرآن، معارف قرآن و تفسیر قرآن است.
استاد دانشگاه قرآن و حدیث در رابطه با میزان مراجعه به قرآن و نهج البلاغه گفت: مراجعه به قرآن و امام علی(ع) خوب است ولی باید بیش از این باشد؛ ما کمی در شکل ماندهایم. باید از این شکل بگذریم. قالب هیچ وقت در اسلام مورد توجه نهایی نبوده است، همه چیز از نگاه دین یک قالب و یک محتوا دارد. نماز هم قالب دارد با نیت شروع می شود و با سلام تمام می شود ولی یک درون مایه و جانمایه دارد که ذکر الله است، نگهدارنده از فحشا و منکر و بیدارگری به سوی حق است و اگر می خواهیم نمازمان درست باشد باید به این درونمایه برسیم. علی (ع) امام است باید بدانیم که از نظر لغت، امام یعنی شاقول. همین شاقولی که بناها آویزان میکردند تا دیوار درست و صاف باشد. اینکه می گوییم علی(ع) امام است یعنی ما باید مثل او زندگی خود را رقم بزنیم و فکر کنیم. اما حضرت فرمود شما نمی توانید مثل من زندگی کنید اما به راه من با تقوا افزون کنید.
او بیان کرد: من چند شب پیش بحثی داشتم که گفتم علی(ع) در نهایت ایثار، سلامت، شفافیت و از خودگذشتگی به رقیبش کمک کرد. یعنی علی(ع) صراحتا فرمود «در اینکه حق با من است و من برتر از همه شما هستم که در جایگاه خلافت بنشینم هیچ حرفی نیست اما اکنون که ماجرا اینچنین شده است تا اوضاع مسلمانان جمع و جور است و زندگی به روال است من حرفی نمیزنم». در روزی که بعد از قتل خلیفه سوم همه به سوی او سرازیر شدند باز علی(ع) فرمود «بروید شخص دیگر را پیدا کنید و پیشوایی را به او بگویید و خواهید دید وقتی شما بر یک نفر تجمع کنید من از همه شما نسبت به او مطیع تر خواهم بود» . این یعنی اینکه او در تمام این حوادث حق را می بیند خدا را می بیند و نه خود را. بناست که با وجود علی ابن ابی طالب جامعه آرامشی پیدا کند و به رشد برسد حالا یک حادثهای رخ داده و ایشان به انزوا رفته است و اگر در حدی باشد که قابل تحمل باشد علی تحمل میکند. در خطبه شقشقیه فرمود «دیدم که مردم آن سوی دیگر رفتند اما من هرگز از آنها قهر نکردم» «هرگاه که آنان پرواز کردند من هم پرواز کردم و هر گاه که بر زمین نشستند من هم بر زمین نشستم” .
مهدویراد در ادامه اظهار کرد: علی(ع) میفرماید با آنها حرکت کردم گره هایشان را گشودم علی(ع) حتی در مسایل عملی و نظری خلفا را کمک میکرد. سبک حرکت علی(ع) آموختنی، الگو گرفتنی و عمل کردنی است. ما الان در دنیای مسلمانانه خودمان چه می بینیم؟ وقتی چند نفر بر سر منصبی رقابت کنند، علیوار بودن این است که کسی که بر منسب می نشیند، رقبای دیروز او را کمک کنند. بعد که این منسب تحقق عینی پیدا کرد آن چند نفر دیگر او را نیش نزنند، مشکل درست نکند و سنگ راه نشوند. بارها خلیفه دوم با علی (ع) مشاوره کرد و حضرت عین حقیقت را جلوی چشمش گذاشت. علی (ع) وقتی که به اینها گفت من اگر وزیر شما باشم بهتر از این است که امیر باشم، شوخی نمی کرد، وزیر یعنی کسی که بار دیگری را به دوش می کشد و عملا این را نشان داد که من اگر بار شما را به دوش بکشم بهتر از این است که بر شما امارت کنم.
این استاد دانشگاه گفت: وقتی هم که مردم با هجومشان علی(ع) را اجبار کردند علی فرمود سه عامل بود که من خلافت را پذیرفتم «ولا حُضُورُ الحاضِرِ، و قِیامُ الحُجَّهِ بِوُجودِ الناصِرِ، و ما أخَذَ اللّه ُ عَلَى العُلَماءِ أن لا یُقارُّوا على کِظَّهِ ظالِمٍ، و لا سَغَبِ مَظلومٍ ، لأَلقَیتُ حَبلَها على غاربِهِا . اگر نبود حضور آن جمعیت و تمام شدن حجّت با وجود یار و یاور و اگر نبود که خداوند از دانایان پیمان گرفته است که بر سیرى ستمگر و گرسنگى ستمدیده رضایت ندهند، هر آینه مهار شتر خلافت را بر شانه اش مى انداختم» یعنی علی(ع) بر اساس این سه محور یعنی تصحیح جامعه از ناهمجاری با تکیه بر نیروهایی که همراهش هستند و بعد هم بر پایه مسوولیتی که خدا از آگاهان پیمان گرفته است خلافت را قبول کرد. سلیمان کتانی که از نویسندگان بسیار بزرگ و ادیب دنیای مسیحیت بود و چند سال قبل فوت کرد کتابی درباره امیرمومنان نوشت. اول کتاب حالت مناجات دارد که با الفاظ ادیبانهای گفت و گو با علی(ع) است. بعد با اعجاب میگوید "مولایم ۱۴ ستون از ستون های زمان ذوب شدند ذوب شدن حبه نمکی در امواج دریا، اما از درخشش نام تو حتی یک حرف هم کم نشد. چرا؟ بعد خودش وقتی توضیح میدهد میگویند به خاطر اینکه آنچه علی میگوید نور است و نور نه زمان دارد و نه مکان. حقیقت علی، نورانیت است نورانیت جریان، مذهب، باند و مسلک بردار نیست.
مهدویراد اظهار کرد: اگر امروز علی(ع) اینجا بودند و ما از محضر ایشان سوال می کردیم که ما با قرآن باید چکار کنیم به ما میفرمود، دردمندانه به سراغ قرآن بروید و پرسشگرانه در محضرش بنشینید و وقتی هم جواب دادند عمل کنید، از سر سیری به سراغ قرآن نروید واقعا وقتی قرآن را باز میکنید احساس میکنید دردی دارید که باید دوا شود، آن وقت خودتان را به قرآن عرضه کنید. یعنی به صورت فردی به قرآن بگویید که اینگونه که من دارم با جامعه ،خدا و خودم تعامل میکنیم آیا مورد پسند تو است؟ با جامعه هم که برخورد و داوری می کنم و موضع می گیریم آیا از نظر تو من فرد قرآنی هستم و جامعه ام جامعه طراز قرآن است؟ واقعا همه مواضع ما بر اساس آگاهی است؟ طرفداری های ما دقیقا بر اساس شناخت است مهرورزی و کینه ورزیهای چقدر بر اساس شناخت است؟
او در پایان خاطرنشان کرد: وقتی قرآن کریم در سوره نور آیات مربوط به شایعه را مطرح می کند اولین راهبرد و روشنگری قرآن این است که وقتی در جامعه شایعه پخش شد اولین موضع شما باید این باشد که در برابر آن کسی که این شایعه را پخش می کند محکم بایستید و بگویید از کجا میگوید؟ اگر سماجت کرد گواه بگیرید و اگر نیاورد یعنی دروغگو است پس به آن شایعه دامن نزنید؟ ما واقعا قرآنی زندگی می کنیم؟ مهمترین پیام علی(ع) این است که در محضر قرآن بنشینید و از او بیاموزید. اگر واقعا بر اساس توصیه حضرت علی(ع) به قرآن عمل کنیم جامعه ما بهتر از این خواهد بود اما ما به قرآن آنچنان که باید و شاید عمل نمیکنیم چه برسد به کلمات مولا و نهج البلاغه.