جایگاه قهرمان در سریال «زیر پای مادر»
کد خبر: 3613672
تاریخ انتشار : ۰۷ تير ۱۳۹۶ - ۱۳:۴۴

جایگاه قهرمان در سریال «زیر پای مادر»

گروه هنر: «زیر پای مادر» یک امتیاز بسیار مهم داشت که آن را برای تماشاگر دوست داشتنی می‌کرد، آن‌هم وجود قهرمان در قصه بود.

قهرمان، مهمترین ویژگی در فیلم‌ها و سریال‌هاست. فاکتوری که باعث می‌شود جذابیت در یک کار نمایشی وجود داشته باشد، حتی درام‌پردازی در کارهای سینمایی و تلویزیونی با وجود قهرمان است که شکلی واقعی به خود می‌گیرد. این الگو هم چیزی جدیدی نیست، بلکه از پیدایش سینما وجود داشته و تا به امروز نیز می‌توان الزام آن را حس کرد. در این میان هالیوود و بالیوود به عنوان پول‌سازترین مرکز فیلمسازی جهان، هیچگاه از قهرمان جدا نشده و همیشه با تکیه بر آن برای خود جذب تماشاگر کرده‌اند، اما متاسفانه سینمای ایران در دهه شصت با سیاست‌های گلخانه‌ای امثال بهشتی و انوار در دامن سینمایی گرفتار آمد که تنها خوشایند جشنواره‌ها بود و مردم در آن جایی نداشتند. تاثیرات این نوع نگاه نیز تا به امروز با سینمای ما همراه است و می‌توانیم تاثیرات مخرب آن را ببینیم، اما این مقدمه بهانه‌ای است تا بخواهیم به پایان‌بندی یکی از سریال‌های ماه رمضان بپردازیم که اتفاقاً در جذب تماشاگر نیز موفق بود.

«زیر پای مادر» عنوان مجموعه‌ای است که در آن قهرمان‌محوری، ویژگی و اصلی‌ترین فاکتور است. مطلب جالب‌تر این‌که قهرمان، تنها به یک نفر خلاصه نمی‌شود، بلکه شخصیت‌های مختلف در موقعیت‌های متفاوت نقش قهرمان را به خوبی ایفا می‌کنند، حتی این اتفاق را در شخصیت‌های منفی نیز می‌توان مشاهده کرد. اسماعیل نفر که در ظاهر شخصیت منفی است، اما در باطن باید آن را خاکستری نامید. او از جان خود می‌گذرد تا فرزند رفیق قدیمی خود را به بیمارستان برساند. این رفتار یک درام واقعی است که به دل تماشاگر می‌نشیند.


وصف فوق را می‌توان برای «آتنه» نیز تعریف کرد، چون وی نیز به ظاهر یکی از کارکترهای خاکستری است، اما در مواقعی که لازم می‌شود پای روی احساس خود گذاشته و زندگیش را، فدای خوشبختی فرزندش می‌کند. از این دست، مثال‌ها درباره این دو شخصیت باز هم وجود دارد. این امر نیز یک اتفاق بسیار خوب در تلویزیون است که نشان می‌دهد، آدم‌های خاکستری هم می‌توانند در موقعیت‌های خاص رفتار قهرمانانه از خود نشان دهند.
اما قهرمان اصلی این سریال خلیل کبابی با بازی کامبیز دیرباز است. این قهرمان برخلاف بسیاری از کارکترهای کلیشه‌ای تلویزیون، تنها حرکات خیر انجام نمی‌دهد، بلکه در مواقعی اشتباه نیز می‌کند، حتی در مواقعی می‌بینیم که نسبت به افرادی نامهربانی نیز می‌کند، اما همین مسئله سبب می‌شود وقتی رفتار قهرمانانه وی را می‌بینیم بیشتر از آن لذت برده و آن را بپذیریم. دلیل این اتفاق نیز کاملاً روشن است، چون آن را باور می‌کنیم، اما در کنار شخصیت اصلی شخصیتی دیگری نیز وجود دارد که تا اندازه‌ای کلیشه است، هر چند کارگردان سعی کرده تا حدی از این معضل دور بماند. رخساره با بازی پریوش نظریه کارکتری است که دائماً در حال خوبی کردن است بدون اینکه بخواهد برخی جاها اشتباه کند. در ضمن ظاهری که برای وی انتخاب شده به شدت تکراری است، برای همین تماشاگر از ابتدا می‌تواند پایان این شخصیت را حدس بزند، اما به هر حال رفتار وی به مدد فیلمنامه خوب سعید نعمت الله در پایان سریال کمی دلچسب بود و می‌شد آن را پذیرفت.


نکته‌ای در این میان وجود دارد که می‌خواهم از آن به عنوان تذکر نام برم. آن هم این است که برخی بازیگران ما وقتی سریال یا فیلمی تمام می‌شود لب به اعتراض می‌گشایند که چرا سریال چنین پخش شده است. پریوش نظریه نیز در صفحه اینستاگرام خود هم نوشته که نام ابتدایی این فیلم «لبخند رخساره» بوده و در زمان پخش به «زیر پای مادر» تغییر نام داده است. این بچه‌گانه‌ترین ایرادی است که می‌توان گرفت، چون ممکن است تا زمان پخش فیلم یا سریال، نام کاری بارها تغییر کند و این موضوع هیچ ارتباطی به بازیگر ندارد. اعتراض دیگر وی این بوده که چرا برخی صحنه‌ها در قسمت پایانی حذف شده و به نوعی به نقش رخساره آسیب رسیده، این ایراد در جای خود پذیرفتنی است، اما اگر سفارش‌دهنده (تلویزیون) با هماهنگی کارگردان تصمیم بگیرند بخش‌های از سریال را حذف کنند این امر به بازیگر ارتباطی ندارد.

در انتهای این مطلب باید سریال «زیر پای مادر» را در مجموع، کاری خوب محسوب کرد که مهمترین امتیازش فیلمنامه بسیار خوب سعید نعمت‌الله است، به ویژه دیالوگ‌هایی که برای کار انتخاب شده بسیار به دل می‌نشیند. در ضمن کارگردانی و انتخاب بازیگران هم مقبول بود، به ویژه بازیگران جوان این سریال توانستند به خوبی از عهده نقش‌های خود برآیند.

داود کنشلو
captcha