ضرورت توجه به مقولات دینی و قرآنی در جریان فعالیت‌های تئاتردرمانی
کد خبر: 3615234
تاریخ انتشار : ۱۳ تير ۱۳۹۶ - ۱۰:۰۸

ضرورت توجه به مقولات دینی و قرآنی در جریان فعالیت‌های تئاتردرمانی

گروه هنر: در مقوله تئاتردرمانی با مخاطبانی خاص روبرو هستیم که با استفاده از ابزار نمایش به مقابله با عوامل بیماری‌زا می‌روند؛ مسئله‌ای که در بعد محتوایی این نوع تئاتر مورد توجه قرار گیرد، پرداختن به آن با استفاده از آموزه‌های دینی و فرامین و دستورات الهام‌بخش قرآن و اقوال معصومین(ع) به جهت پربار شدن محتوای آنهاست.

سال‌هاست که دنیا در زمینه موارد کاربردی هنر تئاتر مشغول تحقیق، انجام اقدامات و تولید آثاری است که آن را صرفاً از جنبه هنری خارج سازد و بتواند این هنر دیرپای انسانی که قدمتی به اندازه تاریخ تمدن بشری دارد را در خدمت سایر اهداف و مقاصد زندگی جامعه بشری امروز قرار دهد.

در کنار موارد متعدد استفاده از هنر تئاتر در پیشبرد مقاصد و اهداف بشری، مدت‌هاست که بر جنبه‌های درمانی و پزشکی هنر تئاتر نیز تأکید شده است و با اثبات برخی نظریه‌ها در خصوص نقش مؤثر تئاتر در مقولات مرتبط با آن، تعدادی از نظریه‌پردازان و واضعان تئاتر در جهان، مبحث تئاتردرمانی را مطرح و جزئیات آن را برای بحث و بررسی و تکامل پیش‌فرض‌های خود مورد توجه قرار داده‌اند.

گذشته از توجه به بهداشت بالینی و جسمی افراد مبتلا به برخی امراض، مباحث روانشناختی در مورد استفاده کاربردی از تئاتر در درمان برخی بیماری‌های روانی از اهمیت بسیاری برخوردار است و لذا در کنار نظریه کلی تئاتردرمانی(سایکودرام)، تئاتری موسوم به تئاتر روانشناختی(پسیکودرام) نیز مطرح و در مورد ابعاد، مختصات و کیفیت تولید آثاری که واجد شرایط چنین ویژگی‌هایی باشند، مباحثی طرح و کرسی‌های علمی و نظریه‌پردازی تاکنون برگزار شده است.

به هر دو شکل مخاطبان این دو شیوه تئاتری در معرض اجرای نمایش قرار گرفته و یا به نوعی در روند روایت نمایش از سوی نمایشگران دخالت داده می‌شوند تا در ارتباط تنگاتنگ با روایت نمایشی و احتمالاً فراز و فرودهایی که اشخاص نمایش با آن درگیر هستند از رهگذر مسائل همچون همذات‌پنداری با شخصیت نمایشی به نوعی دچار دگرگونی در خود شده و به یک انسجام و وحدت در اعضا و جوارح خود رسیده تا بهتر بتوانند در برابر عوامل بیماری‌زا مقابله کرده و از نظر روحی بتوانند در برابر ناملایمات روانی و آشفتگی و ناهنجاری‌هایی بر روان و اعصاب آنها وارد می‌شود، راحت‌تر مقاومت و پایداری کنند.

یکی از اصول هنر تئاتر براساس نظریه ارسطو در رساله فن شعر(بوطیقا) توجه و اهتمام به تحقق امری است که از آن به «کاتارسیس» و تزکیه نفس یاد می‌شود به این معنی که فرد مخاطب در مواجهه با یک اثر نمایشی، خود را به جای شخصیت اصلی و یا قهرمان نمایش می‌گذارد و از خلال اتفاقاتی که در روند روایی نمایشی به وقوع می‌پیوندد، سر آخر به حالاتی دست پیدا می‌کند که نوعی رستگاری، احساس رهایی از قید و بندهای آزاردهنده در مناسبات انسانی است و به نظر می رسد در جریان سایکودرام و پسیکودرام، نمایشگر و یا نمایشگران اساس کار خود را بر تحقق این نظر ارسطو استوار کرده باشند.

از آنجا که باید اذعان کرد، تئاتر یک کالای فرهنگی وارداتی از غرب است اما به هر حال تجربه نشان داده است که همواره ساختار کلی از هر گونه ابداعی آن پس از ورود به ایران حداقل از نظر محتوا مورد دگرگونی قرار گرفته و اصطلاحاً از نظر محتوایی ایرانیزه شده است؛ به هر حال بسیاری از آثار اجرا شده نمایشی صرف‌نظر از ساختار، قوانین و قراردادهای تئاتری که واضعان آن غربی‌ها بوده‌اند به شکل مناسبی توانسته‌اند از نظر محتوایی با نوع تفکر، هنجارها و مناسبات جامعه ایرانی تغییر ماهیت دهند که قطعاً در بعد پرداختن به تئاتر درمانی نیز این اتفاق هر چند دیر اما به شکل مناسبی اتفاق افتاده و در حال تکامل است.

به هر حال از آنجا که در مقوله تئاتردرمانی با مخاطبانی خاص روبرو هستیم که با استفاده از ابزار نمایش قرار است تقویت روحیه شده و امیدوارانه به مقابله با عوامل بیماری‌زا رفته و به نوعی دچار سکنای روحی، روانی و جسمی شوند، مسئله‌ای که در بعد محتوایی این نوع تئاتر مورد توجه است پرداختن به آن با استفاده از آموزه‌های دینی و فرامین و دستورات الهام‌بخش قرآن و اقوال معصومین(ع) است.

اینکه آیا به فرض ورود این شکل از تئاتر که به نظر می‌رسد اکنون مورد توجه بسیاری از مراکز درمانی، روانشناسی و... قرار گرفته است تا چه حد توانسته‌ایم به فرض رعایت ساختار و قائل ماندن به اصول و قراردادهای تئاتری در بحث محتوایی، تولید و اجرای این آثار را به موضوعاتی سوق دهیم که انتظار می‌رود بر مبنای دستورات دینی و قرآنی است و نه تقلید کورکورانه از برخی نظریه‌پردازی‌های پژوهشگران و متخصصان علوم پزشکی، بالینی و روانشناسی غربی، مسئله‌ای است که باید آن را مورد بررسی قرار داد و به این نتیجه رسید که آیا تئاتر در این مورد خاص قادر است ظرف مناسبی برای مظروفی همچون طرح مباحث دینی و اعتقادی باشد؟!

امیر سجاد  دبیریان

captcha