حامد محمدی، کارگردان فیلم «اکسیدن» این روزها سومین تجربه خود را در سینمای داستانی با این فیلم پر حاشیهای، پشت سر میگذارد. وی در اولین قدم خود به عنوان فیلمنامهنویس با فیلم «طلا و مس» کار خود را شروع کرد. اثری که در زمان خود توانست بازخوردهای بسیار مثبتی به همراه داشته باشد. محمدی در دومین گام با ساخت فیلم سینمایی «فرشتهها با هم میآیند» نشان داد سینما را بهخوبی میشناسد و در آینده فیلمهای خوبی را از وی شاهد خواهیم بود.
اما «اکسیدان»، این فیلم را از دو منظر میتوان نگریست تا قضاوت پیرامون آن منصفانه باشد. ابتدا اینکه بخواهیم در مقایسه با دیگر کارهایی که در سینمای طنز تولید میشود این فیلم را ارزیابی کنیم، چراکه اگر بخواهیم این ویژگی را مقیاس قرار دهیم این فیلم سینمایی در مقایسه با فیلمهایی چون؛ «آس و پاس» یا «چهار اصفهانی در بغداد» یک سر و گردن بالاتر است، حتی نمیتوان این فیلم را در یک ترازو با کارهایی که از آنها نام بردیم، قرار داد.
«اکسیدان» سعی دارد در قالب یک داستان طنز به نوعی سبب نزدیکی ادیان شود. برای همین بهراحتی کشیش را در کنار روحانی قرار میدهد، هرچند در برخی بخشها، این همسویی آنچنان به دل نمینشیند؛ برای مثال در سکانس پایانی که روحانی و کشیش سوار یک موتور هستند، میتوان نوعی شعارزدگی را مشاهده کرد، در این میان یک نکته را نمیتوان فراموش کرد آنهم اینکه، فیلمساز با تیزهوشی در بخشی از سکانسها به برتری دین مبین اسلام بر دیگر ادیان اشاره کرده است.
اما بحث اصلی که از آن به عنوان نقد میتوان نام برد به برخی رفتارها و کلمات زشت که در این فیلم استفاده شده، اشاره کرد. جملاتی که شنیدن آن در سالن سینما در کنار خانواده صحیح نیست، هرچند ممکن است عدهای مدعی باشند خانوادهها از دیدن این فیلم لذت میبرند و برای همان جملات، خنده نیز سر میدهند! توجیهی که پذیرفتنی نیست، زیرا اگر ملاک و معیار خندههای سالن نمایش باشد چیزی برای هنر این کشور باقی نمیماند که درباره آن صحبت شود. مسئله دیگر استفاده از شوخیهای جنسی در فیلم است که متاسفانه در سینما و تلویزیون ما رواج پیدا کرده و شاهد حاشیههای آن در خنداننده شو هم هستیم؟!
کلماتی که در برخی دیالوگهای این فیلم استفاده میشود در برخی قسمتها شنیع است؛ برای نمونه در سکانسی از فیلم که شبنم مقدمی و جواد عزتی بازی دارند، جملاتی رد و بدل میشود که بیانش در یک فیلم سینمایی مناسب نیست، البته بهشخصه کارگردان را در این نقیصه مقصر نمیدانم، زیرا وی خواسته طنز را قصه خود بالا ببرد(هر چند آن شوخی خارج از ادب باشد) لیکن چرا نهادهای نظارتی بهویژه اداره نظارت و ارزشیابی درباره برخی سکانسهای مورد نظر تذکرات لازم را ندادهاند تا برای نمایش عمومی، آن بخشها حذف شود.
نکته دیگری که برای این فیلم حاشیه بهوجود آورده، نامهای است که برخی از نمایندگان مجلس پیرامون این فیلم به وزیر ارشاد نوشتهاند و خواستار توقیف این فیلم شدهاند. این مسئله را نیز از دو منظر میتوان نگریست. ابتدا اینکه این حق مجلس است که پیرامون مسائل فرهنگی اظهار نظر کند و تذکرات خود را به نهادی ابلاغ کند، اما این مسئله تنها میبایست به شکل تذکر و توصیه باشد و نباید شکل تهدید به خود بگیرد، چون سازمان سینمایی نیز یک نهاد قانونی است که برای یک فیلم پروانه نمایش صادر کرد و باید از مجوزی که داده حمایت کند.
اعتراض دیگری که پیرامون این فیلم مطرح شده به اعتراض ارامنه مربوط میشود. آنها این فیلم را اثری توهینآمیز برای خود تصور کردهاند، درباره درستی این ادعا نیز نمیتوان نظر قاطعی داد، زیرا شوخیهای مورد نظر بارها درباره متدینین و اسلام هم رخ داده است. برای مثال در بسیاری از فیلمهای ایرانی دیدهایم که در قالب یک اثر طنز با روحانیت شوخی شده که «مارمولک» بهترین مثال آن است، ولیکن یک نکته را میتوان از این فیلم استنباط کرد، آنهم نزدیکی است که در این فیلم بین هموطنان مسلمان و مسیحی نشان داده میشود، نکتهای که به لحاظ سیاسی برای کشور تبعات مثبتی داشته باشد، چون بدخواهان نظام همیشه در تبلیغات خود ایران را کشوری معرفی میکنند که حقوق اقلیتها در آن نادیده میگیرد.
اما مطلب پایانی اینکه، «اکسیدان» به هر حال فیلم بدی نیست، هر چند با استفاده بهتر از کلمات و رعایت برخی اخلاقیات جامعه میتوانست کار بهتری باشد و حداقل میتوان به آن امتیاز متوسطی داد. برای همین جای تعجب دارد با همه انتقادات وارده، فیلمی که در بخشهایی سعی دارد مفاهیم دینی را با زبان طنز منتقل کند تا به این اندازه انتقاد شدید مواجه شود، اما در مقابل کارهای سخیفی چون «آس و پاس» و... هیچگونه عکسالعملی را شاهد نیستیم!
داود کنشلو