روایت 90 سال تلاش شبانه‌روز در حوزه علم و عمل
کد خبر: 3620256
تاریخ انتشار : ۲۷ تير ۱۳۹۶ - ۱۲:۱۱
به مناسبت سالروز ارتحال آیت‌الله بهاءالدینی؛

روایت 90 سال تلاش شبانه‌روز در حوزه علم و عمل

گروه اندیشه: روحیه شهرت‌گریزی آیت‌الله سیدرضا بهاءالدینی همواره مانع از آن شد که برجستگی‌های علمی و اخلاقی او به درستی شناخته شود. این یادداشت بیانگر گوشه کوچکی از مجاهدت علمی آن فقیه خستگی‌ ناپذیر است.

28 خردادماه مصادف است با سالروز رحلت آیت‌الله بهاء‌الدینی. 20 سال قبل، درست در چنین روزی آیت‌الله بهاءالدینی در سن 89 سالگی به خواسته دیرینه‌اش که همان لقای پروردگار بود بود دست یافت و معنای آیه «يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ (سوره 84 آیه 6) اى انسان حقاً كه تو به سوى پروردگار خود به سختى در تلاشى و او را ملاقات خواهى كرد» را با چشم دل مشاهده کرد.

روحیه شهرت گریزی و یا به تعبیر دقیق‌تر، «شهرت ستیزی» آیت‌الله بهاءالدینی همواره مانع از آن شد که برجستگی‌های علمی و اخلاقی او شناخته شود. این روحیه تا حدی بود که وقتی به دلیل کثرت مراجعات به دفتر ایشان، فرزندان وی برایش مُهری تهیه کردند، بی‌درنگ آن مُهر را فرو شکست. شکستن مُهری که نام آیت‌الله بهاءالدینی بر آن نقش بسته بود، جلوه دیگری بود از آیه «فَرَاغَ عَلَيْهِمْ ضَرْبًا بِالْيَمِينِ (سوره 37 آیه 93) پس ابراهیم با دست راست بر سر آن بت‌ها زدن گرفت». اما این بار به جای بت‌های سنگی، بت نفس امّاره بود که به دست یکی از فرزندان ابراهیم(ع) در هم می‌شکست.

یکی از ویژگی‌های مهم اخلاقی آیت‌الله بهاءالدینی علاقه زایدالوصف او به تحصیل علوم و معارف اسلامی بود. به استناد سخنان خود ایشان، از سن کودکی آثار نبوغ و استعداد نسبت به فراگیری علم در وجودش به روشنی مشاهده می‌شد. آیت‌الله بهاءالدینی از شیوه خود در تحصیل علم در ایام نوجوانی چنین یاد می‌کرد: «یادم می‌آید که بسیاری از متون درسی حوزه مانند کتاب‌های «مقدمات» را به طور کامل حفظ می‌شدم و شعرهای «الفیه» را از بر بودم. تمامی شواهد قرآنی و روایی درس، خیلی سریع در ذهنم جای می‌گرفت و لذت بسیاری از این موفقیت می‌بردم.»

هر چه از زمان حضور آیت‌الله بهاءالدینی در حوزه عملیه می‌گذشت، علاقه و شوق او برای تحصیل افزوده می‌شد. خود ایشان تعریف می‌کرد: «چنان عشق و علاقه‌ای به تحصیل داشتم که زندگیم کتاب بود و همنشینم درس و بحث و مطالعه. با هیچ جلسه‌ای و برنامه‌ای به اندازه مجلس درس، انس نداشتم. به طوری که در سن نوجوانی حدود 16 ساعت کار می‌کردم. به کارهای فکری شوق بسیار داشتم. به طوری که لحظه‌ای نمی‌آسودم و همیشه فکرم مشغول بود. در هرفرصتی و با هر پیش‌آمد و حادثه‌ای وقت را غنیمت می‌شمردم و تلاش بیشتری می‌کردم. همه کتاب‌هایی که می‌خواندم به همین شیوه بود.» آری، اعتقاد به این فرمان الهی در آیه «مَنْ أَرَادَ الْآخِرَةَ وَسَعَى لَهَا سَعْيَهَا وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ كَانَ سَعْيُهُمْ مَشْكُورًا (سوره17 آیه19): هر كس خواهان آخرت است و نهايت كوشش را براى آن بكند و مؤمن باشد، آنانند كه تلاش آنها مورد حق‏ شناسى واقع خواهد شد» بیان شده است، مانع از آن می‌شد که آن فقیه گران‌مایه در پیمودن مسیری که در پیش گرفته بود، لحظه‌ای سستی به خرج دهد.

جدیّت آیت‌الله بهاءالدینی در این مسیر، مصداق روشنی است از آیه «الَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ (سوره29 آیه69): كسانى كه در راه ما كوشيده‏‌اند به يقين راه‌هاى خود را بر آنان می‌نماييم و در حقيقت ‏خدا با نيكوكاران است». نمونه‌های مجاهدت آیت‌الله بهاءالدینی در این مسیر بی‌پایان را باید در خاطرات بر جای مانده از ایشان مطالعه کرد. خود ایشان می‌گفت: «فاصله حجره‌ام از مدرسه فیضیه تا منزل بیش از هزار قدم نبود اما یک سال از مدرسه پای خود را بیرون نگذاشتم و تمام‌وقت مشغول درس بودم. مدرسه و یا حرم، محل دیدار ما با خانواده بود.

ای کاش می‌توانستم تمام سال‌های دیگر را به آن یک سال برسانم، همیشه چنین باشم و چنان فرصت‌هایی فراهم گردد. در آن زمان بود که عادت کردم قبل از اذان صبح بیدار شوم و تا هنگام آفتاب، مشغول درس و بحث باشم. این حالت سال‌ها برای بنده وجود داشت، به طوری که گاهی قبل از اذان صبح، دو درس داشتم و پس از اذان صبح، دو درس دیگر.» این خاطرات به خوبی نشان می‌دهد که آیت‌الله بهاءالدینی به آیه «يَا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلَى مَكَانَتِكُمْ إِنِّي عَامِلٌ (سوره 11 آیه 93): اى قوم من شما بر حسب امكانات خود عمل كنيد من [نيز] عمل مى‌‏كنم» باور عمیق داشت. از همین رو بود که تمام توان خود را برای فراگیری علوم قرآن و اهل بیت(ع) به کار گرفته بود.

این مجاهدت تا آنجا امتداد داشت که خود ایشان نقل می‌کرد: «تدریس بسیار مرا خسته می‌کرد. به طوری که ظهر که بر می‌گشتم نیرو و توان این که لباس‌هایم را از بدن خارج کنم نداشتم و از فرط خستگی بر زمین می‌افتادم ولی عشق و علاقه‌ام به تحصیل مرا هم‌چنان سرپا نگه می‌داشت. در ایام تحصیل حوزه، دعوت هیچ کس را نمی‌پذیرفتم زیرا درس و بحث را بر این کارها ترجیح می‌دادم.» فرجام این همه تلاش همه جانبه که این نوشتار تنها بازتاب گوشه کوچکی از آنها بود، تحقق وعده پروردگار در قرآن کریم است که می‌فرماید: «وَأَنَّ إِلَى رَبِّكَ الْمُنْتَهَى (سوره53 آیه42) و اينكه پايان [كار] به سوى پروردگار توست».

مصطفی شاکری

captcha