مجتبی لشکربلوکی، عضو هیئت تدوین منشور توسعه فرهنگ قرآنی و عضو فعلی هیئت مدیره بانک صادرات در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، در مورد این منشور و اهدافی که در آن زمان برای آن تعریف شده بود، گفت: یکی از ملاحظاتی که در زمان تدوین سند مدنظر ما بود، این بود که آیا امور قرآنی متولی مشخصی داشته باشد یا نداشته باشد.
وی افزود: نکته دیگر این است که بخشی از امور قرآنی مربوط به بحث پژوهش، بخشی مربوط به بحث آموزش عمومی و بخش دیگر نیز بحث تبلیغ و ترویج و آموزش تخصصی بود. نکتهای که مطرح بود این بود که آیا امکان دارد، همه اینها را به صورت یکجا داشته باشیم یا باید به صورت شبکهای در دستگاههای اجرایی مختلف باشد.
عضو هیئت تدوین منشور توسعه فرهنگ قرآنی با تأکید بر اینکه اگر برنامه به صورت شبکهای در نظر گرفته میشد، تبعاتی را به دنبال داشت، تصریح کرد: یکی از این تبعات، بحث ایجاد هماهنگی بین دستگاهها بود. در این وضعیت با توجه به دغدغههایی که وجود داشت، تصمیم گرفته شد تا به صورت شبکهای در نظر گرفته شود، یعنی اینکه آموزش و پرورش، آموزش عالی و ... هر کدام به نوعی متولی یک بخش از کار باشند، اما برای اینکه بتوانیم بین آنها هماهنگی ایجاد کنیم، شورای مذکور را پیشنهاد دادیم.
لشکربلوکی خاطرنشان کرد: در مورد اینکه جایگاه این شورا کجا باشد نیز در نهایت وضعیت حاضر را پیشنهاد دادیم و قاعدتاً از این منظر، دبیرخانه مقدماتی را تنظیم کردیم تا رابطهای با وزارت ارشاد داشته باشد، البته از این جهت که آراء صادره حاصل از آن نگاه، دغدغه باشد.
وی در بخش دیگری از گفتوگوی خود با ایکنا در مورد قدرت و متقن بودن محتوای منشور، اظهار کرد: ساختاری که طراحی شد همراه با ملاحظات اجرایی بود، یعنی ما به جای اینکه ساختاری ایدهآل طراحی کنیم و اجرا نشود، ساختار معقول طراحی کردیم که مورد توافق ذینفعان قرار بگیرد و اجرایی شود. نگاه ما این بود که کار، عملیاتی شود، نه اینکه ساختاری طراحی شود و بر روی کاغذ باقی بماند.
عضو هیئت مدیره بانک صادرات بیان کرد: فارغ از بحث طراحی ساختار، در برنامه پنجم توسعه هم یک سری ملاحظات در مورد امور قرآنی گذاشته بودیم، از جمله در مورد اینکه اسناد تخصصی یا اسناد بخشی آن، باید تنظیم میشد که البته با تأخیر، این کار صورت گرفت. این موضوع مقداری جای گلایه دارد که چرا باید تا آخر برنامه پنجم این کار صورت نگیرد؟
لشکربلوکی همچنین در پاسخ به این سوال که اجرا نشدن کامل محتوای منشور با گذشت چندین سال از عملیاتی شدن آن، ناشی از ضعف محتوا است یا ضعف مدیران دستگاهها و عوامل اجرایی؟ گفت: برای این قضیه، یک مثال را ذکر میکنم برنامههای توسعه و برنامههایی که دولت دو سال بر روی آن وقت میگذارد و تمام دستگاههای اجرایی بر روی آن نظر میدهند، مجدد در مجلس در کمیسیونها نیز مورد بررسی قرار میگیرد، در نهایت نظر کمیسیونها به کمیسیون تلفیق میرود و بعد هم در صحن تبدیل به قانون میشود و توسط رئیس مجلس و رئیسجمهور ابلاغ میشود، اما باز هم اجرا نمیشود، آیا میتوان گفت که این برنامه مشکل و ضعف دارد؟ ما اصولاً نه تنها در موضوع منشور بلکه در سایر اسناد سیاستی و راهنمای خود نیز چنین مشکلی را داریم.
وی با تأکید بر اینکه این مشکل یک معضل فراگیر است، افزود: بنابر این صرف اجرا نشدن یک سند به معنای ضعیف بودن سند نیست، بلکه این مشکل یک مشکل فراگیر است. با این وجود، نکتهای که به ذهن من میرسد، این است که اولاً این سند و هر سند دیگری باید در یک دوره زمانی مشخص مثلاً ششماهه یا یکساله روزآمد شده و مورد بازبینی و بازنگری قرار گیرد تا با توجه به اقتضائات و شرایط جدیدی که در کشور به وجود میآید، هماهنگ شود. تا جایی که من اطلاع دارم این سند روزآمد نشده است.
عضو هیئت تدوین منشور توسعه فرهنگ قرآنی در تکمیل این بخش از صحبتهای خود اظهار کرد: موضوع دیگر این است که بین اینکه آیا این سند خوب هست یا خوب نیست و خوب اجرا شده است یا خوب اجرا نشده است، تفکیک قائل شویم. سختترین الزامی که میتوان برای اجرای محتوا به کار برد، الزام قانونی است که در مورد برنامههای توسعه هست، اما اجرا نمیشود، بنابر این الزام تا حدی میتواند مسئله را برطرف کند، بخش دیگر به اجماعی که باید به وجود بیاید برمیگردد.
لشکربلوکی خاطرنشان کرد: اجماع مورد نظر نیز به این برمیگردد که وزارت ارشاد و وزارت علوم و ... بتوانند اجماع را ایجاد کنند. این موضوع باید مورد آسیبشناسی قرار گیرد که چرا این کارها صورت نگرفته است.
این عضو هیئت مدیره بانک صادرات با تأکید بر اینکه سند باید تاکنون مورد بازنگری قرار میگرفت، در پاسخ به این سوال که در زمان نگارش سند، چالشها احصاء و راهکارهای مقابله با آن بررسی شده بود یا خیر؟ گفت: مفروض ما این بود که وقتی عناصر مختلفی در طرح هست و ارتباط ارگانیک آنها با شورای عالی انقلاب فرهنگی دیده شده است، جایگاه مختلف در وزارتهای آموزش و پرورش، آموزش عالی، ارشاد اسلامی و نهادهای مردمی نیز در نظر گرفته شده است، مفروض این بود که با توجه به اینکه امر قرآن مورد اشتراک و علاقه تمام افراد در احزاب و گروههای مختلف است، اگر ساختار ایجاد شود، جذب شدن آدمها دور هم باعث میشود گفتوگویی صورت بگیرد و این گفتوگو مقدمهای برای ایجاد اصلاحات باشد و روزآمدیهای لازم را انجام دهد.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: هر سندی در کوتاهترین زمان ممکن باید تبدیل به برنامه عملیاتی شود و این برنامه مورد اجماع ذینفعان قرار بگیرد و متصل به بودجه شود. بر مبنای این برنامه و بودجه باید یک پایش به صورت سهماهه، ششماه یا سالانه انجام شود وگرنه در طول زمان ممکن است نکاتی که در سند نگاشته شده است به خاطر روزمرگی به فراموشی سپرده شود.
لشکربلوکی در پایان یک توصیه به عوامل اجرایی منشور توسعه فرهنگ قرآنی کرد و افزود: مهمترین توصیه من به عوامل اجرایی این است که ترجمان عملی این سند به برنامههای عملی و بودجههای سالیانه و اتصال برنامه و بودجه به ارزیابی عملکرد و گزارش آن به عموم مردم وصل شود. دستگاههای اجرایی فارغ از اینکه تعارف داشته باشیم که فلان دستگاه کاری انجام داده است یا خیر، این باید در معرض افکار عمومی قرار بگیرد تا متوجه شویم که چه کسانی به برنامههای خود عمل کرده و چه کسانی بودجه را دریافت کردهاند، اما کاری انجام ندادهاند.