مهربانی و برادری، یگانه راه گسترش پیام توحید در جامعه
کد خبر: 3627719
تاریخ انتشار : ۱۷ مرداد ۱۳۹۶ - ۰۸:۵۹
حکمت‌های امیر/ برداشت دهم

مهربانی و برادری، یگانه راه گسترش پیام توحید در جامعه

گروه معارف: بر اساس حکمت 9 نهج‌البلاغه، تنها راه گسترش پیام توحید در جامعه، مهربانی و برادری نسبت به مردم است، یعنی همان خصوصیاتی که ائمه و پیشوایان دین داشته‌اند و پیروان خود را نیز به داشتن این خصلت‌ها فرامی‌خوانند.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) از اصفهان، در حکمت 10 نهج‌البلاغه آمده است: «خَالِطُوا النَّاسَ مُخَالَطَةً إِنْ مِتُّمْ مَعَهَا بَكَوْا عَلَيْكُمْ وَ إِنْ عِشْتُمْ حَنُّوا إِلَيْكُم: با مردم چنان بياميزيد كه اگر مرديد، بر شما بگريند و اگر زنده مانديد، به شما مهربانى ورزند.
ما در مرگ چه کسانی از صمیم قلب متأثر شده و گریه می‌کنیم؟ و به وقت زنده بودن، تمایل به ارتباط و معاشرت با چه کسانی داریم ؟ با چه افرادی مهربانیم و دلیل این مهربانی چیست؟آیا می‌توانیم به بیش از معنی کلام امام برسیم و مقصود او را هم دریابیم ؟ امام با چه کسانی سخن می‌گوید و مقصودش از این سخنان چه می‌تواند باشد؟
مخاطب این سخن شاید پیروان و شیعیان و همراهان امام بوده باشند که امام ایشان را به معاشرت و ارتباط صمیمانه با مردم فراخوانده است. اینکه خود را تافته جدا بافته‌ای از مردم نپندارند و به گوشه‌گیری و تنهایی و عزلت، خواه از سر خرده خصلت‌های شخصی یا تبدیل شدن به گروه و کاست بسته قدرت، از سر غرور و خود برتربینیِ اعتقادی و سیاسی، در زمان حاکمیت خویش دچار نشوند و آنچنان با عامه مردم(ناس) فارغ از هر طبقه و مسلک و عقیده و مرامی بجوشند و معاشرت کنند که در صورت فقدانشان جای خالی‌شان حس شود و عواطف مردم که در وقت مرگ افراد، صادقانه‌ترین قضاوت‌ها و جلوه‌های خود را بروز می‌دهد، نسبت به آنان ابراز شود (شاید اقرار و بیان قضاوت مردم در وقت مرگ افراد که از آداب دفن میت است، از همین نکته برخاسته باشد).
از سوی دیگر این کلام، اهمیتی را نشان می‌دهد که امام(ع) به نظر و داوری و احساسات مردم در دل، داشته است و ضرورت جلب آن را به عنوان وظیفه‌ای بر عهده شیعیان و پیروان خویش قرار می‌دهد.
همچنین باید به این نکته توجه داشت که این معاشرت از جانب همین پیروان آغاز می شود. دستور ابتدای معاشرت و امر، کاملا بر این موضوع دلالت دارد: خالطوا، بنابراین، این ارتباط با مردم و مخالطت با آنان معاشرتی فعال و نه منفعل و دارای هدف و انگیزه‌ای خواهد بود و لاجرم برنامه‌ای نیز دربر خواهد داشت. اینها از شرایط و وسایل اصلی گسترش پیام توحید در جامعه بوده که امام با پیروانش در میان گذارده و هنوز هم تنها راه گسترش این پیام، همین است ! راه این پیام از جنگ و کشور‌گشایی نمی‌گذرد، تنها راهش مهربانی و معاشرت و برادری است، همان خصوصیاتی که امامان و پیشوایان دین داشته‌اند و حال، پیروانشان را نیز به همین خصلت‌ها فرا می‌خوانند.
اما ما در مرگ چه کسانی واقعا متأثر می‌شویم و اشک می‌ریزیم؟ و در وقت زنده بودن، میل و رغبتِ هم‌صحبتی و معاشرت با چه کسانی را داریم؟ پاسخش چندان دشوار نیست؛ نزدیکان و منسوبان و دوستان، که هرچه نزدیکتر باشند، این احساسات را نیز بیشتر به خود اختصاص می‌دهند، اما چرا چنین است؟ مگر در این منسوبان چه خصلت‌هایی قرار دارد که چنین ما را به آنها وابسته کرده است؟ چه ویژگی‌هایی در آنهاست که باید در ما نسبت به مردم پیدا شود تا همان احساسات در پی بیاید؟
رفیق و دوست و انیس(که می‌تواند همسر هم باشد) و پدر و مادر و برادر و خواهر و فرزندان، اینها نزدیکترین‌های هر انسانی هستند که جای خالی‌شان به شدت حس می‌شود و احساسات عمیق و صادقانه‌ای را در قلب هر انسانی به خود اختصاص می‌دهند. اگر خواسته باشیم که به این فرمان امام عمل کنیم، راهی جز این نیست تا مردم همان حسی را نسبت به ما داشته باشند که نسبت به این عزیزانشان دارند!! بنابراین چاره‌ای نمی‌ماند جز آنکه همان نقش‌ها را با همان صداقت و دلسوزی و مهربانی و خونگرمی از ما ببینند و باور کنند. نقش انس و رفاقت و همدمی یک دوست؛ نقش شفقت و محبت پدری مهربان؛ نقش همراهی و پشتیبانی یک برادر و نقش مادری دلسوز نسبت به کودک  دلبندش و نقش....
اینها همان نقش‌ها و ویژگی‌هایی است که امام خود از آن برخوردار بوده است و اینک آن را به ما توصیه می‌کند. بسیار به‌جاست تا ویژگی‌های امامان را از دید امام رئوف و مهربان، امام رضا(ع) را با هم مرور کنیم، آنجا که امامان را مانند خورشیدی طالع می‌نامد که نورشان عالم را فراگرفته است(الامام البدر المنیر) و آنها را چراغ‌هایی فروزان خوانده است(السراج الزاهر) و ماه‌هایی تابان، نوری درخشان و ستارگانی راهنما در دل تاریکی‌ها و در رهگذر شهرها و کویرها و گرداب‌ها؛ آبی گوارا در زمان‌های تشنگی و ابری بارنده و بارانی شتابنده در خشکی‌ها، خورشیدی فروزنده و سقفی سایه‌دهنده؛ زمینی گسترده و چشمه‌ای جوشنده و برکه‌ای و گلستانی؛ و همدم و رفیق و پدری مهربان و برادر همراه و مادری دلسوز و پناه بندگان در گرفتاری‌های سخت و .... و الانیس الرفیق؛ والوالد الشفیق و الاخ الشقیق و الام البره بالولد الصغیر و مفزع العباد فی الداهیه الناد ...
و مگر می‌شود این‌گونه بود، اما در دل مردم راهی نداشت؟ اینها شاید همان مقصود امام علی(ع) بوده است که سال‌ها بعد فرزندش امام رضا(ع) به ما گوشزد می‌نماید. برخی خصایل آنان انحصاری، همان نورهای پاک است و دست ما از آنها کوتاه، اما اتصاف به برخی دیگر وظیفه ماست، اگر خود را هنوز شیعه آنان می‌نامیم و مسئولیت شیعه بودن‌مان را باور داریم.

یادداشت از داریوش اسماعیلی، معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی واحد اصفهان

captcha