به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، بیست و نهم مردادماه سالروز درگذشت محمدحسین بهجتی اردکانی است، وی شاعر همان شعر معروف دوران دبستان دهه شصتیها است، شعر «هر چه که بیند دیده/خدایش آفریده». این شاعر امام جمعه اردکان یزد نیز بود. شفق تخلص میکرد و اغلب شعرهایش رنگ و بوی دینی و قرآنی داشت.
وی در سال 1313 در اردکان یزد در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. پدرش کاسبی ساده و مادرش خانهدار بود. از هفتسالگی به مکتب رفت و در ۱۲ سالگی وارد مدرسه علوم دینی شد. پنج سال در اردکان و یزد درس خواند، سپس در سال 1331 در قم تحصیلات حوزوی خود را در مدرسه خان(بروجردی) دنبال کرد. از شاگردان سیدروحالله خاتمی و امام خمینی(ره) بود.
وی را نخستین شاعر شعر انقلاب اسلامی دانستهاند. وی شعر را از نوجوانی آغاز کرد و در سوگ علما از جمله آیتالله بروجردی مرثیه سرود که بر سر زبانها بود. پس از سخنرانی امام خمینی(ره) علیه طرح انجمنهای ایالتی و ولایتی و اعلان آن در صفحات اول روزنامهها، استاد بهجتی (شفق) قصیدهای با مطلع «درود باد بر این انقلاب پاک، درود/ که زیر سایهٔ آن جان ملتی آسود» سرود؛ که نخستین شعر انقلاب اسلامی به رهبری خمینی معرفی شدهاست.
استاد محمدحسین بهجتی، شامگاه دوشنبه 29 مرداد در سن 73 سالگی پس از سالها بیماری مزمن قلبی دارفانی را وداع گفت.
در ادامه شعری از وی با عنوان «قرآن درمان دردها» را میخوانید؛
بیا به دامن قرآن زنیم دست امید
که روح را به جز این نسخه هیچ درمان نیست
بود چراغ هدایت به تیرگی، قرآن
ز انحراف و ضلالت جز او نگهبان نیست
به بحر ژرف حوادث بود سفینه روح
کسی که دست در او زد دچار طوفان نیست
به کوره راه حیات است، رهبری آگاه
کسی که خضر، دلیلش بود هراسان نیست
کجاست معجز پیغمبران که بیند فاش
که هیچ معجزهای جاودان چو قرآن نیست
کتابهای سماوی فزون و کم شده است
جز او که تا ابدش ازدیاد و نقصان نیست
شکفته گلشن جان پروریست غرقه به گل
که هیچ گونه گزندش زباد و باران نیست
نموده است تجلی خدا در آیاتش
که جز جمال حقش طالع از گریبان نیست
به چشم اهل نظر روشن است اعجازش
که آفتاب جزا ز چشم کور، پنهان نیست
زند به هر ورقش موج، بحری از حکمت
چه آیهاش که لبالب ز علم و عرفان نیست
جمال و جلوه او، خیره کرده چشم عقول
کدام دل که از این نور، مات و حیران نیست
چه گویمت که چه اسرار اندر آن مخفیست
کتاب جلوه حق است، وصفش آسان نیست
سعادت دو جهان، عزت و شرافت و فضل
به حق قسم، که جز اندر خلال قرآن نیست
بدین بهشت الهی «شفق» صفت کن روی
کسی که رو به بهشت است، زاهل خسران نیست