به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س) اگر چه معصوم بودند اما همانند همه مردم زندگی دنیوی داشتهاند کما اینکه پیامبر نیز به تصریح قرآن همانند همه مردم بود مگر آن که بر ایشان وحی میشد اما این بزرگواران چنان ازدواج و زندگی کردند که از ازدواجشان تعبیر به «ازدواج آسمانی» میشود و عبرتهای آن راهی فراروی همه کسانی است که به زندگی ساده، بی آلایش، آرام و معنوی و در عین حال با نشاط میاندیشند. اولین درس ازدواج این زن و شوهر بهشتی، ازدواج در سن مناسب بود؛ اگرچه در مورد سن امام علی و حضرت زهرا در هنگام ازدواج اتفاق نظر وجود ندارد همان طور که در مورد زمان دقیق ازدواج نیز تاریخ دقیقی نداریم ولی مشهور بر این است که حضرت زهرا در سن 11 و امام در سن 21 سالگی بودند؛ امروز بسیاری از ازدواجها تنها به این دلیل که افراد نگران رزق و روزی و مشکلات فراروی آن هستند به تاخیر میافتد و آسیب های ازدیاد سن بر کسی پوشیده نیست در حالی که قرآن با صراحت فرموده است که«وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ»(32 نور).
دومین درس این ازدواج، حجب و حیای طرفین ازدواج است؛ امام علی(ع) با اینکه در خانه پیامبر(ص) و تحت مراقبت ایشان بزرگ شده بود ولی در بیان درخواست خود از ایشان و خواستگاری از کوثر رسول الله، حیامند و محجوب بود و سرانجام هم این درخواست را به محضر پدر دختر مورد نظر خود عرضه داشت؛ نگاهی به ازدواجهای امروزی نشان میدهد این فرهنگ در حال کمرنگ شدن است و شان خانواده و به خصوص پدر در این مسئله رعایت نمیشود. پیامبر(ص) تنها شرط این ازدواج را رضایت فاطمه(س) دانست تا درسی برای همیشه تاریخ به پیروان خود در احترام گذاشتن به نظر دختر در ازدواج بدهد بدون آن که جایگاه پدری مخدوش شود و سرانجام نیز این ازدواجی که با رضایت الهی همراه بود شکل گرفت.
سومین درس این ازدواج آسمانی، ساده گرفتن و بی آلایشی در تعیین مهریه و مقدمات ازدواج است؛ حضرت علی(ع) در حالی برای ازدواج به محضر پیامبر(ص) مشرف شدند که سرمایه و اموال چندانی نداشتند؛ در تاریخ نقل است که ایشان از دار دنیا، یک شمشیر و زره داشتند که در جنگ از آن استفاده میشد و یک شتر که وسیله راهوار آن روز و منبعی برای امرار معاش بود؛ پیامبر(ص) رو به علی(ع) کرد و گفت زره خود را بفروش و آن را خرج عروسی کن و مهریهای هم که تعیین شد با احتساب مبلغ امروزی آن هم، مبلغ قابل توجهی نخواهد شد و این در حالی است که حضرت زهرا(س) خواستگاران بسیاری از میان ثروتمندان قریش داشت به گونه ای که در روایات از افرادی چون خلفای سه گانه و عبدالرحمن بن عوف و ... نام برده شده که حاضر بودند ثروتهای هنگفتی را مهریه ایشان کنند ولی با پاسخ خشمگینانه و تند رسول الله مواجه شدند.
حضرت با این برخوردهای تند نشان داد که در مبنای ازدواج در اسلام بر کفویت حقیقی استوار است و این امر مقدس مقوله ای برای فخرفروشی و به رخ کشیدن ثروت و خرید و فروش و معامله میان دو انسان نیست.
چهارمین درس ازدواج این دو نور آسمانی اعطای ولیمه به میمنت و مبارکی این امر مقدس بود اما نه ولیمهای که رنگ و بوی اسراف و تبذیر بدهد و در عین حال فقرا از آن محروم بمانند؛ امروزه گاهی حتی در ازدواج افرادی که وضعیت اقتصادی پایین و متوسطی هم دارند متاسفانه حیف و میل های غیرمنصفانه صورت می گیرد و فقرا نیز از آن بی بهرهاند ولی در این ازدواج نورانی ولیمه مختصری آماده شد و همه مردم به ویژه فقرا از آن بهره بردند و از هزینههای گزاف خبری نبود.
پنجمین درس ازدواج این دو بحر آسمانی، القای این هدف مبنایی بود که پیوند زن و مرد در قالب عقد ازدواج، تکمیل روحی و معنوی آنان و حرکت شتابندهتر به سوی مقصد نهایی است؛ هدف از ازدواج صرف تامین یکسری غرایز ولو به طریق شرعی نیست بلکه زن و مرد که به تعبیر قرآن لباس برای یکدیگر هستند در پرتو این امر مقدس، راه خود را به سوی کمال با سرعت بیشتری طی میکنند.
در روایات نقل است که بعد از ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س)، پیامبر(ص) به منزل آنان رفت و از علی(ع) سراغی از همسر گرفت و امام به جای اینکه از زیبایی و هنرکدبانویی و ... که هر کدام در جای خود ارزشمند است تعریف کند فرمود که او را بهترین فرد در همراهی برای عبادت یافتم و این گونه بود که در اولین شب عروسی هم عبادتی عارفانه داشتند.
البته درسهای این ازدواج همان طور که ارزش آن، بی نهایت است، در نهایت نمیگنجد ولی شاید مختصری از این توشه معنوی راهگشای رفع مشکلات متعدد امروزی که به دلیل غلبه فرهنگ مادی بر جامعه مستولی شده است باشد.