به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از اصفهان، در حکمت 15 نهجالبلاغه آمده است: «مَنْ ضَيَّعَهُ الْأَقْرَبُ أُتِيحَ لَهُ الْأَبْعَدُ: آن را که نزدیک واگذارد، یاری دور را به دست آرد.
ضَیَّعَ: آن چیز را از دست داد؛ به آن توجهی نکرد؛ آن را نابود کرد.
اتیحَ: از ماده تَیح بر وزن شَیئ، در اصل مهیا شدن برای انجام کاری است و هنگامی که به باب افعال میرود، به معنای مهیا کردن است و گاه به معنای مقدر ساختن نیز آمده که آن هم نوعی مهیا کردن است.
مقصود امام(ع) از این جمله چه میتواند باشد؟ چرا نزدیکان به تضییع نزدیکانشان میپردازند؟ مهیا کردن و مقدر شدن دورترینها چه دلیلی دارد؟ باور به این سنت اجتماعی چه تأثیر روانی میتواند به همراه داشته باشد؟ مخاطب این جمله چه کسی است و ضمیر «مَن» به چه نوع انسانی و با چه ویژگیهایی باز میگردد و در بستر چه مفاهیم دیگری میتوان این سخن را جای داد و به درستی فهم کرد؟
در پاسخ به این سؤالات و در نگاه اولیه، شاید بتوان امید دادن به فردی را دید که از جانب نزدیکانش ترک گفته شده و یا مورد بیمهری و بیتوجهی قرار گرفته است؛ اینکه ناامید مباش، دیگرانی هستند که گرچه از تو دورند، اما قدر تو را خواهند دانست و به کمکت خواهند آمد؛ نوعی دلداری به انسانی دلشکسته و رها شده! و بر بستری از شناخت روانشناسانه نیازهای عاطفی انسان.
شاید هم نوعی سرزنش نزدیکانی است که قدر نزدیکانشان را نمیدانند و آنها را ترک گفتهاند و هشدار به آنها که اگر شما دوست و نزدیک خود را ترک بگویید، دیگرانی هستند که او را از شما خواهند گرفت و شما را از نعمت حضور و توانایی نزدیکانتان بیبهره خواهند کرد. نوعی هشدار و بیدار کردن قوم و قبیله و جامعه است، نسبت به از دست دادن و فرار استعدادها ومغزهای پیرامونشان که مورد کممحلی و بیتوجهی قرارشان ندهند!
شاید هم نوعی نشان دادن دست خداست در پس این تنها شدنها ! اینکه ما را از همه آن کسانی که به آنها تکیه میکردیم، جدا میکند تا فقط به خود او تکیه دهیم و فقط به او پناهنده شویم؛ اینکه نشانمان دهد هیچ ارتباطی نباید جایگزین او شود، فقط اوست که میماند؛ حتی نزدیکترینها نیز میتوانند تو را تنها بگذارند؛ او حتی رزق ما را از راه بیگمان(من حیث لایحتسب) یعنی از دورترین و ابعد راههایی که فکرش را هم نمیتوانستیم بکنیم، میفرستد تا آن راههای همیشگی و نزدیک و قریب، ما را نفریبند و دل ما را به خودشان نگیرند و فکر نکنیم که واقعا رزق ما در دست آنهاست. خداوند غیور است و غیر خود را برنمیتابد! همه دلبستگی های فریبنده را میشکند و باز خود دوباره این شکسته را یاری میدهد و رهایش نمیکند؛ اوج تربیت و رشددهندگی از یک سو و سپس رأفت و مهرورزی و دستگیریاش از بندگان از سوی دیگر!! مانند پدر یا مادری مهربان که هم تربیت فرزندش برایش مهم است و هم نمیتواند دلشکستگی و تنهایی و غم و غربت او را تحمل کند! درکی مبتنی بر بستری تربیتی و عارفانه از ربوبیت و مهربانی توأمان خداوند.
و شاید با نگاهی دیگر و از زاویهای دیگر این کلام علی(ع) را بتوان زمینهسازی و تمهیدی برای هجرت، یافت! در وقت پشت کردن قوم و قبیله و جامعه و مردمی که حرفهایت را نمیفهمند و تو را و پیامت را تمسخر میکنند و ایمانت را در آن در معرض تهدید قرار میدهند و در وقتی که تو را قدرت ماندن نیست و تنها و بیپناه شدهای و...، آری در این هنگام است که باید به هجرت روی بیاوری؛ اما در این اوقات تو باید از همه دلبستگیها و اطمینانهایی که برایت ایجاد میشد، نیز جدا شوی و ترس از اینکه در هجرت چه خواهد شد و آیا دادرسی هست و تو را کسی کمک خواهد کرد و...؟ همه این سؤالات و دلشورههاست که چه بسا راه هجرت را ببندد و تو را در همان دارالغربت آشنا!! زندانی کند؛ علی(ع) با این کلامش به انسان مؤمنی که در جامعهاش غریب افتاده است و بیپناه شده و ایمانش را در خطر نابودی میبیند، امید میدهد که نترس، در راه برایت ناصر و یاری دهندگانی مهیا کردهاند.
این سخن دعوتی است ضمنی، به هجرت؛ آنگاه که موسی از فرعون گریخت، شعیب برای او مقدر و مهیا شده بود و او را مأوا داد! نوح از قوم گریخت و در دورترینها بر فراز کوه جودی مأوا گرفت! یوسف را برادران در چاه کردند و او در دوردستها، به مصر، عزیز شد و فرعونش جای داد؛ محمد(ص) را نزدیکانش و قوم و قبیلهاش (قریش) تهدید کردند و او هجرت کرد و اوس و خزرجاش در یثرب به کمک شتافتند و انصار او شدند، هر چند خود با هم دشمنیها داشتند! آری: «وَالَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ هَاجَرُواْ وَ جَهَدُواْ فِى سَبِيلِ اللَّهِ وَ الَّذِينَ ءَاوَواْ وَّ نَصَرُواْ أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقّاً لَّهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ (انفال، 47)، «و كسانى كه ايمان آورده و هجرت كردند و در راه خدا جهاد نمودند و كسانى كه پناه دادند و يارى كردند، همانان مؤمنان واقعىاند. براى آنان آمرزش و روزى شايسته و كريمانهاى است».
این سخن امام علی(ع)، پناه داده شدن و یاری مؤمنان هجرت کردهای را که در راه خدا تلاش کردهاند، وعده میدهد و راه هجرت را میگشاید؛ هجرتی که از آنان مؤمنانی حق و استوار و ثابت (المومنون حقا) میسازد و به مغفرت و رزقی کریم از جانب خداوند وعده میدهد تا نگران هیچ چیزی به جز همان ایمانت نباشی که باید حفظ کنی.
در دوردستها چراغی روشن است!
یادداشت از داریوش اسماعیلی، معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی واحد اصفهان