به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، شغل معلمی همواره راه و رسم انبیا معرفی شده و از جایگاه بالایی به لحاظ شأن و منزلت در میان مردم برخوردار است. این اهمیت در نگاه جامعه به سبب تأکیدی که قرآن کریم و روایات ائمه معصومین(ع) از اشتغال به معلمی و آموزش داشتهاند نشئت میگیرد.
از همین سخن رسول اکرم(ص) که فرمودند: «اللّهُمَّ اغْفِر لِلمُعَلِّمينَ و أطِل أعمارَهُم و بارِك لَهُم في كَسبِهِم؛ خدايا آموزگاران را بيامرز؛ عمرشان را دراز و كسبشان را با بركت كن.» و یا آنکه در جایی دیگر میفرمایند: «تمامی جنبندگان روی زمین و ماهیان دریا و هر موجود زندهای در فضا و همه اهل آسمان و زمین برای معلمی که نیکی به مردم بیاموزد طلب آمرزش میکند.» میتوان به جایگاه رفیع معلمان پی برد.
جایگاه، ارزش و مقام معلم و شرافتی که به شغل ایشان به واسطه اینکه سراسر نیکی و خدمت به خلق الله است را میتوان از سخن امام علی(ع) هنگامی که میفرمایند: «مَن عَلَّمَنِی حَرفاً فَقَد صَیَّرَنِی عَبداً؛ کسی که به من یک حرف بیاموزد مرا بنده خود کرده است» نیز استنباط کرد.
البته باید توجه داشت که شرافتها و فضایل ذکر شده برای معلم، زمانی محقق میشود که بتواند خصایصی را در خود عملیاتی کرده و به مرحله اجرا برساند و در راه تعلیم و تربیت به درستی گام بردارد. در این بین حفظ کرامت انسانی از اموری است که در خلال تعلیم و تربیت باید رعایت شود تا آموزشهای ارائه شده منشا اثر شوند.
اگر معلم نتواند به درستی و به حقیقت در کسوت معلمی قرار گیرد و صرفا در ظاهر به عنوان یک حکم اداری عنوان معلم بر وی اطلاق شود همچون سایر افراد که در مشاغل مختلف بروز و ظهور مییابند میتواند مالی که از حرفه خود بدست میآورد را آغشته به حرام کند.
معلمی که دغدغه آموختن ندارد و زمان حضور خود در کلاس درس را به هر نحوی میگذراند و یا برای آموختن آنچه وظیفه دارد کوتاهی کرده و در پی جبران آن از طریق کلاسهای فوق برنامه با دریافت حق الزحمه اضافی است نیز مشمول دریافت مال حرام شده است، اما گاهی توهم افراد بابت شأن و منزلتی که در جامعه دارند، آنان را از تفکر در مورد آنچه میکنند باز میدارد و مرتکب خطاهایی میشوند که خود نیز بدان آگاه نیستند اما مال حرام را به سفره خود میآورند.
معلمی که با تبعیض میان دانشآموزان فقیر و غنی رفتار میکند و بعضا ارائه آموزش بهتر و یا حتی ارفاق نمره را نصیب دانشآموزانی از خانوادههای متمول به امید دریافت پاداشی میکند، نیز خود را درگیر کم فروشی و مال حرام کرده است. شاید در این میان دولتها نیز به سبب عدم رفع نیاز مالی معلمان از تقصیر برخوردار باشند اما هرگز در آموزههای دینی، جواز حرام خواری صادر نشده است.
از سخن نبی اکرم(ص) هنگامی که میفرمایند «چه بسا آشفته، گرد آلوده، خانه به دوش و آوارهاى از اين شهر به آن شهر و از اين سفر به آن سفر كه خوراك و لباس و تغذيهاش با حرام است و دست به دعا برمىدارد و يا رب يا رب مىگويد، چگونه اين آدمى كه غرق در حرام است دعايش مستجاب شود؟» و یا زمانی که اشاره به این امر دارند که «خدا را ملكى است بر بيت المقدس هر شب فرياد مىكند: هر كس حرام بخورد مستحب و واجبى از او پذيرفته نيست» میتوان به قبح مال حرام پی برد اما گاهی برخی افراد چنان به سبب ضعف ایمان در مشغلههای روزمره خود غرق میشوند که بدانچه میکنند توجهی ندارند و ناخواسته خود را اسیر مال حرام میکنند اما از علت برآورده نشدن حاجات خود در عجب میمانند.
تعبیر «خَسِرَ الدُّنْیا وَالاْآخِرَةَ» را میتوان به برخی معلمان نیز نسبت داد هنگامی که هم با عملکرد غلط خود خانوادهها و دانشآموزان را از خود میرانند و از قرار گرفتن در کسوت معلمی در دنیا بی بهره میمانند و هم با دریافت مال حرام خود را مشمول افرادی میکنند که سایر عبادتهای آنان نیز پذیرفته شده نیست چرا که پیامبر اکرم(ص) میفرمایند: «كسى كه پيراهنى را به 10 درهم بخرد و در آن 10 درهم، درهمى از حرام باشد، تا وقتى چيزى از آن پيراهن بر اوست خدا نمازش را قبول نمیكند».