تدریس قرآن با روش دانشجومعلم پر بارتر است/ روایت سخت‌کوشی برای یادگیری
کد خبر: 3637716
تاریخ انتشار : ۱۲ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۲:۲۴

تدریس قرآن با روش دانشجومعلم پر بارتر است/ روایت سخت‌کوشی برای یادگیری

گروه دانشگاه: ملیحه زاهدیان، یکی از شرکت‌کنندگان طرح دانشجومعلم قرآن کریم است که خود اکنون یکی از معلمان قرآن کریم است و کلاس‌های مختلفی در سطح شهر تهران، با روش تدریس دانشجومعلم برگزار می‌کند و تدریس با این روش را پربارتر می‌داند.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، ملیحه زاهدیان، یکی از شرکت‌کنندگان طرح دانشجومعلم قرآن کریم است که به همت سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور چند سالی است برگزار می‌شود. وی اکنون پس از شرکت در این دوره‌ها، خود به عنوان معلم قرآن در محله‌هایی از تهران و بعضا جنوب تهران، قرآن تدریس می‌کند.
به یکی از کلاس‌های هفتگی او در کوچه پس‌کوچه‌های محله خاوران رفتیم، او در کلاس حدیثی از پیامبر اکرم(ص) روایت کرد که «هر کس قرآن بخواند، در شعاع نور نبوت الهی قرار می‌گیرد». پس از آن همراه او شدیم تا به مسجد جامع حضرت ولی عصر(عج) در باقرشهر برویم که زاهدیان آنجا در قالب طرح دانشجومعلم قرآن کریم جهاد دانشگاهی، قرآن آموزش می‌داد. پس از اتمام کلاس با وی به گفت‌وگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید؛

ایکنا: خانم زاهدیان خودتان را بیشتر معرفی می‌کنید؟
ملیحه زاهدیان هستم، متولد 1357در شهر بابل، استان مازندران. لیسانس علوم قرآن و حدیث از دانشگاه علوم قرآن و حدیث شهر ری دارم. سال چهارم دبستان و در حالی که 10 سال بیشتر نداشتم، ازدواج کردم و سال پنجم دبستان را نیمه رها کردم و در همان سال (1368) به خانه شوهر رفتم. 3 فرزند پسر دارم که اختلاف سنی من با فرزند اولم، 11 سال است و او اکنون 27 سال دارد و کنکور دکتری شرکت کرده و کارشناسی ارشد مدیریت MBA شریف دارد. پسر دومم مهندسی معدن می‌خواند، امسال کنکور ارشد داد، در واقع هر دوی ما امسال با هم کنکور داده‌ایم. پسر کوچکم، مهندسی مکانیک می‌خواند و او نیز دانشجوی دانشگاه شریف است، خدا را شکر هر سه فرزندم نخبه‌اند و فرزند آخرم، مدال نقره المپیاد فیزیک دانش‌آموزان در سال 93 را هم دارد.

ایکنا: در واقع شما مادری 18 ساله با سه فرزند بودید؟
بله، من با آخرین فرزندم 18 سال تفاوت سنی دارم. یک مادر 18 ساله که سه فرزند دارد، فقط می‌تواند خانه‌دار خوبی باشد، اما من برای تربیت فرزندانم سنگ‌تمام گذاشتم. زندگی‌ام را از همان آغاز، با آنکه گاهی اوقات کم بود و یا همیشه نبود، اما به بهترین شکل اداره می‌کردم، این‌ها همه عنایت و توفیق خداوند است، تنها نبودم، همواره خدا پشت و پناهم بوده.

ایکنا: پیش از تولد فرزندان با قرآن آشنا بودید؟ منظورم این است؛ روخوانی و روانخوانی‌تان چطور بود؟
سنم خیلی کم بود که ازدواج کردم، 10 سال بیشتر نداشتم و سواد خیلی کمی داشتم. بعد از ازدواج همراه با صاحب خانه‌مان نزد خانمی می‌رفتیم که از او قرآن بیاموزم، صبح‌ها یک ساعت و نیم به منزل آن خانم می‌رفتیم و من روخوانی را آموزش می‌دیدیم. قبل از آن البته در جلسات خانگی قرآن شرکت می‌کردم و یادم است همیشه وقتی زیارت عاشورا می‌خواندند، من بلد نبودم، دعای توسل می‌خواندند، بلد نبودم و فقط در این حد بود که بنشینم و گوش دهم، اما از همین شنیدن بدون درک هم لذت می‌بردم، فضا و محفل قرآن را دوست داشتم، اصلا بلد نبودم قرآن بخوانم.
تدریس با روش دانشجومعلمان پر بارتر است/همیشه آخرین نفر کلاس را ترک می‌کنم
زمانی که دبستان می‌رفتم یادم است، یک سوال را درست جواب دادم و معلمم زیارت عاشورا خرید و به من هدیه داد و من بدون اینکه بلد باشم آن را بخوانم در سجاده‌ام گذاشتم. بعد از آنکه روخوانی را یاد گرفتم، یک روز آمدم نماز بخوانم، زیارت عاشورای داخل سجاده را برداشتم و خواندم و به عبارت «انی سلم لمن سالمکم» رسیدم، یادم آمد آن را در مجالسی که می‌رفتم می‌خواندند، اولین‌بار بود که خودم زیارت عاشورا را می‌خواندم و گریه کردم، این عبارت مرا زنده کرد. این‌ها باعث شد کم‌کم علاقه‌ام بیشتر شود، قرآن می‌خواندم و در مجالس شرکت می‌کردم، پس از آن کلاس تجوید رفتم.

ایکنا: چطور ادامه تحصیل دادید؟
زمان گذشت، تا اینکه پسر آخرم 2 ساله شد. انگار که یک تلنگری به من زده باشند، علاقه یا عشق، نمی‌دانم چه بود، باعث شد سمت درس بروم. البته پیش از بارداری کلاس کاراته می‌رفتم و تا گرفتن کمربند قهوه‌ای، ادامه دادم، می‌‌خواستم برای مربی‌گری اقدام کنم که گفتند مدرک نداری، نمی‌شود! از آنجا به بعد تصمیم گرفتم درسم را ادامه دهم، به اداره آموزش و پرورش منطقه 15 رفتم و خواستم مرا راهنمایی کنند چگونه ادامه تحصیل دهم، گفتند باید بروی مدرسه بزرگسالان، پذیرفتم و آن‌قدر علاقه داشتم که کلاس بی‌سوادی هم رفتم، با اینکه سواد تا چهارم دبستان را داشتم.
پس از آن دوره فشرده طرح جامع را گذراندم و باید سه سال راهنمایی را در یکسال می‌خواندم، اما من این یکسال را در یک ماه خواندم، همه کتاب‌ها را در 25 روز خواندم و امتحان جامع را با نمره قبولی در همه دروس پذیرفته شدم. در طول این مدت حتی شب‌ها نمی‌خوابیدم، شام بچه‌ها و همسرم را می‌دادم و همه را به آرامش دعوت می‌کردم و در آشپزخانه چراغ را روشن می‌کردم و تا صبح درس می‌خواندم. پس از امتحان جامع، دوره دبیرستان را در 4 سال خواندم. هم درس می‌خواندم، هم حوزه می‌رفتم و در کنار این‌ها خانه را اداره می‌کردم.

ایکنا: با تمام این اشتغالات حوزه هم می‌رفتید؟
قبل از این، زمانی که کلاس قرآن می‌رفتم خیلی علاقه‌مند بودم به حوزه علمیه بروم، به حوزه‌ای نزدیک میدان شکوفه مراجعه کردم، به دلیل شرایط سنی و نداشتن مدرک ثبت‌نامم نمی‌کردند، با اصرار و اگر بگویم گریه کردم غلو نیست، پذیرفتند مرا ثبت‌نام کنند، گفتند باید سر کلاس‌ها بنشینی، اما به تو مدرک نمی‌دهیم، گفتم مدرک برایم مهم نیست. کم‌کم دیدم نمی‌شود، کلاس‌ها و بحث‌ها قانعم نمی‌کند، به واسطه یکی از دوستان، کلاسی را معرفی کردند که خانمی از شهر ری می‌آمد و درس می‌داد، پایه‌گذاری اساسی آنجا بود، وقتی معلم درس می‌داد، محو صحبت‌هایش می‌شدم و بحث‌ها برایم جالب بود، به‌طوری که پس از کلاس تحقیق می‌کردم، تلاش می‌کردم درس را بیشتر بفهمم و آنها نیز مرا تشویق می‌کردند و باعث می‌شدند من رشد کنم. کمی جلوتر انگار متوقف شدم و راضی نمی‌شدم، با همان استاد به کلاس‌های دیگری می‌رفتم.

ایکنا: حمایت همسرتان در این شرایط چگونه بود؟ مانع شما نمی‌شدند؟
همسرم در تمام این مدت دستم را باز گذاشته بود و مرا همراهی می‌کرد، هیچ‌گاه مانع نبود، چراکه می‌دید من در زندگی‌مان کم نمی‌گذارم و حتی کمک حال ایشان در خرج و مخارج خانه بودم، کار می‌کردم، محصولاتی از شمال می‌آوردم و می‌فروختم. اکنون به این دلیل که کمرم را عمل کردم، توانایی قبل را ندارم و حجم کار زیاد به من فشار می‌آورد، اما باز دست از تلاش بر نمی‌دارم.
تدریس با روش دانشجومعلمان پر بارتر است/همیشه آخرین نفر کلاس را ترک می‌کنم
ایکنا: چطور با طرح دانشجومعلم قرآن آشنا شدید؟
با این دوره‌ها در دانشگاه آشنا شدم، این طرح را برای نخستین بار در دانشگاه علوم قرآن و حدیث شهر ری برگزار کردند که من آن زمان تازه از بیمارستان مرخص شده بودم و فرصت شرکت در کلاس‌های را نداشتم، پرس‌وجو کردم و دیدم همین طرح در زمستان برگزار می‌شود، هرچند با مشقت زیاد، توانستم بروم.
دوره بسیار خوبی بود، هرچند کوتاه بود و حجم درس‌ها زیاد، اما با موفقیت دوره را به پایان رساندم. البته پیش از این دوره‌ها قرآن را در مجالس خانگی تدریس می‌کردم، اما از زمانی که این طرح را شرکت کردم، طبق روش دوره دانشجومعلم تدریس می‌کنم، کتابی به ما دادند و در دوره‌ها روشی را ارائه کردند که طبق آن آموزش دهیم.

ایکنا: تفاوت تدریس‌تان قبل و پس از شرکت در دوره‌های دانشجومعلم قرآن چگونه است؟
هر کدام از این دوره‌ها، ویژگی خاص خود را دارد، هر چه بیشتر می‌گذرد، تجربه‌ها به یاری ما می‌آید و تدریس ما را بهتر می‌کند. پیش از این دوره‌ها تدریس داشتم، اما به این شکل نبود. اکنون وقتی با روش دانشجومعلمان تدریس می‌کنم، خروجی کار و رضایت شاگردانم را می‌بینم. خداوند به بانیان این طرح نصرت عطا کند که این طرح‌ها را به صورت رایگان برگزار می‌کنند و هدفشان این است؛ همه قرآن را بیاموزند. تدریس با این سبک را دوست دارم، چون می‌بینم پر بارتر است.

ایکنا: من دیدم شما در کلاس، بجز آموزش قرآن، برخی احکام و احادیث را هم می‌گفتید، این کار جزء برنامه کلاس‌تان است؟
بله در کلاس‌ها هم درس قرآن می‌دهم و هم برخی نکات اخلاقی آیات را می‌گویم و در ضمن این‌ها، یک یا دو حدیث پیرامون ثواب تلاوت و فراگیری قرآن برای شاگردان می‌خوانم و گاهی اوقات داستان طنز هم برایشان تعریف می‌کنم. یکی از شاگردان می‌گوید این احادیثی که شما هر جلسه می‌گویید من یادداشت و یا حفظ می‌کنم و شب برای همسر و فرزندانم می‌خوانم، این‌ها را که می‌شنوم خدا را شکر می‌کنم. اغلب درس را که می‌دهم تکلیفی هم به شاگردان می‌دهم که جلسه بعد بیاورند، کلاس را هم معمولا با توسل به امام زمان(عج) و ذکر مصیبت و دعای فرج به پایان می‌بریم.
تدریس با روش دانشجومعلمان پر بارتر است/همیشه آخرین نفر کلاس را ترک می‌کنم
ایکنا: تصور می‌کنم یکی از بهترین خصلت‌ها در امر آموزش، صبوری است، شما این خصلت را دارید؟
فکر می‌کنم داشته باشن، البته در کنار آن عشق و علاقه زیادی به کارم دارم. معمولا پس از پایان کلاس وقتی همه می‌روند، من قدری بیشتر می‌مانم، تا شاگردانی که شاید خجالت می‌کشند سر کلاس درس بپرسند به من مراجعه کنند و درس را یاد بگیرند، صبر می‌کنم همه درس را یاد گرفته باشند و بروند و خودم آخرین نفر از کلاس خارج می‌شوم.

ایکنا: خاطره‌ای هم از کلاس‌ها دارید برای ما بگویید؟
یادم می‌آید رفته بودم کلاس قرآن، آن روز خیلی تمرین کرده بودم که درس را عالی ارائه دهم، همین که رفتم سر کلاس و خواستم دعای فرج را بخوانم یادم نمی‌آمد! و گفتم عذرخواهی می‌کنم یادم نمی‌آید. هیچ‌وقت آن روز را یادم نمی‌رود، انگار خدا می‌خواست به من ثابت کند نباید به چیزی که بلدم تکیه کنم. تا خدا نخواهد هیچ ذره‌ای نمی‌تواند حرکتی در این عالم داشته باشد و همه علم ما از اوست، مبادا دچار عُجب شویم.

ایکنا: مهم‌ترین دغدغه قرآنی‌تان در زندگی چیست؟
در مورد قرآن، نخست اینکه درست بخوانم، درست فکر کنم و درست عمل کنم و نگرانی بیشتر در مورد سوم دارم، همان‌طور که پیامبر(ص) می‌فرمایند: «دو گروه کمر مرا می‌شکنند؛ گروه اول جاهلی است که مقدس باشد و گروه دوم عالمی است که به سخنان خود عمل نمی‌کند». این نگرانی را دارم که بدانم و عمل نکن و اینکه به واسطه قرآن خطا نکنم. دغدغه دیگرم این است که فرزندانم آن‌طور که من انتظار دارم سمت قرآن بروند، فرزند بزرگم پیش از کنکور، در دوران ابتدایی و راهنمایی جزء قراء بود و همه سطح‌ها را طی کرده بود، اما به خاطر درس، حضورش در این عرصه کمرنگ شد. اکنون پسر بزرگم در محافل اهل بیت(ع) و مجالس تلاوت می‌کند.

ایکنا: برای جامعه و مردم چطور؟
مردم از نظر عمل به قرآن فقیرند، به واقع یتیم هستند. یتیم به کسی نمی‌گویند که پدر نداشته باشد، یتیم به کسی می‌گویند که از دین خبر نداشته باشد، قرآن جزء دین ماست، کتاب شریف و مقدس ماست، واقعا ما از نظر عمل به قرآن ضعیف هستیم و قرآن میان ما مهجور است. دیده‌اید یک وقت‌هایی آدم دلش برای کسی از ته قلب می‌سوزد، من یک وقت‌هایی دلم به همین نحو برای قرآن می‌سوزد، روایت است یکی از شاکی‌های ما در روز قیامت قرآن است و می‌گوید؛ به من توجه نکردی، مرا نخواندی و به سمت من نیامدی. ان‌شاءالله خدا توفیقش را بدهد که قرآن را درست بخوانیم، درست بفهمیم و درست عمل کنیم.
تدریس با روش دانشجومعلمان پر بارتر است/همیشه آخرین نفر کلاس را ترک می‌کنم

ایکنا: و اما حرف پایانی.
من یک درخواست از مسئولین طرح دانشجومعلم قرآن دارم و آن اینکه به همه افرادی که در کلاس‌های آموزش قرآن شرکت می‌کنند مدرک بدهند، همین مدرک آنها را دلگرم می‌کند که این مسیر را ادامه دهند.

یادآور می‌شود، مرکز دانشجومعلم قرآن کریم سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور، وابسته به جهاد دانشگاهی، کلاس آموزش قرآن کریم در مسجد جامع حضرت ولیعصر(عج) واقع در باقرشهر تهران برگزار می‌کند و تا پایان شهریورماه جاری ادامه دارد.
captcha