پدران از پسران مانده در منا می‌گویند/ مسئولان! یادتان هست قول و قراری داده‌اید
کد خبر: 3638617
تاریخ انتشار : ۱۴ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۱:۲۱
گفت‌وگوی ایکنا با پدران دو شهید قرآنی؛

پدران از پسران مانده در منا می‌گویند/ مسئولان! یادتان هست قول و قراری داده‌اید

گروه فعالیت‌های قرآنی: پدران قاریان مهاجر الی الله از تألمات دو سال فراق از فرزند و عدم توجه مسئولان نسبت به قول و قرارهایی که داده‌اند، گفتند.

شهدای قرآنی منا
به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، دو سال از عروج ملکوتی قاریان مهاجر الی الله در سرزمین منا می‌گذرد و همین موضوع بهانه‌ای بود تا مراسمی برای گرامیداشت یاد و خاطره این شهدای قرآنی کشورمان برگزار شود.
شهید محسن حاجی‌حسنی کارگر، رتبه اول مسابقات قرآن مالزی، شهید حسن دانش، رتبه اول مسابقات بین‌المللی ایران، محمدسعید سعیدی‌زاده، امین باوی و فواد مشعلی، هر سه از اعضای گروه تواشیح باقرالعلوم(ع) خوزستان، پنج شهید کاروان بیست نفره قرآنی اعزامی به حج 94 بودند. آیت‌الله مؤیدی قمی، مفسر قرآن و محمدرضا جلالی، قاری قرآن از شهر تبریز نیز دو قرآنی دیگری بودند که در میان بیش از 450 زائر ایرانی و هزاران زائر خانه خدا در فاجعه منا به شهادت رسیدند. 
این مراسم عصر روز گذشته، 13 شهریورماه و به همت شورای عالی قرآن در محل مجتمع امام خمینی(ره)، حسینیه الزهرا(س) برگزار شد و جمعی از مسئولان، قاریان و حافظان برجسته و بین‌المللی کشورمان نیز در آن حضور یافتند.
در ابتدای این مراسم به ترتیب محمدرضا پورزرگری و امین پویا، قاریان بین‌المللی به تلاوت آیاتی از کلام الله مجید پرداختند و ثواب آن را به شهدای قرآنی منا تقدیم کردند، در ادامه نیز نوبت به مسعود سیاح‌گرجی از همسفران قاریان مهاجر الی الله رسید و به بیان خاطراتی از این شهدا پرداخت.
در این مراسم از خانواده‌های شهدای قرآنی نیز دعوت به عمل آمده بود که تنها شاهد حضور پدران شهید محسن حاجی‌حسنی‌کارگر و محمدسعید سعیدی‌زاده بودیم، پدرانی که این دو سال برایشان بسیار سخت گذشته بود و آثار تألمات روحی و جسمی در آنها مشهود بود. پدر امین باوی، چهل روز پیش از این فاجعه و پدر حسن دانش، پس از فاجعه منا، دار فانی را وداع گفتند و جای پدر فواد مشعلی در این مراسم خالی بود او امسال به حج مشرف شده تا بر سر مزار فرزندش در مکه مکرمه حاضر شود چرا که فواد در این جمع تنها قرآنی بود که پیکرش در مکه باقی ماند. برای اطلاع‌ از وضعیت خانواده‌های آنها در این دوسال در حاشیه مراسم بزرگداشت با پدران سعیدی‌زاده و حاجی حسنی به گفت‌وگو پرداختیم که در ادامه ارائه می‌شود.
پدر شهید حاجی‌حسنی در ابتدا از همه کسانی که برای این اتفاق با این خانواده همدردی کردند تشکر کرد و گفت: این دو سال به خانواده ما به ویژه مادر محسن بسیار سخت گذشت، در این مدت هزاران نفر میهمان از سراسر کشور داشتیم که برای همدردی به منزل ما آمدند، مردم به محسن ابراز ارادت فراوانی داشتند و هنوز وقتی به مشهد سفر می‌کنند دوست دارند در منزل ما حضور یابند و بشنوند محسن در دوران حیاتش چگونه بوده است.
وی در ادامه با اشاره به زحمات مادر محسن گفت: 99 درصد زحماتی که برای محسن و سایر فرزندان کشیده شد تا در مسیر قرآن قرار گیرند برعهده مادرشان بود و به همه کسانی که می‌خواهند از زندگی محسن بدانند می‌گویم باید جو خانواده طوری باشد که بچه‌ها قرآنی شوند نه این که پدر به فکر خودش و مادر به خودش باشد.
پدر شهید حاجی‌حسنی به قول‌هایی که مسئولان طی این دو سال به خانواده آنها داده و عمل نکرده‌اند نیز اشاره و گفت: در این مدت بسیاری از مسئولان به منزل ما آمدند و قول داده بودند تا موسسه قرآنی به یاد محسن آماده کنند تا جلسات قرآن در آنجا برگزار شود. قرار بود مجوزی بدهند و کمک کنند تا منزل کوچک ما قدری بزرگ‌تر شود و راحت‌تر بتوانیم جلسه قرآن را در آن برپا کنیم، اما هنوز این اتفاق نیفتاده، 21 سال است که هر هفته‌ جمعه میزبان قاریان هستیم، اما با وجود کمبود جا هنوز اقدامی صورت نگرفته است.
وی در ادامه بیان کرد: قول دیگری به ما داده نشده و ما هم فرزندمان را در راه خدا داده‌ایم و هیچ توقعی از کسی نداریم و هرکس اگر کاری ‌می‌کند، برای قرآن انجام داده است، وظیفه ما این بوده که قاریان را تا این حد تربیت کنیم که با شهادت محسن تحول قرآنی ایجاد شود.
پدر شهید سعید سعیدی‌زاده که تألمات روحی او را از پا انداخته نیز در ابتدا ضمن تشکر از خبرگزاری ایکنا که در این مدت کمک حال آنها بود، گفت: در روز فاجعه منای سال 94 با حضور خویشان و اقوام مراسم مولودی داشتیم که وسط برنامه این خبر را شنیدیم و احساس کردم که پسرم نیز جزء شهدا است و به همین دلیل مراسم مولودی‌خوانی تبدیل به عزاداری شد.
وی با اشاره به تألمات روحی و جسمی که در این دو سال متحمل شده گفت: قبل از این اتفاق کاملا سالم بودم، اما بعد از آن با مشکلات زیادی مواجه شدم. با عارضه قلبی مواجه شدم و پس از آن عمل قلب باز انجام دادم، هنوز وضعیت قلبم خوب نشده بود که چشمانم آب آورد و پس از آن هم دیسک کمر و گردن گرفتم و چیزی بر من گذشت که بلاتشبیه یاد این جمله می‌افتم که حضرت زهرا(س) فرمودند بعد از رحلت پدرم بر من مصائبی وارد شد که اگر بر روز وارد می‌شد، شب می‌شد.
این پدر شهید بیان کرد: خیلی دیر پیکر پسرم را آوردند، بعد از یکسال این اتفاق افتاد و چند استخوان به ما دادند که معلوم نشد، آیا اینها برای پسرم هستند یا خیر؟ اما ما او را به امام حسین(ع) هدیه کردیم.
وی به قول و قرارهای عمل نشده مسئولان هم اشاره کرد و گفت: البته اگر بگویم هیچ اقدامی صورت نگرفته، بی‌انصافی است اما این کارها خیلی جزئی بوده و پاسخ‌گوی تألمات روحی و جسمی ما نیست، تا به حال برای خانواده ما کارت عضویت بنیاد شهید صادر نشده، قضیه حقوق این شهید و زن و فرزندانش هنوز مشخص نشده و بین محل کارش یعنی دانشگاه علوم و فنون خرمشهر و بنیاد شهید هنوز هم کشمکش‌های زیادی وجود دارد و کار را انجام نمی‌دهند.
گزارش تصویری این مراسم را اینجا ببینید.
captcha