به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، در آستانه ماه محرمالحرام قرار داریم، ماهی که علاقهمندان و محبان اهل بیت(ع) بهویژه حضرت سیدالشهدا(ع) سعی در ابراز ارادت به آستان ایشان دارند، شاعران و مداحانی که با شعرها و نوحههایشان بزرگ شده و رشد یافتهایم و بخشی از فرهنگ عاشورایی از طریق همین نوحهها و سرودهها سینه به سینه منتقل شده است.
برای بررسی پیشینه شعر عاشورایی و آسیبشناسی آن با سه شاعر پیشکسوت اسماعیل امینی، رضا اسماعیلی و محمدرضا سهرابینژاد به گفتوگو نشستهایم، مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
چهار دهه از انقلاب اسلامی میگذرد، وضعیت شعر عاشورایی را چطور ارزیابی میکنید؟امینی: شعر عاشورایی پیشینه طولانی دارد و اگر عنوان شود که پیشینه آن به اندازه شعر فارسی است، اغراق نیست و از همان آغاز یعنی قرون دوم و سوم که شعر فارسی شکل گرفته، همپای آن شعر عاشورایی نیز به عنوان یکی از شاخههای شعر مذهبی وجود داشته است.
بر این نکته نیز تأکید میکنم که تقریباً وجه غالب در شعر فارسی مذهبی بوده است، این را نه به این دلیل که افراد مذهبی هستیم و دوست داریم این گونه باشد عنوان میکنم، بلکه اگر مطالعه بیطرفانهای هم داشته باشیم، به این صورت بوده و کارهای بزرگان ما نیز از نوع شعرهای مذهبی بوده است؛ چرا که نگاهشان مذهبی است و تربیت مذهبی داشتهاند. حتی وقتی شعر تغزلی و توصیف طبیعت را میگویند، نیز به همین صورت است. یعنی با نگاه جستجوگر معنوی به طبیعت نگاه میکنند.
در سالهای پس از انقلاب اسلامی اتفاق خجستهای که افتاد این بود که تعدادی از شاعران همت اصلی خود را صرف شعر مذهبی و عاشورایی کردند و دیگر اینکه بسیاری از بزرگان ما که گاهی به تفاریق چند شعر عاشورایی میگفتند، منظم و مسئولانه نسبت به شعر عاشورایی رفتار کردهاند و به همین دلیل است که کارنامه پرباری را در سالهای پس از انقلاب از شعر عاشورایی داریم.
آیا این به معنی نبود کاستیها و ضعفها در حوزه شعر مذهبی به ویژه عاشورایی است؟امینی: خیر، به این معنی نیست، اما طبیعی است که وقتی در هر حوزهای کارهای پرشماری انجام شود، در کیفیت آنها هم اثرگذار خواهد بود، ولی این طبیعت هر کاری است که در گستره کمی توسعه یابد. به نظرم به این آزمون و خطا میارزد. بزرگان جملهای دارند که رهنمود خوبی است؛ اگر شاعری هزاران صفحه سیاه کند و هزاران شعر بد بگوید، تا نهایت به این برسد که یکی دو بیت به گنجینه شعر فارسی اضافه کند، کافی است، یعنی این هزاران صفحه سیاه کردن به این میارزد.
این آمار پرشمار که در حوزه شعر عاشورایی داریم و کتابهای تخصصی که به چاپ میرسد و پژوهشهای خوبی که انجام میشود، حاصل آن کارنامه درخشانی خواهد بود که برای یک دوره شاعران به این موضوع توجه کردهاند و به لحاظ تنوع قالب هم خوب کار کردهاند و با توجه به اینکه در شعر فارسی در هر دوره یک قالب رایج میشد، اما اکنون تنوع قالبهای بسیاری را شاهد هستیم.
یعنی آثار خوبی که به این گنجینه اضافه شده، سبب شده کارنامه درخشانی داشته باشیم و آثار ضعیف به اندازهای است که میتوان از آنها چشمپوشی کرد؟امینی: کارنامه درخشانی داریم، البته آثار متوسط و ضعیف هم بسیار است و این عیب را داریم. در گذشته شاعران با وسواس بیشتری آثار خود را انتخاب میکردند، شعر میسرودند و کار انتشار کتاب و شعر در مطبوعات نیز به این سادگی نبود و امروز اینها سهلتر شده است. این سهلگیری در انتشار عیب بزرگی است که داریم.
یعنی در حال حاضر شعر عاشورایی روند رو به رشدی داشته است؟امینی: وقتی میگوییم، شعر عاشورایی؛ هم شعر شاعران و اساتید بزرگ را شامل میشود و هم شعر یک شاعر ناشی و کمسواد، این عنوان را دارد، اما در مجموع هم از نظر کیفی و هم کمی با رشد آثار در حوزه شعر عاشورایی مواجه بودیم.
شما در داوریهای شعرهای آئینی حضور داشتهاید، وضعیت آثار منتشر شده در حوزه شعر عاشورایی را چطور ارزیابی میکنید؟سهرابینژاد: آثار از نظر کمی در حد قابل قبول هستند اما از نظر کیفی و محتوایی ضعیف و در حد متوسط هستند. تکرار در آنها مشهود است و همچنین لغزشهای تکنیکی در آنها به چشم میخورد. البته شعر پخته نیز در میان شعرها وجود دارد، اما چندان زیاد نیست و شاعران این شعرها نیز افرادی هستند که در گذشته نیز شعرهای استخواندار و پختهای ارائه کردهاند.
یعنی اغلب شعرهای سست و ضعیف برای شاعران جوانتر هست؟سهرابینژاد: احساس میکنم توجه شاعران به شعرهای آئینی و مذهبی کمتر شده و اغلب، شعرهایی با مضامین عاشقانه میسرایند، حتی شعرهای مذهبی نیز با مضامین عاشقانههای زمینی سروده شده و از این نظر سست و بیریشه هستند. و در این راستا شاعران جوان گرایش زیادی به این کار دارند. البته جوانترها هم کارهای خوبی دارند، اما تعدادشان اندک است.
دلیل ضعف کیفی آثار را در چه میدانید؟سهرابینژاد: شاید دلیل آن این باشد که رویکرد و مضمون در شعرها، کمتر شده است و یا گرایشاتی که ما در دهه شصت به شعرهای مذهبی داشتیم، اکنون وجود ندارد و از سوی دیگر دغدغههای اقتصادی و معیشتی شاعر نیز میتواند در این زمینه اثرگذار باشد؛ چرا که باید فرصت مطالعه داشته باشد تا بتواند دست به خلق اثر فاخر بزند؛ اما به دلیل دغدغههای مالی از مطالعه غافل میماند. به نظرم کسی که در این حوزه دست به تحقیق و تفحص میزند، دغدغه مالی ندارد و در گوشهای آرام به پژوهش میپردازد. همین موضوع در مداحیها نیز نفوذ کرده است، فردی که سواد، کار و استعداد ندارد، دنبال کاری هم نمیرود و بهترین کار را حفظ چند شعر از شاعران مختلف و خواندن آنها میداند. این نشان میدهد که برای تأمین معیشت به سهلترین راه هدایت شده است.
به نظر شما چرا شعر عاشورایی از نظر مضمون و محتوا افول پیدا کرده است؟اسماعیلی: از یک منظر شعر عاشورایی از نظر کمی و کیفی روند رو به رشدی داشته، به این معنی که هم کتابهای بسیاری منتشر شده و هم شعرهای بسیاری در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی افزایش یافته است و از سوی دیگر از لحاظ کیفی نیز شاهد رشد شعرهای عاشورایی بودیم، به این معنی که شعرها از نظر فنی، ساختاری، مؤلفههای زیباشناختی، صورت و فرم قابل ستایش بودند، اما مشکل اصلی ما در این حوزه در مضمون و محتواست و وقتی در جلسات شعرهایی خوانده میشود، اغلب شاهد تحسین حاضرین هستیم، اما وقتی به بررسی کارشناسانه آن میپردازیم، متوجه میشویم که اوج فاجعه چقدر است.
بارها در داوریهای شعر عاشورایی و دینی در جشنوارههای مختلف حضور داشتهام، وقتی از خانه کتاب آمار میگیریم که مثلاً در سال 95، 1500 عنوان کتاب شعر منتشر شده، حداقل هزار عنوان آن یا مستقیم شعر دینی بوده و یا با آن در ارتباط است. وقتی این هزار عنوان را بررسی میکنیم تا بهترین اثر را انتخاب کنیم، به حدود 60 عنوان میرسیم که با ارفاق و اغماض همراه است و داوران، اغلب آنها را به دلیل فرم و تکنیک و ساختار انتخاب کردهاند و وقتی در مضمون و محتوا مورد بررسی قرار میگیرند، دچار آسیبها و آفتهای جدی هستند.
دلایل این آفتها و آسیبها چیست؟اسماعیلی: یکی از دلایل این است که تقاضا در عرصه شعر دینی زیاد است، یعنی شعر دینی و آیینی ما مردمی است. و این گونه شعرها هر ساله در هیئتهای مذهبی، حسینیهها و تکایا در ایام محرم و صفر و در آستانه ماه رمضان و مناسبتهای مختلف مذهبی به کار میرود و باید تولید شوند. این تقاضای زیاد باعث افت کیفیت میشود.
راه حل این مشکل چیست؟اسماعیلی: راه حلهای متفاوتی وجود دارد، به نظر میرسد باید نهادی باشد که متولی این حوزه قرار گیرد و متأسفانه در کشور ما این متولی وجود ندارد. از سوی دیگر این متولی باید عهدهدار این باشد تا میان مداحان و ذاکران و شاعران تعامل ایجاد کند. و این تعاملات مثبت و سازنده میتواند با برگزاری نشستهای مشترک ایجاد شود تا به الفبای مشترکی برسند. این نشست میتواند کمک کننده بوده و به اصلاح روند بینجامد. نکته دیگر درباره شعر هیئتی است که به نظر میرسد عنوان جدیدی است، اما همان شعر نوحه و مراثی است که از هزاران سال پیش وجود داشته و اکنون تقاضا برای آن زیاد شده است و این نشان میدهد که شعر نوحه و هیئتی از گذشته حیات داشته و با مردم کوچه و بازار ارتباط داشته است و به همین دلیل است که دچار بیشترین آسیب است.
مردم باید با شعرها و نوحههایی که خوانده میشود سینه بزنند، دم بگیرند و احساساتشان تحریک شود و این شعر باید هیجان تولید کند؛ از این رو مداح با در نظر گرفتن این فاکتورها به سراغ شعر مورد نظر میرود؛ از این رو شاعر نیز باید با توجه به این فاکتورها به شعر سرایی بپردازد، همچنین سلامت مضمون و استناد به آموزههای دینی و قرآنی را مورد توجه قرار دهد تا هم خواص این شعر را بپسندند و هم عوام. از این رو وزارت ارشاد و حوزه هنری و سایر متولیان میتوانند این موضوع را جدی گرفته و در برگزاری نشستهای مشترک شاعران و مداحان و ذاکران موثر باشند.
فکر نمیکنید این حوزه باید به صورت مردمی باشد و ورود نهادهای دولتی میتواند آسیبزننده باشد؟اسماعیلی: متأسفانه تولیگری را نهادها بد متوجه شدهاند، و اغلب تصور میکنند که تولیگری یعنی علم و کتل و پرچم و ... را پخش کنند، در حالی که تولیگری درست یعنی اینکه سعی کنند بین جامعه مداحان و شاعران نشست و کارگاههایی برگزار کنند تا تعامل بیشتری میان آنها ایجاد شود و در واقع انگیزههای مثبت و سازنده ایجاد کنند. در حالی که تولیگری را در پروار کردن بیلان کاری و عملکرد فهم کردهاند.
به نظر شما عوامل دیگری غیر از اینها در ضعف آثار موثر است؟ چه کسانی باید متولی رفع این آسیبها باشند؟سهرابی نژاد: من مشکل اقتصادی را بیشتر دخیل میدانم و به نظرم کسانی که شعر ضعیف میگوید و یا مداحانی که شعر ضعیف را انتخاب میکنند، بیش از همه ریشه اقتصادی دارد. بارها به شاعران و مداحانی درباره شعرهایی که سرودهاند و یا میخوانند، تذکرهایی دادهام، اما توجهی نمیکنند و دست کم عنوان میکنند، باید شعری بخوانند که گریه کن داشته باشد و احساسات را حتی به قیمت کراهتهای لفظی برانگیزند. سیاستزدگی و بازیهای سیاسی نیز در این زمینه مؤثر است و در میان متولیان آدمهای استخواندار میخواهد. در رادیو، فردی به نام صبحدل بود که مؤذن حسینیه ارشاد هم بود. وسواس بسیاری در کارش داشت و در کارش استاد بود اما در بسیاری از نهاد و ادارات افرادی مسئول هستند و بر سر کار میآیند که کارشناس نیستند و یا متأسفانه بسیاری از جوانهای ما حسان چایچیان را نمیشناسند، اما خوانندههای لوس آنجلسی را میشناسند و حتی با آهنگ و ملودی آنها نوحه میخوانند.
آقای امینی نظر شما چیست؟امینی: در گذشته به شاعران و مداحان جوان به راحتی امروز، تریبون نمیدادند و جوانی که علاقهمند بود در کنار اساتید رشد مییافت و یاد میگرفت و اگر میخواست شعری بخواند یا مداحی کند در آخر مجلس دو بیت میخواند و پس از آن نقد میشد که چگونه خوانده است. اما اکنون هر تازه واردی که نه تجربه دارد و نه دانش کافی، وارد این عرصه میشود. همچنین مجموعه عوامل در این زمینه دخیل است، یکی از آنها نظام تعلیم و تربیت ما است که ساختار آن متکی بر مطالعه و پژوهش نیست و شتابزده است، متکی بر تست است و به همین دلیل است که مسابقات قرآن متعددی در کشورمان برگزار میشود، اما نه دانشجو و نه حتی عضو هیئت علمی روخوانی قرآن را نمیداند و در طول سال یکبار روخوانی قرآن نمیکند. مسئول فرهنگی ما نیز همین طور است. وقتی یکی از وزارتخانهها بنری که نصب کرده بودند، یک آیه از قرآن را به اشتباه نوشته بودند و من به روابط عمومی آن وزارتخانه تذکر دادم اما کاملاً بیتفاوت بودند و عنوان کردند از اینترنت برداشتهاند. در حالی که اگر فردی به ارزش قرآن واقف باشد، باید با این اشتباه دست و پایش بلرزد. از این رو وقتی در چنین جامعهای وقتی یک شاعر و مداح هم شعرهای سست و بیمایه درباره عاشورا و ... بخوانند، نباید تعجب کرد.
چه کسانی باید متولی این امر باشند؟امینی: متولیان باید از اساتید همان جامعه باشند و اهلیت داشته باشند. یعنی کسی باید در کنار استاد سازگار هم فن و علمش را بیاموزد و هم سلکوش را، همهاش خواندن نیست. مثلاً استاد حسان الگوی مناسبی برای شاعران است. یک بار با آقای حسان تماس گرفتم و گفتم استاد برای یکی از شعرهای شما موسیقی کار شده و مبلغی را گذاشتهاند که برای شما بیاورم. گفت؛ نه من از ابتدا با خودم عهد کردم که برای اهل بیت(ع) کار کنم و نباید روی کارهای من موسیقی گذاشته شود. چنین بزرگان و الگوهایی داریم و متأسفانه الگوسازی نمیکنیم.
به نظر شما چه باید کرد؟امینی: اتفاق خوبی طی این سالها رخ داده. مثلا در یزد و چند شهر دیگر گروهی ایجاد شده که با شاعران و مداحان جلسات مشترکی را برگزار میکنند که چه نغمه، دم و یا دو دمه و چه شوری استفاده کنند و این به سفارش نهاد و سازمانی نیست و کاری مردمی است و اتفاق بسیار مبارکی است و از چند شاعر دعوت میکنند تا شعر اختصاصی برای یک مراسم بگویند و مداح نیز با آنها تمرین میکند و نغمههای خوب را انتخاب میکنند و کار به تصادف برگزار نمیشود. از این رو راه حل اصلی در کارهای فرهنگی از جمله کارهای عاشورایی این است که دستگاههای دولتی نباید در این زمینه دخالت کنند و فقط باید پشتیبانی کنند. حمایت مادی هم نباید وجود داشته باشد؛ چرا که اگر این گونه باشد بیگانهها و غیرمرتبطها هم وارد این حوزه میشوند. از این رو هیچ پولی نباید در این هیئتها باشد. در قدیم مردم پول خود را به هیئت میدانند و نه اینکه منتظر باشند کدام نهاد و سازمان چه حمایتی میکند. کتیبه شعر عاشورایی که آیات قرآن و احادیث را جلوی در هیئت میزدنند، آن را تبرک میکردند. علمهای امام حسین(ع) را که متبرک بود، مریضشان را از آن متبرک میکردند تا شفا پیدا کند.
سخن آخر.امینی: حفظ و نگهداری دین و فرهنگ دینی و میراث دینی کار حکومت نیست و کار مردم است، حکومتها مکلفاند در چارچوب دین عمل کنند. زمانی بود که خواندن زیارت عاشورا را بخشنامه کرده بودند و این خوب نیست. شعر عاشورایی سرمایه است و نباید این سرمایه را صرف مصارف روزمره کنیم، باید خودمان را خرج آن سرمایه کنیم. ما چه باشیم یا نباشیم این سرمایهها خواهند ماند. همه معصومین ما در راه قرآن شهید شدهاند و متأسفانه برای ما همه این سرمایهها دم دستی است و اگر شاکر آن نباشیم از دستمان خارج میشود و به دست کسی میافتد که شایسته تر از ما هستند. امام حسین(ع) سرمایهای است که نباید صرف سیاستبازیهای خود کنیم.
گفتوگو از سمیه قربانی