به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خوزستان، محمدرضا سنگری محقق عاشورایی شب گذشته 1 مهر در دومین مراسم سخنرانی خود در کتابخانه علامه مخبر دزفولی شهرستان دزفول، اظهار کرد: یکی از معروفهای زندگی انسان اشک است و اگر چشمی اشک
نریزید باید بر بیاشکی خویش اشک بریزد. باید داغدار باشد که چرا چشم من نمیجوشد؟
چشمی که نجوشد ریشه در قساوت قلب دارد. چون «جمودالعین من قسوه القلب و قسوه القلب
من حب الدنیا» خشکی چشم گواه آن است که قلب آدم سنگ شده است و سنگ شدن قلب محصول
دلدادگی به دنیا است.
وی گفت: اگر قرار باشد قساوت قلب را پایان بدهیم هیچ فرصتی بهتر از این فرصت نیست. خوشا چشمی که اشک را در خویش احساس کند و اگر کسی این اشک را ببیند زمینه اتصال خود را میتواند ادراک کند. اشک شستشوگر چشم انسان است. ممنون چشمتان باشید اگر بر اباعبدالله(ع) اشک بریزید. این اشکها بر زمین ریخته نمیشود. در روایات داریم فرشتگان این اشکها را جمع میکنند و تحویل خزانهداران بهشت میدهند و آنها را با آب حیات آمیخته میکنند.
به گفته این نویسنده عاشورایی: این اشکها سازنده قلب ماست. نقطه اتصال ما با
اباعبدالله(ع) میشود. غصهدار شویم اگر این روزها بگذرد و لرزش اشک را پشت پلکهایمان
احساس نکنیم. این اشکها به ما نور میدهد.
وی ادامه داد: شب گذشته خطبه امام حسین(ع) هنگام ورود به کربلا
را مطرح کردیم. ایشان در این خطبه فرمودند: «و ان الدنيا قد تغيرت و تنكرت»» ما در عصری زندگی میکنیم همه چیز
تغییر کرده است. منکر شده است. خوبها بیگانه شدهاند و بدیها آشنا شدهاند. نوعی
وارونگی اتفاق افتاده است.
سنگری با بیان اینکه ممکن است چنین وارونگی در زندگی، جامعه و شخصیتمان نیز اتفاق بیفتد، گفت: میخواهیم از خود حضرت اباعبدالله(ع) کمک بگیریم این موضوع را تبیین کنیم و راه برونرفت از آن را هم پیدا کنیم. این مضامین در وصیتنامه امام(ع) نیز دیده میشود. آنجا که فرمودند: «ارید ان آمر بالمعروف و انهی عن المنکر و اسیر بسیرة جدی و ابی علی بن ابی طالب(ع)» میخواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و به سیره جدّم و پدرم عمل کنم.
این ین محقق عاشورایی با بیان اینکه این سخنان چراغ راه ما
است، اظهار کرد: ما از حضرت اباعبدالله(ع) یاد میگیریم وقتی میخواهیم با رفتارهای ناشایست اجتماعی مواجه شویم، مسلح به چه
ویژگیهایی باشیم؟ حضرت اباعبدالله(ع) در این زمینه پیشنهاد دارند. ایشان
پیشنهادهای دهگانهای دارند که راه را برای ما روشن میکند و شگفت این است که حضرت
در کل حرکت خود از اول تا پایان این ویژگیها را دارند.
نویسنده کتاب «آینه داران کربلا» توضیح داد: ما برای ایجاد بهداشت روانی در جامعه یا خانواده به دو عنصر نیاز داریم. اولین عنصر، عنصر مصونیتبخشی در مقابل تهدیدهای درونی و بیرونیست. گاه تهدیدهایی از بیرون و گاهی از درون(نفس) ما را تهدید میکند. مصونیت در مقابل این تهدیدها و آفتها نامش «تقوی» است. گاهی میخواهیم اعتلابخشی درونی داشته باشیم. در اینجا عنصر دوم بهداشت روانی مطرح است. عنصر آرامشبخش و اعتلابخش، «ایمان» است. ایمان همان چیزی است که به من آرامش میدهد چون انسان ناآرام راه را درست نمیبیند، تصمیم درست نمیگیرد و رابطه درست برقرار نمیکند.
این محقق ادامه داد: حضرت اباعبدالله(ع) در حرکت
خود بارها میفرماید «اتقالله». وقتی ایشان به عبدالرحمن بن ابوبکر پسر خلیفه اول
که از نخبگان جامعه آن روز است، میرسد به ایشان میفرماید: «یا عبدالرحمن اتقالله»
خدا را حذف نکن وگرنه دچار آسیبهای بزرگی میشوی. متأسفانه او با امام همراه
نشد. امام وقتی به عبدالله بن عمر پسر خلیفه دوم میرسد او را نیز دعوت میکند. او
حتی برای امام اشک میریزد اما با امام همراه نمیشود و چون به عزت حسینی تن نمیدهد،
به ذلت حجاج بن یوسف ثقفی دچار میشود.
وی ادامه داد: امام حسین(ع) در طول راه مرتب از تقوا و ایمان سخن میگوید. در کربلا هم همواره کوشش میکنند که یاران او در بهترین شکل ارتباطی با پروردگار باشند و اگر کسی به این حالت رسید نه تنها آرامش پیدا میکند؛ بلکه از خطر هم نمیترسد و در مواجه شدن با خطرات خود را گم نمیکند. خود را به درون امواج میاندازد و از درون آن ساحل را پیدا میکند. حضرت اباعبدالله(ع) میفرمود: اگر به اینجا رسیدید آرام میشوید و حتی در لحظه مرگ هم آرام هستید. از این رو شب عاشورا، شب آمیختگی خنده و اشک بود. آرامش در چشم و حرکت و برخورد یاران اباعبدالله(ع) دیده میشد.
سنگری اظهار کرد: حضرت اباعبدالله(ع) 10 اصل را که
باید در تعاملات اجتماعی خود با دیگران رعایت کنیم یا به عبارتی وقتی میخواهیم روی
دیگران اثر بگذاریم، باید داشته باشیم برای ما برشمردهاند. این ده اصل به فرموده امام حسین(ع) در زیر آمده است:1- صاحب الامر بالمعروف یحتاج
الی ان 1- یکون عالما بالحلال و الحرام، 2- فارغا من خاصة نفسه، 3- ناصحا للخلق،
4- داعیا لهم بالطف، حسن البیان، 5- عارفا بتفاوت اخلاقهم، 6- بصیرا بمکر النفس،
7- صابرا، لا یکا فیهم 8- و لا یشکو منهم، 9- لایستعمل الحمیه، 10- لا یغتاظ لنفسه
مدیر گروه ادبیات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی توضیح داد: در اصل اول فرمودند چنین کسی لازم است که
به حلال و حرام آگاه باشد. رفتارهای درست را از نادرست بشناسد. در روزگار ما کارهای
زشت نامشان عوض شده است. به برخی رفتارهای نادرست، «رفتارهای پرخطر» میگوییم و
اعتیاد نامش شده «بیماری». وقتی این نام عوض شد آن ناپسندی و کراهت موضوع کاهش پیدا
میکند. حضرت اباعبدالله(ع) میفرماید اول باید مشخص شود بد و خوب چیست؟ درست و
نادرست کدامند؟ فهم روا و ناروا در زندگی اجتماعی مهم است. ما باید با پدیدهای به
نام فضای مجازی چه کنیم؟ در مواجهه با فرزندانمان در ارتباط با این فضا چه رفتاری
داشته باشیم؟ بنابراین اصل اول این است که حلال را از حرام بشناسیم.
این محقق ادامه داد: دومین اصلی که حضرت اباعبدالله(ع) برای تأثیرگذاری بر دیگران و تعامل با آنها مطرح
میکنند این است که منافع شخصی محور ارتباط با دیگران نباشد. از خاص نفس خود بودن
رها شده باشیم. اصل سوم، اگر میخواهید با دیگران ارتباط برقرار کنید، خیرخواه(ناصح)
باشید و این خیر را رحیمانه و رفیقانه برای آنها به کار ببرید. نرمش و انعطاف
داشته باشید.
سنگری گفت: حضرت اباعبدالله(ع) با افراد رفیقانه و صمیمانه ارتباط برقرار میکرد. آخرین خطبه امام را اگر کسی بخواند میبیند که امام چقدر صمیمانه صحبت کرده است و سی و دو نفری که از سپاه دشمن به امام حسین(ع) میپیوندند محصول همین ناصح بودن امام است. ببینید امام حسین(ع) با حربن یزید ریاحی چگونه سخن میگوید. اینها نکته است.
عضو هیئت علمی بنیاد دعبل خزاعی خاطرنشان کرد: اصل چهارم: «داعیا لهم بالطف، حسن البیان»، زیباترین کلماتتان را پیدا کنید و حرف بزنید.
کلمات آغازین در صحبتها خیلی مهم است. سورههای قرآن را نگاه کنید که چقدر زیبا
شروع شدهاند. با لطف و حسن بیان با همدیگر مواجه شوید.
وی مطالعه کتاب «قدرت والدین» را به مخاطبان توصیه کرد و گفت: در این کتاب به کلماتی که بهتر است در مواجهه اول با اطرافیانمان به کار ببریم، پرداخته است. این کتاب را بخوانید. ای کاش کسی بیاید پژوهش کند اولین جملات پیامبر(ع) در برخورد با افراد را بررسی کند یا سخنان حضرت اباعبدالله(ع). ببینید امام در اولین برخورد با افراد چه میگوید؟ یا آنها را چگونه بدرقه میکند؟
این پژوهشگر افزود: اصل پنجم، هر کسی میخواهد با دیگران تعامل کند باید تفاوت
اخلاقها را بداند یا اینکه بداند هر فردی در هر لحظهای ممکن است اخلاق متفاوتی
داشته باشد. ما نمیدانیم پشت رفتار افراد چه اتفاقهایی افتاده است. این تفاوتها را بشناسیم. اصل ششم؛ «بصیرا بمکر النفس» ببینید امام
چه نکته کلیدی را بیان میکند: حقهبازیهای نفس خود را بشناسید. دچار کلک
نشوید. گاهی در برخورد با مسأله کسی یاد مسئله خود میافتیم و میخواهیم برای خود
هم امتیاز بگیریم.
نویسنده کتاب «آینه داران کربلا»ادامه داد: اصل هفتم؛«صابرا، لا یکا فیهم» در امر تربیت و تعامل با دیگران سخت نگیرید. خداوند
فرموده است «یرید الله بکم الیسر و لایرید بکم العسر» دین سخت نیست، سختگیری حرام است. تند نشوید. اصل هشتم؛ شکایت نکنید. دائم از
بچههاتان گله نکنید. گاهی برخی از پدر و مادرها جلو بچهها به دیگران میگویند: درس
نمیخواند و مرتب مشغول سرگرمی با موبایل و ... است. یک خوبی هم از او بگویید.
سنگری با اشاره به اصل نهم گفت: امام حسین(ع) فرمود: اگر میخواهید روی دیگران تأثیر بگذارید دچار تعصب نشوید. زود نسبت
ناروا ندهید، تهمت نزنید. زود به جوش نیایید. پرخاش نکنید. در نقل است امام صادق(ع)
و امام رضا(ع) وقتی با مخالفان خود برخورد میکردند آنقدر نرم برخورد میکردند که
یارانشان نگران میشدند که نکند امام نرم شده است. در قرآن درباره پیامبر داریم
که «وَيَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ»(و مى گويند او زودباور است بگو گوش خوبى براى شماست) گوش بدهید، همدلی کنید و تعصبهای خو را به کار نگیرید وگرنه شکست میخورید. گفتوگوهای متعصبانه شکست را در پی دارد. اصل دهم، به آنها غیض
نگیرید.
مدیر گروه ادبیات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در پایان اظهار کرد: این ده اصل در جلد 97 کتاب بحارالانوار بیان شده است و حضرت اباعبدالله(ع)
این درس را برای تعامل با جامعه، بهبود روابط و دعوت به معروف به ما پیشنهاد میکنند.
یادآور میشود؛ سلسله نشستهای سخنرانی دکتر محمدرضا سنگری در طول دهه اول محرم به همت مؤسسه فرهنگی هنری «فرهنگ عاشورای دزفول» در کتابخانه علامه مخبر دزفولی برگزار میشود.