دشمن از جامعه بی‌تفاوت خوب بهره می‌گیرد
کد خبر: 3646075
تاریخ انتشار : ۰۳ مهر ۱۳۹۶ - ۱۱:۴۴
کفیل عنوان کرد:

دشمن از جامعه بی‌تفاوت خوب بهره می‌گیرد

گروه دانشگاه: حجت‌الاسلام کفیل ضمن توضیح دلایل ناتوانی مردم در انتخاب میان دنیا و امام، تصریح کرد: دشمن از جامعه بی‌تفاوت خوب می‌تواند بهره بگیرد، دشمن جامعه‌ای را که دغدغه نداشته باشد، می‌تواند به سمت اهداف خود ببرد، مردم کوفه جامعه انقلابی و حماسی نداشتند.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا) حجت‌الاسلام کفیل در دومین روز مراسم عزاداری در مسجد دانشگاه تهران به بررسی دلایل ناتوانی مردم کوفه در انتخاب میان امام و دنیا پرداخت و گفت: این دهه، دهه رشد و سلوک است. یکی از دغدغه‌های وجودی امامان معصوم(ع) دغدغه برای ایجاد حاکمیت دین بوده و امامان معصوم(ع) فراتر از خودشان فکر می‌کردند، گاهی یک کسی تمام دغدغه‌اش این است آدم متدینی باشد، آدم با خدایی باشد و همیشه هم خدا را شکر می‌کند که الحمدلله نماز می‌خوانم، روزه می‌گیرم، قرآن می‌خوانم، اما امام فدایی جامعه است، آن هم برای آنکه جامعه نگاهش توحیدی شود، وجود نورانی امام حسین(ع) مثل پدر و جد بزرگوارشان و همان مسیری که فرزندانشان داشتند، دغدغه‌شان این بود که دین حاکم شود.

شرط حاکمیت دین؛ حضور و همراهی مردم
وی افزود: حاکمیت دین یک شرط دارد و برای اینکه امام بتواند این عَلَم را بلند کند و علم دین را در جامعه گسترش دهد شرط آن وجود یاران است، همه شئون امامت به خود امام برمی‌گردد، امام واسطه فیض است، هدایت بخش است و هدایت تکوینی دارد، همه شئون دست خود امام است، یعنی از مقامی که امام دارد بهره‌برداری می‌شود، یک شان امام به جامعه برمی‌گردد، یعنی خدا استفاده از این شان را به همراهی جامعه گذاشته، شان حاکمیت دین هم وجود یاران است. جایگاه امامت هست و جزء وظایف امام نیز هست و خدا این وظیفه را هم تعیین کرده، اما شرطی هم گذاشته و آن اینکه مردم با شما همراه شوند، اگر همراه نشدند این کار شدنی نیست به تعبیری دست خود امام نیست، دست خود مردم است، وجود نازنین امام حسین(ع) تا امامت ایشان تبیین شد و به دنبال آن تا درخواست از ایشان مطرح شد، به سمت مکه حرکت کردند.

مقصد حج امام شناسی است
کفیل ادامه داد: چرا جامعه همراه امام نشد؟ امام حدود ۴ ماه مکه بودند، اواخر رجب از مدینه خارج شدند، اوایل شعبان رسیدند مکه از شعبان تا ذی‌الحجه مکه بودند و ۴ ماه در مکه سخنرانی می‌کردند، در مسجدالحرام نفر به نفر با افراد متعدد گفت‌وگو می‌کردند و در مکه نامه‌های متعددی برای افراد در شهرهای مختلف می‌فرستادند، ۴ ماه امام نیروسازی می‌کند، گفت‌وگو می‌کند، ارتباط برقرار می‌کند. حرکت به سمت کوفه حرکت یک‌روزه نبوده، اتفاقی و ناگهانی نبوده، با برنامه‌ریزی انجام شده، امام می‌خواهد از کوفه دین را به سرتاسر جهان منتقل کند، این‌ها مقدمه‌چینی می‌خواهد، مقدمه اول انجام شد. امام روز حرکت را ۸ ذی‌الحجه انتخاب کردند، روزهای قبل نرفتند، هرکه می‌خواهد حاجی شود باید روز هشتم مکه باشد، امام حسین(ع) تا این روز صبر می‌کند و با همه آنها که مقصدشان مکه است اتمام حجت می‌کند، قرآن زیبا اشاره می‌کند، خداوند متعال به حضرت ابراهیم(ع)، می‌فرمایند: «وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجالًا»؛ برو بین مردم اعلان حج کن که به سوی تو بیایند. مقصد من حج نیستم، «یاتونی» نمی‌گوید، مقصد حج توی امامی، مقصد حج نبی خاتم(ص) است، امام حسین(ع) است، جایگاه حج یعنی امام‌شناسی. همه این‌ها را امام حسین(ع) در دعای خود در روز عرفه بیان می‌کنند.

وی افزود: جامعه متشرع و متدین که در مکه است برایش معنا ندارد، می‌گوید 4 ماه این مسیر را طی کرده‌ام تا به طواف خانه خدا برسم، نمی‌شود روز دیگری بعد از اتمام مراسم حج بروید؟ اما امام روزی را برای رفتن برگزیدند که انتخاب را برای همه سخت کرد، فرد در این شرایط باید اوج معرفت به امام را داشته باشد. اگر این مسئله آن زمان برای مردم حل شده بود راحت‌تر می‌توانستند تصمیم بگیرند، خانه خدا 2بار می‌خواسته خراب شود، یک‌بار شد یک‌بار نشد. یک‌بار سپاه ابرهه ‌می‌خواستند این کار را انجام دهند، خدا اجازه نداد، اما یک‌بار خدا اجازه داد خانه کعبه خراب شود، در زمان حجاج خانه خدا خراب می‌شود، اما خداوند مانند سپاه ابرهه جلوی آن را نمی‌گیرد، چرا؟ به این خاطر که عبدالله ابن زبیر به خانه خدا پناه آورده و او کسی است که با امامت مشکل دارد.
حجت‌الاسلام کفیل ادامه داد: من حاضرم خانه‌ام خراب شود، اما پناهنده شده به خانه من با امامت مشکل نداشته باشد، کسی که با امام زمانش مشکل داشته باشد من او را پناه نمی‌دهم. این خوب جا نیفتاد. امام حسین(ع) این را به خوبی برای مردم تبیین می‌کنند. امام عمدا روز هشتم از مکه خارج شدند برای اتمام حجت و به سمت کوفه رفتند، کوفه بهترین شهر آن زمان بوده، الان ما بد کوفه را می‌گوییم که ما اهل کوفه نیستیم و ... حرف‌های ما هم درست است، اما مذهبی‌ترین افراد در کوفه بودند و زمان امیرالمومنین(ع) مردم کوفه خیلی از مردم مکه و سایر شهرها جلوتر بودند، سال‌ها امیرالمومنین(ع) را دیده بودند و با امام حسن(ع) و امام حسین(ع) زندگی کرده بودند. کوفه شهری مذهبی و توحیدی است و امام حسین(ع) حدود 5 سال آنجا بودند.

کفیل گفت: عبیدالله حاکم منطقه بصره بود، وقتی یزید به او گفت برو کوفه و به داد کوفه برس! نوشتند وقتی او وارد کوفه شد، مردم کوفه که سالی دوبار از بیت‌المال حقوق می‌گرفتند، یک شهر نظامی بود، 17 هجری تاسیس شده بود و مردم کوفه اول محرم عمده حقوق خود را می‌گرفتند، یعنی اگر سالی 100 درهم به این‌ها داده می‌شد، 90 درهم را در این ماه می‌گرفتند. عبیدالله که وارد کوفه شد گفت هرکه بیعتش را با مسلم و حسین(ع) نشکند از حقوق اول محرم خبری نیست. این کوفیان بیعت کرده گفتند 11 ما چه بخوریم، بیعت‌مان را نشکنیم چه می‌شود. عبیدالله از یک تئوری دنیوی و اقتصادی استفاده کرد و سران قبایل را جمع و آنها را تهدید کرد. از همه ابزارهای دنیوی استفاده کرد و مردم کوفه را خرید. اما اینگونه نبود که مردم کوفه در یک جبهه عبیدالله، شمر یا یزید قرار بگیرند، نوشته‌اند گاهی سپاه هزار نفری از سایر شهرها حرکت می‌کرد و 300 تا 400 نفرشان به کوفه می‌رسیدند، یعنی دلشان نمی‌خواست با امام بجنگند و به بصره و دیگر شهرها می‌گریختند، اما اینها امام را نشناخته بودند و مشکل همین بود، یا واضح‌تر بگویم، امام را شناخته بودند، اما نتوانستند بین امام و دنیا، امام را انتخاب کنند. مردم و زائران خانه خدا نتوانستند بین حج و خانه خدا و امام، امام را انتخاب کنند، مردم کوفه هم نتوانستند بین دنیا و امام، امام را انتخاب کنند. مشکلی دیگری هم شهر کوفه که داشت این بود که کوفه یک شهر مذهبی غیرانقلابی بود. فقهایی که در کوفه بودند اسماء آنها مشخص است، مردم را مردم متدین بی‌تفاوت بار آورده بودند، اینها مسجدی بودند و عاشق ولایت و امامت بودند، اما حماسی بودن و انقلابی بودن و یک همراهی با امام در وجود اینها تجلی پیدا نکرده بود و دشمن از اینها خوب بهره گرفت، دشمن از جامعه بی‌تفاوت خوب می‌تواند بهره بگیرد. دشمن جامعه‌ای را که دغدغده نداشته باشد، می‌تواند به سمت اهداف خود ببرد. هم این بی‌تفاوتی را در زائران و هم در مردم شهر کوفه می‌بیند.

وی افزود: گفته می‌شود شمر در سپاه دشمن بود همان شمری که در جنگ صفین در سپاه امیرالمومنین(ع) بود، عزیزی می‌گفت برویم بررسی کنیم این شمر در سپاه امیرالمومنین(ع) برای چه شمشیر می‌زد، شمر یک موقعی دنبال دنیا می‌گشت آمد در سپاه امیرالمومنین(ع)، دید اینجا از دنیا خبری نیست، هرچه بجنگد، چیزی به او نمی‌دهند، علی‌بن ابی‌طالب(ع)، حاکم هم شود، بهره‌ای نمی‌برد، گفت من دیگر نمی‌توانم همراه فرزند این آقا باشم، شمر دور مولی‌الموحدین چرخیده تا به دنیا برسد، وقتی از دنیا خبری نمی‌شود دور پسر امیرالمومنین(ع) نمی‌چرخد، این یک دور طبیعی در عالم است. کسی می‌تواند با امام بماند که امام را با امام بخواهد، امام را برای خودش نخواهد، برای بهشت نخواهد، برای شب اول قبر نخواهد، برای خود امام بخواهد.
captcha