به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) فارس نوشت: فاجعه منا سال 1394 همزمان با عید سعید قربان به دلیل بیکفایتی شجره ملعونه آل سعود رخ داد. در این فاجعه غمناک بیش از 7 هزار مسلمان به شهادت رسیدند که یکی از آنها شهید محمدسعید سعیدیزاده سرپرست گروه تواشیح باقرالعلوم آبادان بود.
امسال پس از رایزنیهای بعثه مقام معظم رهبری مجدد حج برقرار شد و چند نفر از خانوادههای شهدای منا با پرداخت هزینه به حج تمتع اعزام شدند که همسر شهید سعیدیزاده نیز در این سفر نورانی حضور داشت.
«حمیده مطور عیدانی» همسر شهید سعیدیزاده در گفتوگو با خبرنگار فعالیتهای قرآنی خبرگزاری فارس با اشاره به حال و هوای حج تمتع امسال اظهار داشت: وقتی قرار شد که دو نفر از اعضای خانواده شهدای منا به حج اعزام شوند، در اینکه امسال به این سفر نورانی بروم مردد بودم. گاهی با خود فکر میکردم اگر بروم فرزندانم را چه کنم و اگر نروم فرصتی که در اختیارم قرار دادند، از بین میرود. برای همین در نهایت تصمیم گرفتم که به سفر معنوی حج تمتع بروم تا در خانه خدا آرامش بگیرم.
وی با بیان اینکه وقتی چشمم به خانه خدا خورد حس غیرقابل وصفی داشتم، افزود: عظمت و زیبایی کعبه آنقدر جذابیت داشت که هر کسی را مبهوت میکرد؛ همه به دور خانه خدا طواف میکردند و با یک هدف مشترک به سوی یک قبله نماز میخواندند. همه با اتحاد در کنار هم بودند و با مهربانی با یکدیگر برخورد میکردند.
عیدانی با اشاره به اینکه هتل محل اقامت ما روبروی بقیع بود، گفت: سعودیها اجازه نمیدادند که بانوان به بقیع بروند اما هتل ما دقیقاً روبروی بقیع بود و ما هر لحظه میتوانستیم آنجا از راه دور زیارت کنیم. حس غربت خاصی داشت اما با همه غربت لذتبخش و آرامش دهنده بود.
همسر شهید سعیدیزاده با اشاره به اینکه در سفر حج تمامی خاطراتی که با محمدسعید داشتم زنده شد، افزود: وقتی در مکه یا مدینه قدم میزدم به یاد فیلم و عکسهایی که همسرم برایم ارسال کرده بودم، میافتادم. خیلی لحظات سختی بود و با خود فکر میکردم که آخرین روزهای حیات محمدسعید در این خیابانها چگونه سپری شدهاند.
وی با بیان به اینکه وقتی به سمت منا رفتیم حس عجیبی داشتم، گفت: وقتی اعمال را انجام دادیم از عرفات، در مشعر کمی استراحت کردیم و به سمت منا رفتیم. آنجا بود که کم آوردم و نمیتوانستم خودم را کنترل کنم. دوست داشتم از بقیه کاروان جدا شوم و تنهایی با خدا راز و نیاز کرده و اشکم بریزم اما چون توصیه کرده بودند از کاروان جدا نشوید امکان نداشتم تنهایی این مسیر را طی کنم.
عیدانی با اشاره به اینکه ما سه بار به منا رفتیم، خاطر نشان کرد: یک شب در عرفات ماندیم. وقتی بعد از نماز به مشعر رسیدیم چشمم به حجاج افتاد که بر روی زمین استراحت میکردند. این صحنه مرا به یاد آخرین عکسهای محمدسعید انداخت. همراه با سایر بچههای گروه باقرالعلوم نشسته بودند و با هم عکس یادگاری انداختند. لحظه لحظهای که در این مسیر حرکت میکردیم خاطرات محمدسعید برایم زنده میشد. چشمم به مشعر که افتاد دگرگون شدم و فاجعه منا جلوی چشمم مصور شد. وقتی با خود فکر میکردم دو سال پیش در این موقع چندین هزار مسلمان روی هم افتادند و به دلیل بیکفایتی شجره ملعونه آلسعود با لب تشنه جان باختند و به شهادت رسیدند، غمی بر دلم مینشست و سعی میکردم خودم را کنترل کنم تا باعث ناراحتی سایر اعضای کاروان نشوم. کنترل ناراحتی و اشکهایم برایم خیلی سخت بود.
وی با بیان اینکه حج امسال به خوبی برگزار شد اما من هر لحظه به یاد حج سال 1394 بودم، گفت: نمیدانم محمدسعید در آن شب از خدا چه چیزی خواست و چگونه راز و نیاز کرد که شهادت قسمتش شد. در مسیر منا از مدیر کاروان پرسیدم که همسرم در اینجا به شهادت رسیده؟ اما مدیر کاروان یا نمیدانست و یا اینکه نمیخواست به من بگوید تا بیشتر از این دگرگون شوم. اما با این حال حس میکردم در همین منطقه بود که دیگر محمدسعید را از دست دادم. آن منطقه باریک بود و در دو طرف آن چادرهایی بودند. دقیقا همان طور که در تلویزیون نشان میدادند. تصور لحظات سختی که شهدای منا سپری کردند و مظلومانه به شهادت رسیدند، واقعا دردآور بود.
همسر شهید سعیدیزاده با اشاره به اینکه شهادت شهدای منا واقعا سخت و دردناک بود، افزود: وقتی با خود فکر میکردم حاجیان چطور در اینجا روی هم افتادند و توان نفس کشیدن نداشتند، دگرگون میشدم. محمدسعید در مشعر بود که به من گفت ما بر روی زمین نشستهایم و صبح به سمت منا میرویم. در آنجا حس میکردم چه شبی را آنها با هم سپری کردند و چقدر راز و نیاز کردند که اینگونه اجابت شد تا برای پاک شدن به سمت خدا پرواز کنند؛ با بهترین لباس و بهترین ذکر و بهترین شکل ممکن.
وی با بیان اینکه محمدسعید با رفتنش داغ سنگینی بر دل ما گذاشت، گفت: ما آن سال منتظر بودیم سعید سالم به خانه برگردد اما آن فاجعه رخ داد. البته ما اصلاً نمیتوانستیم باور کنیم که دیگر محمدسعید نیست و هر لحظه منتظر بازگشتش بودیم و هر روز با خود میگفتیم شاید امروز برگردد اما ... ما ستون خانواده و تکیهگاه زندگی را از دست دادیم. فاجعه منا داغ بزرگی بر دل ما گذاشت که فراموش شدنی نیست.
همسر شهید محمدسعید سعیدیزاده با اشاره به اینکه در حج امسال همه عوامل و مسئولان کشور در کنار هم یک دل و دلسوزانه پیگیر تحقق حج موفق و خوبی بودند، خاطر نشان کرد: مسئولان حتی ساعتها زیر آفتاب سوزان کنار جاده ایستاده و نظارهگر و پیگیر سلامتی همه حجاج بودند. با حساسیت فراوان و با برنامهریزی دقیق کارها را پیش بردند که الحمدالله حج عزتمندانه و مقتدرانه همان طوری که رهبر معظم انقلاب خواسته بودند، برگزار شد.
وی با بیان اینکه وقتی در حج بودم دلم پیش دخترهایم بود، گفت: وقتی به کشور بازگشتیم ریحانه و محیا با ذوق بسیار به استقبالم آمدند. در آبادان استقبال باشکوهی از حجاج شد. خدا رو شکر که حاجیان به سلامت به کشور بازگشتند و با تلاش مسئولان مشکلی برای کسی پیش نیامد که جا دارد از همه مسئولان و دستاندرکاران این مراسم قدردانی کنم که با همت و تلاش بسیار برای سلامتی حاجیان فعالیت میکردند.
به گزارش فارس، شهید «محمدسعید سعید زاده» سال 1358 در خانوادهای مذهبی در آبادان متولد شد. از دوران کودکی به واسطه صدای زیبایش به تلاوت قرآن علاقه بسیاری داشت به همین دلیل از هر فرصتی برای تلاوت کلام وحی استفاده میکرد.
وی که کودکی خود را در دوران جنگ سپری کرده بود، همواره سعی میکرد قرآن کریم را با صوتی زیبا تلاوت کند و بتواند دین اسلام را توسعه دهد.
سعیدیزاده در دوران نوجوانی با گروه تواشیح باقرالعلوم آشنا میشود و از آن پس همواره سعی میکند در این راه به موفقیتهای ملی برسد. وی سرپرست گروه تواشیح باقرالعلوم بود که سال 1394 به دلیل کسب رتبه نخست در مسابقات سراسری قرآن کریم به حج تمتع اعزام شد اما متأسفانه در فاجعه منا به دلیل بیکفایتی آلسعود در روز عید قربان به شهادت رسید.