مباهات رسانه ملی به بازپخش آثار عاشورایی/ فیلمسازانی که جسارت پرداختن به عاشورا ندارند
کد خبر: 3646733
تاریخ انتشار : ۰۵ مهر ۱۳۹۶ - ۱۵:۳۰

مباهات رسانه ملی به بازپخش آثار عاشورایی/ فیلمسازانی که جسارت پرداختن به عاشورا ندارند

گروه هنر: باز محرم و صفر از راه رسید و باز تلویزیون و مدیران شبکه‌های مختلف سیما برای پر کردن آنتن دست به دامن آرشیو فیلم‌ها و مجموعه‌های تلویزیونی عاشورایی شدند. آیا واقعاً مشکل کسری بودجه و عدم تأمین هزینه‌های ساخت پروژه های عاشورایی دلیل اصلی درجازدن‌های همیشگی است؟

مجموعه آثار فاخر عاشورایی در قالب سریال، فیلم سینمایی و تلویزیونی شاید از تعداد انگشتان دو دست هم تجاوز نکند اما همچنان با فرا رسیدن محر و صفر و موسم عزای اباعبدالله‌الحسین(ع) دلخوش به بازپخش این آثار به دفعات مکرر هستیم.

آمارهای غیر رسمی نشان از این دارند که با وجود پخش مکرر و چند باره این آثار از شبکه‌های مختلف رسانه ملی باز مردم مشتاقانه به پای تماشای آنها می‌نشینند که این مسئله را از ابعاد گوناگونی می توان مورد بررسی قرار داد که یکی از آنها کم‌نقص بودن این آثار و جذابیت بی‌حد و حصر روایتگری آنهاست که بنا به نقلی مخاطب هر چند بار هم که به پای آن می‌نشیند از تماشایشان سیر نمی‌شود.

انصافاً در مواردی هم همینطور است، کدام مخاطب رسانه ملی در این ایام را می‌توان یافت که با نیتی به غیر از لذت نوع روایتگری و جذابیت و کشش قصه و داستان آثاری عاشورایی همچون مجموعه «مختارنامه» و یا فیلم سینمایی «روز واقعه» برای تماشای چندین و چند باره آنها وقت بگذارد؟

دیگر دلیل این اقبال از مجموعه‌های تلویزیونی و فیلم های سینمایی عاشورایی پخش شده از رسانه ملی برانگیخته شدن حس نوستالژیک مخاطب است به طور مثال هم‌اکنون شبکه «آی فیلم» مشغول به بازپخش مجموعه تلویزیونی جذاب «شب دهم» به کارگردانی حسن فتحی است؛ مجموعه‌ای که نخستین‌بار 16 سال پیش و در مقطعی که ایام محرم با عید نوروز و آغاز سال نو تلاقی کرده بود از شبکه اول سیما پخش شد.

اینکه چرا این مجموعه همچنان در میان مخاطبان تلویزیون محبوبیت دارد صرفنظر از داستان جذاب و کشش دراماتیک آن، ارتباطی عاطفی است که ممکن است مخاطب با آن برقرار کرده و به واسطه تماشای آن خاطرات خوشی از قدیم را به یاد آورد، ضمن آنکه به واسطه شعر بی‌نظیر تیتراژ پایانی آن سروده مرحوم افشین یداللهی چنین حسی مضاعف می‌شود.

همین اکنون اگر به شکل نمونه از چند نفر از مخاطبان تلویزیونی و بینندگان پروپاقرص مجموعه های تلویزیونی این پرسش صورت گیرد که چرا همچنان برای چندمین بار به تماشای این آثار جاوید رسانه ملی با محوریت موضوع عاشورا می‌نشینید؟ در جواب عبارتی آشنا و تکراری را بازگو خواهند کرد، چیزی شبیه به این جمله که «چاره چیست؟ مگر تلویزیون برنامه دیگری هم دارد؟!» و باید گفت که این امر دلیل اصلی استقبال مخاطب از مجموعه‌های تلویزیونی مناسبتی است.

در اصل مورد اخیر که علت اصلی اقبال مخاطب از برخی مجموعه‌های تلویزیونی عاشورایی است که مکرر شاهد پخش آنها از شبکه‌های مختلف بوده‌ایم، زنگ خطری است برای مدیران رسانه ملی و اینکه آیا طی این سال‌ها و حداقل در یک دهه اخیر به هیچ عنوان قادر نبودند شرایط مساعدی را دوباره رقم بزنند تا شاهد اتفاق خوشایندی در زمینه مجموعه‌سازی باشیم و با ساخت مجموعه‌ای فاخر خاطره خوش‌ساخت آثاری همچون «مختارنامه» تکرار شود؟

مشکل اینجاست که سازندگان آثار عاشورایی که همچنان رسانه ملی به آن فخر می‌فروشد نه به نوعی از فضای کار در این رسانه فراگیر رانده شده و یا به دلیل شرایط نامناسب تولید به نوعی به تبعیدی خودخواسته متوسل شده‌اند تا جایی که اکنون از ظرفیت و خلاقیت خود در فضای خارج از رسانه ملی استفاده می‌‎کنند، داوود میرباقری خالق «مختارنامه»  و «معصومیت از دست رفته» همچنان مشغول مجموعه‌سازی در شبکه نمایش خانگی است و البته حسن فتحی هم که ردپاهایی همچون آثار فاخر نظیر «شب دهم» و «مدار صفر درجه» از او در تلویزیون باقی است، ساخت دو فصل از مجموعه «شهرزاد» را پشت سر گذاشته است.

به نظر می‌رسد شرایط حاکم بر رسانه ملی در تأمین برنامه‌های نمایشی برای همیشه چنین پایدار نخواهد ماند و بالاخره طراوت و تازگی این مجموعه‌ها به سر خواهد رسید و با تنوعی که شبکه نمایش خانگی ایجاد کرده است سلیقه مخاطب تغییر خواهد کرد و چنین تولیداتی را پس خواهد زد و لذا مدیران رسانه ملی باید به فکر روز مبادا باشند و همچنان به بازپخش چنین مجموعه‌هایی دل‌خوش نکنند و برنامه‌ریزی به منظور تولیدات جدید را در دستور کار قرار دهند.

اما سینما که باید گفت وضعیت بغرنج‌تری را در زمینه پرداختن به تولیدات عاشورایی به نسبت تلویزیون دچار است، تولیدات در این حوزه بسیار اندک از رسانه ملی است اما همچنان بعد از گذشت این همه‌سال کمتر کسی است که به نیکی از «سفیر» و «روز واقعه» یاد نکند.

پروژه‌های سینمایی عاشورایی که اغلب بعد تاریخی دارند بسیار هزینه‌برند و بودجه کلانی را باید برای آنها هزینه کرد و شاید کمتر تهیه‌کننده و سرمایه‌گذاری است که بخواهد با توجه به حساسیت‌هایی که در این راستا وجود دارد در این حوزه سرمایه‌گذاری کنند؛ با این وجود اتفاقات اخیر و بی‌مهری‌هایی که در مورد یکی دو پروژه سینمایی عاشورایی به عمل آمد موجب خواهد شد تا همین تعداد قلیل تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار هم دیگر به سراغ چنین موضوعاتی نروند.

سالهای قبل پروزه سینمایی «ثارالله» به کارگردانی شهریار بحرانی به این بهانه که فیلمنامه آن منطبق با واقعیات تاریخی نیست با وجود آنکه مراحل مقدماتی آن نیز سپری شده بود و حتی دکور آن هم توسط عبدالحمید قدیریان طراحی و پیشرفت ساختمانی داشت متوقف ماند و این اواخر که فیلم سینمایی «روز رستاخیز» هم با حواشی عجیب و غریبی مواجه شد و این اثر متفاوت احمدرضا درویش همچنان در بلاتکلیفی در مرحله اکران به سر می‌برد.

امیر سجاد دبیریان

 

     

        

captcha