دعوتنامه‌ای از طرف امام حسین علیه السلام برای تمام گناهکاران
کد خبر: 3647001
تاریخ انتشار : ۰۵ مهر ۱۳۹۶ - ۰۷:۴۱

دعوتنامه‌ای از طرف امام حسین علیه السلام برای تمام گناهکاران

امام حسین(علیه‌السلام) امام همه است. همان طور که عرفا و اولیاء الله را در می‌یابد؛ گمراهان را هدایت کرده و گناهکاران را برای ترک گناه و بازگشت به دنیای پاکی‌ها مدد می‌دهد؛ اما چرا او و چگونه؟

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) تبیان نوشت: در حدیثی معروف پیامبر فرمودند:«مَثَلُ أَهْلِ بَيْتِي فِي أُمَّتِي كَمَثَلِ‏ سَفِينَةِ نُوحٍ‏ فِي قَوْمِهِ، مَنْ رَكِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَرَكَهَا غَرِقَ؛ مثل اهل بیت من مانند گشتی نوح در قومش است، هرکس در آن سوار شود نجات یافته و کسی که آن را ترک کند غرق می‌شود.»(تفسیر فرات کوفی،ص190) حدیثی که به حدیث سفینه معروف است و تمام اهل بیت را پناهگاهی برای هدایت و سعادت معرفی می‌کند.

در حدیثی دیگر و به طور خاص باز پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند:«إِنَّ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ فِي السَّمَاءِ أَكْبَرُ مِنْهُ فِي الْأَرْضِ وَ إِنَّهُ‏ لَمَكْتُوبٌ‏ عَنْ‏ يَمِينِ‏ عَرْشِ‏ اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَّ مِصْبَاحُ هُدًى وَ سَفِينَةُ نَجَاةٍ؛ همانا حسین بن علی در آسمانها شناخته شده‌تر است تا زمین و همانا در جهت راست عرش خداوند بزرگ نوشته شده که حسین مصباح هدایت و کشتی نجات است.»(عیون اخبار الرضا(ع)،ج1،ص60) به خاطر این حدیث مهم و اختصاصی بوده که شیخ جعفر شوشتری از امام حسین(علیه‌السلام) اینگونه یاد کرده:« فالنبى و الأئمة عليهم السلام كلّهم أبواب الجنان ؛ لكنّ باب الحسين أوسع...؛ پيامبر و ائمّه همگى درهاى بهشتند؛ امّا درب حسين گشوده‌تر است. همگى كشتى نجاتند؛ امّا كشتى حسين در ميان امواج طوفان‌هاى شديد، پُرشتاب‌تر، و همراهی با آن تا ساحل نجات، آسان‌تر است.»(خصائص الحسینیه،ص14)

از اینجاست که می‌بینیم بسیاری از گنهکاران در طول تاریخ با کمک و مدد امام حسین(علیه‌السلام) گناه را ترک کرده و سعادتمند شدند. از اینجاست که محرم را می‌توان سرآغاز زندگی دوباره خیلی‌ها دانست. ماهی که باید آن را غنیمت شمرد.

حتی اگر حر باشی
وقتی سکاندار کشتی ببیند فردی در حال غرق شدن است؛ برایش فرق نمی‌کند که آن فرد آشنا، دوست، غریبه یا دشمن باشد؛ بلکه در آن هنگام، مهم نجات است نه چیز دیگری. حضرت اباعبدالله(علیه‌السلام) نیز اینگونه است. وقتی کسی دست کمک و یاری به سویش دراز کند در نزدیکترین زمان دستش را گرفته و با بیشترین سرعت او را به هدفش می‌رساند. ایشان درخواستی را بی‌پاسخ نمی‌گذارد.

خود حضرت به ما سفارش کردند که محتاجان را دست خالی رد نکنیم و فرمودند: «اعْلَمُوا أَنَ‏ حَوَائِجَ‏ النَّاسِ‏ إِلَيْكُمْ‏ مِنْ‏ نِعَمِ‏ اللَّهِ‏ عَلَيْكُمْ‏، فَلَا تَمَلُّوا النِّعَمَ فَتَحُوزُوا نِقَما؛ بدانید که مراجعه مردم به شما از نعمتی الهی برای شماست؛ پس از نعمت‌ها روى، بر نگردانید که تبدیل به بلا  می‌‌شود.»(نزهه الناظر،ص81) آری او هیچ درخواستی را رد نکرده و به هیچ گنهکاری پاسخ منفی نمی‌دهد؛ مگر حرّ بن یزید ریاحی را نپذیرفت؟!

امام حسین(علیه‌السلام) توبه گناهکاران را می‌پذیرفتند و آنها را به هدایت و سعادت دعوت می‌کردند؛ اما هیچگاه با گناه سازشی نداشتند و اجازه ارتکاب آن را نمی‌دادند؛ زیرا حقیقت گناه دشمنی و عصیان با خداست. حضرت در سفارشی فرمودند:«اعْمَلْ‏ عَمَلَ‏ رَجُلٍ‏ يَعْلَمُ‏ أَنَّهُ‏ مَأْخُوذٌ بِالْإِجْرَامِ‏ مَجْزِيٌّ بِالْإِحْسَانِ؛ مانند کسی کار را انجام بده که می‌داند اگر اشتباه کند مورد مؤاخذه است و به واسطه کارهای نیک پاداش می‌‌گیرد.»(کنز الفوائد،ج2،ص32)

دعوت هم می‌کند
امام حسین(علیه‌السلام) علاوه بر آنکه همواره آغوشی باز برای توبه کنندگان داشتند؛ گناهکاران را نیز دعوت به توبه، هدایت و ترک گناه می‌کردند. حتی برای کسی چون زهیر بن قین پیغام می‌فرستد. برای کسی که از حسین فراری است و همواره از او فاصله می‌گیرد. برای فردی که از مکتب علوی جدا و عثمانی مذهب است. در این میان زهیر نیز به سخنان حضرت توجه کرده، راه هدایت را یافته و به فیض شهادت می‌رسد.(الاخبار الطوال، ص۲۴۶)
البته حضرت برای عبیدالله بن حر جعفی هم پیغام فرستاد و او را به خیمه‌اش دعوت کرد و به او فرمود: «اِنَّ عَلَيكَ ذُنُوباً كَثِيرَةً فَهَل لَكَ مِن تَوبَةِ تُمحِي بِها ذُنُوبَكَ؟؛ همانا تو گناهان زیادی داری پس آیا می‌خواهی توبه کرده و تمام گناهانت را پاک کنی؟» ابن حر که می‌دانست امام او را به چه چیزی دعوت می‌کند؛ عرض کرد من از مرگ می‌ترسم؛ اما اسبم را که تیزرو است به تو می‌دهم. امام نیز در پاسخ فرمود: «ما به تو و به اسبت احتیاج نداریم.»(ابصار العین،ص89)

عمر سعد هم یکی از دعوت شدگان حسینی است. حضرت حتی به او فرمود که به فرمانداری ری نمی‌رسد؛ ولی او نیز دعوت امام را رد کرد و به جای یاری امام با امام جنگید. در آخر نیز صدق کلام حسینی برایش روشن شد و به هلاکت رسید. ابن سعدها و ابن حرها از بیم جان و در طلب دنیا حاضر به قبول دعوت امام نشدند؛ اما نه تنها جانشان محفوظ نماند و به ملک و سلطنت دنیایی نرسیدند؛ بلکه بعد از مدت کوتاهی به هلاکت رسیدند. در این میان ما می‌مانیم و دعوت امام که به آن پاسخ مثبت دهیم یا آن را رد کنم.

نسخه طلایی
امام حسین(علیه‌السلام) توبه گناهکاران را می‌پذیرفتند و آنها را به هدایت و سعادت دعوت می‌کردند؛ اما هیچگاه با گناه سازشی نداشتند و اجازه ارتکاب آن را نمی‌دادند؛ زیرا حقیقت گناه دشمنی و عصیان با خداست. حضرت در سفارشی فرمودند:«اعْمَلْ‏ عَمَلَ‏ رَجُلٍ‏ يَعْلَمُ‏ أَنَّهُ‏ مَأْخُوذٌ بِالْإِجْرَامِ‏ مَجْزِيٌّ بِالْإِحْسَانِ؛ مانند کسی کار را انجام بده که می‌داند اگر اشتباه کند مورد مؤاخذه است و به واسطه کارهای نیک پاداش می‌‌گیرد.»(کنز الفوائد،ج2،ص32) این حدیث بیانگر محاسبه نفس است که اگر فردی آن را عملی سازد؛ دیگر مرتکب هیچ گناهی نمی‌شود.

در حدیثی دیگر حضرت به فردی که خود را از ترک گناه عاجز می‌دانست؛ فرمود: «افْعَلْ خَمْسَةَ أَشْيَاءَ وَ أَذْنِبْ مَا شِئْتَ...؛ پنج کار را انجام بده و سپس، هر گناهى که خواستى، بکن. نخست، آن که روزىِ خدا را نخور و هر گناهى خواستى، بکن. دوم، از ولایت خدا بیرون برو و هر گناهى خواستى، بکن. سوم، جایى که خدا تو را نبیند، پیدا کن و هر گناهى خواستى، بکن. چهارم، چون فرشته مرگ آمد تا قبضِ روحت کند، او را از خود بران و هر گناهى خواستى، بکن. پنجم، چون مالک (فرشته جهنّمْ) تو را به دوزخْ وارد کرد، به آن، وارد مشو و هر گناهى خواستى، بکن.» بله تفکر در اینکه انسان در محضر خداست و به خاطر این عمل مورد بازخواست است؛ باعث از بین رفتن غفلت و ترک گناه می‌شود. در اصل این نسخه طلایی به عنوان دعوتنامه‌ای از طرف امام حسین برای تمام گناهکاران است؛ آنها که می‌خواهند دیگر به هدایت و سعادت نه نگویند.

حضرت به ما سفارش کردند که محتاجان را دست خالی رد نکنیم و فرمودند: «اعْلَمُوا أَنَ‏ حَوَائِجَ‏ النَّاسِ‏ إِلَيْكُمْ‏ مِنْ‏ نِعَمِ‏ اللَّهِ‏ عَلَيْكُمْ‏، فَلَا تَمَلُّوا النِّعَمَ فَتَحُوزُوا نِقَما؛ بدانید که مراجعه مردم به شما از نعمتی الهی برای شماست؛ پس از نعمت‌ها روى، بر نگردانید که تبدیل به بلا می‌‌شود.»(نزهه الناظر،ص81) آری او هیچ درخواستی را رد نکرده و به هیچ گنهکاری پاسخ منفی نمی‌دهد؛ مگر حرّ بن یزید ریاحی را نپذیرفت؟!
captcha