به گزراش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، همهپرسی کردستان عراق با تمامی مخالفتهای دولت مرکزی، کشورهای همسایه و سازمان ملل متحدد سرانجام در (3مهرماه) انجام شد. دستاوردهایی که این همهپرسی میتواند به عراق و کشورهای اسلامی منطقه هدیه دهد فقط ناامنی است. اغلب تحلیلگران عرصه علم سیاست و روابط بینالملل، این همهپرسی را در شرایط فعلیای که منطقه در آن گرفتار است، به هیچوجه مناسب نمیبینند. چون فعلاً تمرکز دولت عراق و کشورهای منطقه، بر روی جنگ با داعش و مهار بحرانهای سوریه بوده است. و این همهپرسی ممکن است تا بر بار مشکلات دولت عراق و کشورهای درگیر جتگ با داعش اضافه کند و نتوانند در مبارزه با داعش موفق ظاهر شوند و در نتیجه گروه تروریستی داعش ممکن است با حاکم شدن چنین فضایی، فرصت را مغتنم شمرده و به تقویت قوای خود بپردازد.
با توجه به اینکه دولت عراق به مسعود بارزانی هشدار داده است تا جمعه (7مهرماه) فرودگاهها ی اربیل و سلیمانیه و همچنین معابر مرزی را به ارتش عراق بسپارد اما تاکنون اقلیم خودمختار کردستان از این درخواست، سرباز زده است. درباره این همهپرسی و دستاورهای منفی احتمالی آن که ممکن است دامنگیر امنیت کشورهای منطقه و خود دولت عراق گردد به گفتوگو با سیداحمد موثقی، دانشیار علوم سیاسی، دانشگاه تهران پرداختیم که تقدیم شما مخاطبان گرامی تقدیم میگردد.
ایکنا: با توجه به اینکه همهپرسی اقلیم کردستان، علیرغم وجود مخالفتهای داخلی و خارجی در محدوده اقلیم کردستان و مناطق مورد مناقشه همچون کرکوک انجام شد، فضای امنیتی منطقه در شرایطی که بحران داعش وجود دارد، به چه سمت و سویی حرکت خواهد کرد؟ابتدا با ید خدمتتان عرض کنم که اگر به نقشه جغرافیایی منطقه نگاهی بیاندازیم میبینیم که اقلیم کردستان عراق، در خشکی محصور شده است و به راه دریایی دسترسی ندارد و همسایگانش همه به شدت با این همهپرسی مخالف هستند. با وجود اینکه ترکیه روایط نزدیکی با اقلیم کردستان در ابعاد سیاسی و اقتصادی دارد به طوریکه مراودات اقتصادی اقلیم با ترکیه که حتی نفت خودشان را از طریق ترکیه به اروپا میفروشند. اما ترکیه مخالف این همهپرسی بود.
همهپرسی اخیر و جدایی احتمالی اقلیم کردستان، برای ایران هم میتواند خیلی تهدید جدی به حساب آید. مخصوصاً زمانیکه اقلیم با کشورهای متخاصم ایران در پیوند منطقهای قرار گیرد. هرچند دولت آمریکا با این همهپرسی مخالفت کرده است. اما رژیمصهیونیستی به دلیل موافقتش با این همهپرسی و اینکه رژیمصهیونیستی همواره دنبال اینگونه اتفاقات بوده، میتواند از آن برای تضعیف ایران استفاده کند و نتیجه آن مواجه شدن جمهوریاسلامی ایران با تهدیدات ملی است.
این همهپرسی چون ذاتاً جنبه ناسیونالیستی داشته است، میتواند منجر به تحریک کردهای ایران و ترکیه شود. و مسبب شروع خیلی از درگیریها و بیثباتیها در خاورمیانه خواهد بود. و بعد از داعش میتواند دور جدیدی از تنشها را در منطقه دربر داشته باشد.
ایکنا: اگر استقلال کردستان محقق شود، جمهوری اسلامی ایران در حوزه نرمافزاری و سختافزاری باید چه تدابری را بیاندیشد که تهدیدات این همهپرسی خنثی گردد؟
البته به طور کلی در حوزه نرمافزاری باید ایران بتواند ناسیونالیسم را در گفتمان سیاسی هضم کند. یعنی دولت ایران باید هم دولتملی و هم فراتر از فرقه، قومیت و فرهنگ باشد و براین اساس سیاستگذاری کند. و تلاش کند که اقلیتها، اقوام و مناطق را در یک چارچوب قانونی و نهادینه به طور عادلانه در حوزههای سیاسی و تصمیمگیری دخالت دهد. و مخصوصاً در امر توسعه، سرمایهگذاری، صنعتی شدن، از بین بردن فقر، بیکاری و جلوگیری از ایجاد مرکز - پیرامون در داخل کشور یعنی ایجاد فاصله و توسعه نامتوازن بین پایتخت با سایر اقوام در دیگر استانها و شهرهای مرزی باید دولت توجه ویژهای به این امر داشته باشد و برای رفع آن تلاش کند.
هرگاه که این مشخصات از طرف دولت رعایت نشده است ما شاهد بودهایم که زمینه از خودبیگانگی اقلیتها و اقوام را در کشور فراهم کرده و مورد سوء استفاده در خارج از مرزها قرار گرفته است. به طور کلی باید این اقوام و اقلیتها را حداقل در خیلی از حوزههای اجتماعی دخالت داد و فعال کرد تا آنها احساس از خودبیگانگی نکنند. بلکه امکان ادغام و جذب در سیستم سیاسی کشور را داشته باشند.
به طورکلی نگاه امنیتی و برخورد نظامی باید به عنوان راهکار آخر مورد استفاده قرار گیرد و نه اینکه از همین ابتدا از آن استفاده شود. مثلاً وقتی افرادی بخواهند امنیت و تمامیت مرزی ایران را تهدید کنند باید از ابزار نظامی استفاده کرد. اما باید اصل بر جذب و ادغام هویت های گوناگون ملی باشد. که هیچ گروهی، قشری و قومی احساس تبعیض نکنند.
اما متأسفانه ما نتوانستهایم در حوزه نرمافزاری بین اسالام و ناسیونالیسم یک سازگاری اساسی ایجاد کنیم. همانطور که ما شاهد هستیم در میانمار دولت آن کشور نتوانسته است بین بوداییسم با ناسیونالیسم ارتباط برقرار کند و ناسبونالیسم آنها به طوری جنبه مذهبی پیدا کرده و در انحصار بوداییها قرار گرفته که در نهایت در پاکسازی قومی خودش را نشان داده است.
هر چه در سطوح داخلی خشونت، سرکوب ونظامیگری بیشتر شود، در آینده خودش را در خشونتهای بعدی نشان میدهد. و در این بین فقط قاچاقچیهای اسلحه هستند که سود میبرند. همانطور که در منطقه داریم مشاهده میکنیم که به دلیل نزاعهای موجود در خاورمیانه فقط مافیای اسلحه تفع میبرند. و در کنار آنها رژیمصهیونیستی هم از وجود اختلافات در میان کشورهای اسلامی سود خواهد برد.
ایکنا: اکراد ایرانی در مقایسه با سایر اکراد در ترکیه و سوریه ازلحاظ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی از چه جایگاهی برخوردار هستند؟ در ترکیه از نظر تاریخی، زمان امپراطوری عثمانی، کردها وضعیت نسبتاً خوبی داشتند و اصلاً مبنا، قومیت و ملیت نبود بلکه نگاه سلاطین عثمانی به آنها، نگاه دینی بود. اما از زمانیکه امپراتوری عثمانی در 1922 سقوط کرد، ناسیونالیم ترک به رهبری مصطفی کمال پاشا مطرح شد و از آن زمان به بعد، وضعیت اکراد در ترکیه نوین با مشکلات عدیدهای مواجه گردید.
متأسفانه در ترکیه، دولت از همان ابتدا نتوانست، قومیت کرد را در گفتمان حکومتی خودش، جذب کند. و در دوره حزب عدالت و توسعه، با توجه به اینکه توافقاتی هم با پ.ک.ک منعقد شد، اما در نهایت این توافق به دلیل عدم پذیرش حقوق ملت کرد از سوی دولت عدالت و نوسعه به شکست انجامید.
اما در ایران کردها به طور تاریخی، ایرانیالاصل هستند و خیلی از آداب و سنن آنها مانند عید نوروز با فرهنگ، تمدن و آیینهای ایرانی مطابقت دارد. وضعیت اکراد در ایران نسبت به ترکیه واقعاً بهتر است و تنشی که در ترکیه میان کرها با دولت وجود در ایران کمتر مشاهده شده است.
اما اگر بخواهیم با نتایج منفی همهپرسی و استقلال احتمالی کردستان مقابله کنیم باید دولت، تمامی همت خود را در حوزههای نرمافزاری به کار گیرد. و اکراد ایرانی را در صحنههای سیاسی مشارکت دهند. نمونه یکی از اقدامات خوبی که در دولت یازدهم آقای روحانی انجام شد، همین بود که تدریس زبان کردی در استانهای کردنشین ما آزاد اعلام شد. این خود میتواند بسترساز تقویت همدلی و یکپارچگی بیشتر میان قومیت کرد با دولت مرکزی ایران شود. و اینگونه اقدامات، تنوع در وحدت به شمار میروتد و به نوعی به فرهنگ و تمدن ایرانی، غنا خواهد بخشید نه اینکه فرهنگ ایرانی - اسلامی را تضعیف کند. این پتانسیل وجود دارد که میتوانیم علاوه بر هویت سیاسی واحد، هویتهای فرهنگی مختلف را در ظل فرهنگ و تمدن ایرانی جای دهیم. و ما میتوانیم وحدت و کثرت را در کنار هم داشته باشیم و این دو در مقابل هم نیستند.
ایکنا: آیا مسعود بارزانی به واسطه موفقیت در همهپرسی، استقلال کردستان را نهایی خواهد کرد و یا فقط میخواهد نمایشی از قدرت را به اجرا بگذارد؟ طی سالهای گذشته وضعیت امنیتی عراق بسیار بحرانی شده و مشکلاتی چون داعش و دخالت کشورهای خارجی، عراق را در آستانه فروپاشی قرار داده است. و متأسفانه سیاستهای دولت عراق در سالهای گذشته در راستای مواضع فرقهای، قومی و مذهبی پیش رفته و فقط کافی است شما یک نگاهی بیاندازید به کشور مسلمان مالزی که در آنجا هم همانند عراق، تنوع قومی وجود دارد و اقوام مالها، چینیها، هندوها در آن کشور ساکن هستند اما چون توسعه اقتصادی در آنجا برقرار است و از قید و بند مرزبندیهای قومی و مذهبی خارج شدهاند، شاهد هستید که به امنیت و توسعه دست یافتهاند. اما در عراق وضعیت عکس کشورهایی مانند مالزی است. و آن تساهل و تسامحی که در مالزی دیده میشود در عراق وجود ندارد.
اگر اقلیم کردستان مستقل شود، قطعاً دارای دولت و کشور قوی نخواهد بود. چون در داخل اقلیم کردستان، احزاب و گروههای مخالف کم نیستند و از طرفی، کشورهای همسایه مثل ایران و ترکیه، مخالفت خود را اعلام کردهاند و احتمالاً حریم هوایی و زمینی کشورشان را به روی کردستان خواهند بست، و این وضعیت تأثیر منفی بر اقتصاد، سیاست و امنیت کردستان خواهد گذاشت و آینده این اقلیم را ابهامآمیز خواهد کرد. به ویژه اینکه در خود اقلیم کردستان، فساد، پدرسالاری، چندپارگی سیاسی و ناکارآمدی دستگاههای دولت در آنجا وجود دارد. و با تحقق استقلال دود این همهپرسی به چشم مردم کردستان خواهد رفت. وبنابراین به نظر میرسد چون در مقطع فعلی استقلال کردستان نه به نفع ملت کرد است و نه دولتی قدرتمند را به ارمغان خواهد آورد. بنابراین احتمال میرود که بارزانی از این همهپرسی به عنوان کارت برنده در مذاکرات آتی خود با دولت حیدرالعبادی و سایر جریانات و نهادهای سیاسی که میخواهد با آنها وارد گفتوگو و مذاکره شود استفاده کند تا بتواند امتیازات بیشتر را هم در بخش اقتصادی و هم در حوزههای سیاسی به دست آورد.