بارها خداوند در آیات مختلف درباره مقام مادر با ما سخن گفته و تاکید داشته که احترام به والدین جز واجبات است. برای مثال خداوند در آیهای شریفه (آیه 14 سوره لقمان) فرموده: «وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَى وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِي عَامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ» (و انسان را در باره پدر و مادرش سفارش كرديم مادرش به او باردار شد سستى بر روى سستى و از شير باز گرفتنش در دو سال است [آرى به او سفارش كرديم] كه شكرگزار من و پدر و مادرت باش كه بازگشت [همه] به سوى من است) یا در آیه 23 سوره الإسراء میفرماید: «وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا» (و پروردگار تو مقرر كرد كه جز او را مپرستيد و به پدر و مادر [خود] احسان كنيد اگر يكى از آن دو يا هر دو در كنار تو به سالخوردگى رسيدند به آنها [حتى] اوف مگو و به آنان پرخاش مكن و با آنها سخنى شايسته بگوى).
این دو آیه تنها بخشی از تاکیدات خداوند متعال بر مقام پدر و مادر به ویژه مادران است، اما منظور از ذکر این دو آیه چیست؟ زیرا بارها این کلمات برای ما بازگو شده، ولیکن پایبندی ما به آن جای حرف و بحث دارد. با این مقدمه میخواهیم فیلمی را تشریح کنیم که در آن مقام و جایگاه مادر توصیف شده است؛ فیلمی که با ساختاری ملودرام توانسته این پیام را به زیبایی تصویر کند.
«ماجان» فیلمی به کارگردانی رحمان سیفی آزاد است. در این فیلم سینمایی مهتاب کرامتی نقش مادر و فرهاد اصلانی نقش پدر را ایفا کردهاند. داستان قصهای مادری است که طبق هر شرایطی میخواهد از کودک خردسال و معلول خود نگهداری کند. در این میان پدر خانواده با این امر مخالف است و همسر خود را تحت فشار میگذارد تا فرزند خود را رها کند، ولی وی تن به این خواسته نمیدهد و تا پای جان کودک خود را محافظت می کند. داستان تا به آنجا پیش میرود که پدر راضی به کشتن فرزند معلولش میشود و این کار را نیز انجام میدهد! اما خداوند متعال به حرمت عشق مادر، فرزند وی را به زندگی باز میگرداند.
این قصه که ساختاری کاملاً دراماتیک دارد در برخی مواقع به سمت ملودرامهای هندی نیز سوق پیدا میکند، اما این امر ضعف فیلم شمرده نمیشود، بلکه بر جذابیت آن نیز میافزاید، اتفاقی که به نوعی تماشاگر را به تعمق وا میدارد که پیرامون پیام فیلم بیندیشد. درباره این کار برخی نقدها نیز وجود دارد از جمله اینکه، تنها هدف «ماجان» به گریه درآوردن تماشاگر است، اما نکتهای در این نقد مغفول مانده است، آنهم اینکه اشکی که از دیده تماشاگران بیرون میآید بر پایه احساسهای نابی شکل گرفته که بارها در توصیههای ائمه به روی انجام آن تاکید شده، اما این فیلم آمده با زبان تصویر آن توصیهها را پیش روی ما قرار داده است.
مطلب دیگر، اینکه فینال این فیلم سینمایی که از آن باید به عنوان نقطه اوج فیلم نام برد بر پایه امید استوار است. این امید نیز از برکت رحمت خداوند متعال حاصل شده، بنابراین لازم است به نکتهای ظریف اشاره کنم که در واقعنگری فیلم هم کاملاً دخیل است. در برخی فیلمهای ایرانی وقتی قرار است معجزه رخ دهد این امر به گونهای انجام میشود که تماشاگر آن را باور نمیکند، ولی در «ماجان» اینگونه نیست و در جایی که انتظار میرود این امر رخ میدهد، زیرا قصه چنین امری را طلب میکند.
در «ماجان» آیتمهایی نیز وجود دارد که در آن سبک زندگی ایرانی – اسلامی مدنظر قرار گرفته است. برای مثال مادر (مهتاب کرامتی) برای گذران زندگی کارهای مختلف انجام می دهد تا بتواند نیازهای فرزندانش برطرف کند، این در حالی است که بسیاری از فیلمهای اجتماعی فقر را بهانهای برای انجام کارهای خلاف نشان میدهند. درباره موضوعات مفهومی این فیلم حرف برای گفتن زیاد است که در این مقال نمیگنجد، ولی برای پایان بحث باید به چند نکته فنی این فیلم نیز اشاره داشته باشیم. بازیها در این فیلم سینمایی خیره کننده است به ویژه مهتاب کرامتی نقش آفرینی انجام میدهد که در کارهای وی کم سابقه است. فرهاد اصلانی نیز چون همیشه خوب است. بازی خیره کننده بعدی در این فیلم مربوط به کودک خردسال است که نقش یک معلول را ایفا میکند، اما کارش به اندازهای خوب است که تماشاگر معلول بودن وی را باور میکند.
در انتها باید از موسیقی پالیز شاهمحمدی به عنوان یکی از نقاط مثبت فیلم نام برد. موسیقی در این فیلم به اندازهای قوی است که در برخی از سکانسها بار درام را بر دوش میکشد. امری که به نظرم یکی از نیازهای اساسی سینماست، اما در سالهای اخیر به دلیل گرایشهای جشنوارهای کمتر مد نظر قرار میگیرد! درباره کارگردانی هم باید گفت، رحمان سیفی آزاد با این فیلم نشان داد که سینمای ملودرام را به خوبی میشناسد و قادر است در این حوزه یکی از خوبها باشد.
به قلم: داود کنشلو