به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از اصفهان، در حکمت 23 نهجالبلاغه آمده است:«مَنْ أَبْطَأَ بِهِ عَمَلُهُ لَمْ يُسْرِعْ بِهِ نَسَبُهُ: -كسى كه كردارش او را به جايى نرساند، افتخارات خاندانش او را به جايى نخواهد رسانيد».
عوامل کندی در عملهای ما کدامند؟ منظور از کندی، کندی در چیست؟ چه ارتباطی بین عملها و کند شدن ما وجود دارد؟ چرا باید سرعت داشت؟ و در چه اموری؟ چرا و چه موقع به گذشتگانمان متوسل میشویم؟ آیا این کلام فریادش بر سر تنبلی اجتماعی(!) جامعه عقبافتاده امروز ما مسلمانان پرمدعا بلند نیست؟
وقتی از خودمان، فقط دهان و شکمی را میبینیم که باید پر شوند و تمنیاتی که باید ارضا شوند، آنوقت دنیا نیز برایمان آخوری خواهد بود و پس از آن نیز نه حسابی و نه آخری!
نگاهی که در دنیا میایستد و آنگاه که نگاه ایستاد، تو نیز خواهی ایستاد. هرگاه نگاه به فراتر دوخته شد و در آنجا زیبایی و انسی و عظمتی و قدسی مشاهده کردیم، به سویش حرکت میکنیم و به راه میافتیم و هر چه نزدیکتر شویم، سریعتر گام برمیداریم و همچنان است گاه که زمان را در حرکت ببینی و فرصتها را چونان ابرهایی در گذر؛ که با هر قدم که نزدیکتر شویم، گامهایمان سریعتر میشوند از شوق و خوف از دست دادن آن زیباییها؛ و این نگاههای ایستان هم از طرفی پاها را کند و متوقف میکنند و با ایستادن آنها خود نیز میایستند. اینطور نیست که چون اعتقاد ما چیز دیگریست، نگاهمان نیز همواره به دنبال اعتقادمان حرکت کند. وقتی نوع زندگی تغییر کرد، چشمها تفسیرشان را از این تغییر میگیرند و از آن تغذیه میکنند؛ این است که پس از مدتی دیگر اعتقادات قبلیت برایت سنگین میشوند و آرام آرام کنارشان میگذاری که دیگر تحملشان برایت سخت شده است و این نیست، چون به آن اعتقادات از آب و نور و حرکت و عمل غذایش را نرساندهایم و از آنها چشمپوشی کردهایم و ایمان و اعتقاد بدون آنکه با آنها کار و حرکت شود، خواهند مرد و بر مقابل دیدگان و قلوب، پرده ضخیم دنیا آویزان خواهد شد.
«إِنَّ الَّذينَ کَفَرُوا سَواءٌ عَلَيْهِمْ اَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا يُؤْمِنُونَ (6) خَتَمَ اللَّهُ عَلي قُلُوبِهِمْ وَ عَلي سَمْعِهِمْ وَ عَلي أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظيمٌ»{سوره بقره، آیه 7}.
آنها که از اعتقاداتشان و حقایق چشمپوشی میکنند (به آن کفر میورزند)، برایشان انذار هم سودی نخواهد بخشید و بر قلبها و گوشها و دیدگانشان پردهای خواهد افتاد و این نتیجه چشمپوشی و کفر و کار نکردن با داشتهها و اعتقادات و حقایق است. اینکه ما به سویی برویم و اعتقاداتمان سویی دیگر، فریبی بیش نیست؛ اعتقادات ما به دنبال پاهایمان خواهند رفت! (رابطه ذهن و عین) و آنگاه دیگر این عملها و حرکتها آهسته آهسته ما را در دنبالهروی از اعتقادات و باورهای قبلیمان کند میکنند و سپس متوقف میشویم که این دو در دو سوی دیگرند. و آنگاه دل بستن به گذشتگان و گذشتههایمان هیچ سودی ندارد و دردی از ما دوا نمیکند. اینکه حسب و نسب ما در گذشته چه بوده و چه کردهایم و یا کردهاند، دردی از امروز و فردای ما دوا نخواهد کرد. عاقبت ما در عقب و پشت سرمان نیست، در پیش روی ماست، کاش که به خیر شود!
حتی در همین زندگی دنیاییمان نیز آنگاه که به راحتی و آمادهخوری و مصرف تن دادیم و هدف و آینده و تلاش و سرعت را فرو نهادیم و به جای کار و تلاش و سرعت در عمل به مخدر تفاخر به پیشینیان و تمدن گذشته خویش پرداختیم، دچار تنبلی اجتماعی و عقبافتادگی تمدنی شدیم و جشن و تفاخر به آن تمدنهای چند هزار ساله هم دردی از ما دوا نکرد.
این است که فریادی بلند را میتوان از بین صفحات قرآن شنید که به گوش میرسد و هرگاه صفحات آن را باز کنی، ما را فریاد میزند که:
«وَسَارِعُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ»(آل عمران-133)
سریع باشید! و بجنبید! وقت تنگ است. زمان و مهلت شما اندک است و زمان مغفرتجویی و پاکشدن کوتاه. و آنگاه بلافاصله بهشت بزرگ را در مقابل دیدگان کوچکمان که به کوچکی خو کردهاست، قرار میدهد تا دل از این آخور کوچک و حقیر برکنیم و بر آن آخر زیبا و کبیر ببندیم.
باز این علی است که هشدارمان میدهد و پژواک همین آیات در گوشهای سنگینشده ما میشود که:
«شُغِلَ مَنِ الْجَنَّةُ وَ النَّارُ أَمَامَهُ سَاعٍ سَرِيعٌ نَجَا وَ طَالِبٌ بَطِيءٌ رَجَا وَ مُقَصِّرٌ فِي النَّارِ هَوَى»(از خطبه 16 نهجالبلاغه)
آن کس که بهشت و دوزخ را پیش روی خود دارد، در تلاش است. برخی از مردم به سرعت به سوی حق پیش میروند که اهل نجاتند و بعضی به کندی میروند و امیدوارند و دیگری کوتاهی میکند و در آتش جهنم گرفتار است.
و یا در جایی دیگر میفرماید:
«فَاعْمَلُوا وَ اءَنْتُمْ فِي نَفَسِ الْبَقاءِ، وَ الصُّحُفُ مَنْشُورَةٌ، وَ التَّوْبَةُ مَبْسُوطَةٌ، وَ الْمُدْبِرُ يُدْعَى ، وَ الْمُسِي ءُ يُرْجَى ، قَبْلَ اءَنْ يَخْمُدَ الْعَمَلُ، وَ يَنْقَطِعَ الْمَهَلُ، وَ يَنْقَضِيَ الْاءَجَلُ، وَ يُسَدَّ بابُ التَّوْبَةِ، وَ تَصْعَدَ الْمَلائِكَةُ»(از خطبه 237 نهجالبلاغه)
اکنون که در متن زندگی و حیات هستید، عمل کنید که نامههای عمل گشوده و بساط توبه گسترده است و گریزندگان از طاعات خداوند به سوی او فرا خوانده میشوند و بدکاران و گنهکاران را امید عفو میدهند. سریع باشید! پیش از آنکه نفس این مهلت قطع گردد و از دستتان برود و اجل پایان پذیرد و درها بسته شوند و فرشتگان به آسمان صعود کنند. بکوشید! سریع باشید! فرصتها را غنیمت شمارید...
یادداشت از داریوش اسماعیلی، معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی واحد اصفهان