به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از اصفهان، ناصر مهدوی، عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران عصر روز گذشته سهشنبه در نشست تخصصی «عاشورا و عقلانیت» که بههمت انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی اصفهان برگزار شد، اظهار کرد: رسالت اصلی پیامبر(ص) آموزش جرئت زندگی کردن و روش درست زندگی کردن به انسانهاست و خداوند در قرآن میفرماید:«پیامبر از جنس شماست». پیامبر(ص) حقایقی را از درون خود انسانها نشان دادند، رازهایی که علما در خلوت با خود، آن رازها را کشف کردند.
وی ادامه داد: مفاهیم دینی باری بر دوش انسانها نیست، بلکه کمک حال زندگی مردم است. اما نه در آن دوران کسی سخن پیامبر(ص) را درست فهمید و نه پس از آن کسی توانست به درستی درک کند که هدف پیامبر کمک به انسانها، به بلوغ رساندن آنها و کم کردن به حل مشکلاتشان است. گاهی انسانها تنها از لحاظ جسمی قوی هستند، ولی شعور و رشد عقلی کمی دارند و در این حالت به خود و جامعه آسیب میزنند.
مهدوی گفت: تنها بخشی از اتفاقات بد موجود در این دنیا مانند سیل و زلزله و... به خدا باز میگردد که البته آن هم قابل تبیین است، اما بخش بزرگی از آن مانند جنگ و گرسنگی به خاطر انسانهایی است که به بلوغ فکری نرسیدهاند. قرآن در توصیف چنین انسانهای گناهکاری میگوید: «اکثرهم لایعقلون». در قرآن رازها و حقایقی عمیق و با ارزش وجود دارد.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه بخشی از مطالب قرآن، بیان سرگذشت پیامبران است که البته این داستانها تفاوتهایی با داستانهای انجیل و تورات دارد، خاطرنشان کرد: در دل تمام این داستانها رازهایی وجود دارد که ما را تحت تاثیر قرار میدهد؛ برای مثال داستان حضرت ابراهیم علیهالسلام چند ویژگی دارد که با داستان عاشورا و هدف امام حسین(ع) مشابهت دارد و اولین آن این است که آن حضرت زمانی که بت پرستی مردم زمان خودش را دید، در مقابل آنها نایستاد بلکه با آنها همراه شد تا تصویر درستی از خدا به آنها ارائه دهد تا مردم با یاری این تصویر درست، دست از بتپرستی بردارند.
مهدوی ادامه داد: ایشان سعی کرد تا با دلیل، منطق و خرد مردم را به خدا بخواند. در واقع سلاح انسان خرد میباشد و انسان بدون خرد، بی سلاح است. بزرگترین رسالت ابراهیم علیهالسلام هم همین خرد و آگاهسازی مردم است. ایشان نشان داد زمانی که انسان یک حقیقت مطلق را بپرستد، آنگاه آزاد است. قدرت پرستی و جاه طلبی ما انسانها تاکنون باعث بدبختی و شکاف میان ما شده و بتهایی اطراف ما را فراگرفتهاند که توان جداشدن از آنها را نداریم. امام حسین علیهالسلام هم با همین بتها جنگیدند.
وی اضافه کرد: ویژگی دوم حضرت ابراهیم علیهالسلام این است که ایشان با دلیل و منطق و خرد با مردم صحبت و آنها را به خداپرستی دعوت و از بتپرستی نفی کرد.
به گفته مهدوی، در داستان ابراهیم علیهالسلام به ریشههای کفر که جهل و نادانی است، پرداخته شده و مردم در جواب هدایت ابراهیم، پرستش بتها را کاری عنوان کردند که از پدرانشان به آنها به ارث رسیده است. آنها جرئت فهمیدن نداشتند و یا این جرئت از آنها گرفته شده بود، درست مثل انسانهای عصر ما. ابراهیم علیه السلام هرگز به مردم نگفت که چون من از جانب خدا آمده و بر حقم، از من پیروی کنید؛ بلکه گفت از من پیروی کنید چون من علم دارم، از دلیل و زندگی منطقی اطاعت کنید.
وی گفت: قرآن از ما میخواهد که از این داستانها عبرت بگیریم. قرآن میگوید که راه بهشت خرد و اندیشه است. ابراهیم علیه السلام از رنجهای پست آدمی آزاده و وارسته است. او حتی برای همه کسانی که او را مورد ظلم قرار داده بودند دعا کرد، چون روح خشونت آمیزی نداشت.
استاد دانشگاه تهران بیان کرد: تمام کارها و اعمال امام حسین علیهالسلام هم با دلیل و هدف است؛ ایشان میفرمایند: شما فکر میکنید من زندگی و خانواده خود را دوست ندارم؟ اینها میخواهند آزادی و عقل را از من بگیرند، من دوست دارم که زنده بمانم، اما میخواهم خوب زندگی کنم، چرا که آخرت وام این دنیاست. اگر در این دنیا خوب زندگی نکنیم، در آن دنیا باید با حقارت و بدبختی زندگی کنیم.
مهدوی در ادامه گفت: اگر انسان از لحاظ روحی بالنده نباشد، در مقابل سختیهای این دنیا خواهد شکست و روحش تیره و تار خواهد شد. امام حسین میفرمایند که این انسانها میخواهند روح مرا تیره کنند و روح تیره در مقابل خداوند ارزشی ندارد. امام حسین علیهالسلام مانند ابراهیم تا آخرین لحظه با دلیل و منطق صحبت کرد.
وی افزود: انسانهای قدرتمند نه به شمشیر خود، بلکه به عقلشان تکیه میکنند. قدرت روحی و اصالت و شخصیت ساخته شده انسان را بزرگ میکند. امام حسین علیهالسلام جامعه را به اندیشیدن و دلیل آوردن تهییج میکند تا بالغ شود، زیرا جامعه نابالغ، جامعه درستی نیست.
وی بیان کرد: ویژگی سوم داستان حضرت ابراهیم علیهالسلام شکستن تعدادی از بتها و نشکستن بت بزرگ است؛ گاهی اتفاقاتی در زندگی انسان میافتد که وجدان او را از بین میبرد. چنین انسانهایی باید خودشان این بت بزرگ را بشکنند و خود را از وابستگیها جدا کرده و وجدانشان را بیدار کنند.
مهدوی گفت: امام حسین علیهالسلام برای قیام کردن نرفت؛ چون میدانست تفکر مردم آن زمان به قدری سطحی و کم عمق است که نمیتواند با آنان جامعه خوبی بسازد. انسانها برای خوشبخت شدن و رفتن به بهشت باید رنج بکشند و چون در آن زمان مردم نمیخواستند از خواب شیرینشان بیدار شوند، امام حسین نیز مانند ابراهیم علیهالسلام تنها ماند. ما باید از بعضی ذهنیتها و وابستگیهای منفی دست بکشیم تا به تکامل و سعادت برسیم. گاهی برای از بین بردن رنجهای سطحی باید رنج کشید.
استاد دانشگاه تهران خاطرنشان کرد: ویژگی آخر ابراهیم علیهالسلام این بود که حاضر شد چیز عزیزی را قربانی کند. این داستان، اوج اعتماد به خداوند است. نفی قربانی کردن اسماعیل علیهالسلام، نفی قربانی کردن انسان است. هیچ کس حق ندارد آزادی، فردیت و انسانیت انسانی را قربانی کند تا او را به تعالی برساند.
وی افزود:پیام امام حسین علیهالسلام این است که ایشان در مقابل ظلم ایستاد و برای زندگی جنگید و زمانی که راه زندگی سعادتمندانه بسته بود، با افتخار تن به مرگ داد.