داریوش اسماعیلی، معاون فرهنگی جهاددانشگاهی واحد اصفهان در گفتوگو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) از اصفهان،درباره سیره و زندگی امام سجاد علیهالسلام، اظهار کرد: در زمان پیامبر(ص)، مردم دچار جاهلیتی بسیار خشن و بدوی بودند، بهگوهای که اعراب کودکان خود را زنده بهگور میکردند. پیامبر(ص) در مواجه با آن مردم و برای انتشار پیام توحید، متناسب با فضای اجتماعی و روانی جامعه آنها رفتار کرد و در نهایت به قدرت رسیدند و با آن اشرافیت و جاهلیت خشن دوران خود روبرو شدند و ضمن شکست دادن آنها، پیام اسلام را نیز گسترش دادند.
وی ادامه داد: در زمان امام علی علیهالسلام، قضیه کمی متفاوت است؛ یعنی جامعهای که در زمان ایشان شکل گرفته بود نیز با آن جاهلیتها روبرو شد، بهطوری که مردم پس از فوت پیامبر(ص) و خانه نشینی امام علی علیهالسلام، بازگشتهایی به جاهلیت گذشته داشتند، اما این جاهلیت جدید لباس مذهب و دین به تن داشت و در زیر تزویر پنهان شده بود که آن را در چهره افرادی مثل عمروعاص و معاویه میبینیم.
اسماعیلی افزود: نوع دیگری از این بازگشت، به شکلی خشنتر و به نام خوارج و با رنگ و بوی دینی به وجود آمد و حضرت علی علیهالسلام نیز با جریانهای ناکثین، مارقین و قاسطین مواجه شدند و در طی دوران حکومت خود، دورانی پر تلاش و تنش و همراه با درگیری با این گروهها داشتند. همچنین ایشان با اشاره به همان مبانی اولیه توحیدی پیامبر(ص) و درگیرشدن با این جریانات خشن به اسم دین، عملی دو سویه را در راه مبارزه با این جاهلیت جدید در پیش گرفتند.
معاون فرهنگی جهاددانشگاهی واحد اصفهان خاطرنشان کرد: در این زمان حضرت علی علیهالسلام هم مبانی اولیه دین را از نو بازگو و از آن غبارزدایی نمودند و هم تدابیر جناح مقابلش را خنثی کردند که در نهایت حکومت ایشان در راه انجام این کار سخت و درگیری با جبهههای مختلف، پایان یافت.
به گفته وی، پس از پایان حکومت حضرت علی علیهالسلام، ماجرای معاویه و بنیامیه را شاهد هستیم که دست به سرکوبی شدید قیامهایی مانند کربلا زدند و مردم نیز با شکستی بیرونی روبرو شدند. این ضربه بیرونی به نوعی باعث شد که مردم اعتماد خود را به نسبت به بیرون از دست داده و به درون خود بازگشت داشته باشند. معمولا مردم پس از شکست در جنگها و حرکات بزرگ اجتماعی، روحیهای آسیبپذیر دارند و درونگرا میشوند.
اسماعیلی گفت: مثلا پس از حمله، سرکوب و کشتار وسیعی که مغولها در ایران انجام دادند، جریان بازگشت به درون در افرادی مثل خیام اوج گرفته و مقبولیت پیدا میکند که علت آن همان روحیه شکست خورده و آسیبپذیر مردم است و یا مثلا در دوران معاصر و پس از جنگ جهانی دوم و پس از آن کشتار وسیع، مردمی که از آن حادثه متالم بودند، نهضتهای فکری مثل اگزیستانسیالیسم در غرب به وجود آمدند که هدف آن، فرار از بیرون و بازگشت به درون انسان بود.
وی گفت: به لحاظ روانشناسی اجتماعی، شرایط پس از شکست، شرایطی را در انسانها به وجود میآورد که انسانها دیگر اعتماد خود را به بیرون از دست داده و تحمل شنیدن استدلالهای مستقیم و تنشها را ندارند و به همین دلیل از سیاست گریزان شده و به عرصه هنر، عرفان و درونگرایی روی میآورند و در واقع این بازتاب همان شکستهای اجتماعی است.
اسماعیلی اضافه کرد: امام سجاد علیهالسلام، در دورانی که زندگی میکردند با چنین جریان تاریخی-اجتماعی روبرو شدند و باید در این زمان راهی را مطابق وظیفهای که برای تبلیغ دین و ترویج احکام الهی و معارف توحیدی اسلام، داشتند، پیدا میکردند؛ به همین دلیل ایشان مقوله دعا متوسل شدند. البته شرایط سیاسی زمان ایشان نیز شرایط مناسبی برای بیان دیدگاههایشان نبود، اما علل اصلی این کار همان شرایط روانی و اجتماعی جامعه زمان ایشان بود.
وی گفت: مردم در آن زمان و در پی شکستها و سرکوب قیامهای مختلف، به درونگرایی روی آورده بودند و در اینجا امام سجاد علیهالسلام ،معارف اسلام را در قالب دعا قرار دادند و زمینه گسترش و حفظ آن را فراهم کرده و از تحریف آن جلوگیری کردند.