سفری که هم شیرین بود و هم دردآور...
کد خبر: 3649709
تاریخ انتشار : ۱۵ مهر ۱۳۹۶ - ۰۸:۵۷
همسر حاج سعیدی‌زاده از خاطرات حج گفت؛

سفری که هم شیرین بود و هم دردآور...

گروه فعالیت‌های قرآنی: همسر شهید حاج محمدسعید سعیدی‌زاده از خاطرات حج گفت؛ آنجا که در برابر عظمت خداوندی خستگی معنا نداشت اما در منا با خاطرات همسر شهیدش بسیار سخت و دردآور گذشت.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) از خوزستان، مهرماه سال 94 درپی فاجعه منا سه عضو گروه تواشیح باقرالعلوم آبادان در سرزمین وحی با بی‌کفایتی انسان‌هایی دون به شهادت رسیدند.

امسال و با برقراری مجدد اعزام ایرانیان به خانه خدا خانواده‌های این شهدای خوزستانی به حج ابراهیمی اعزام شدند، حمیده مطورعیدانی همسر شهید حاج محمدسعید سعیدی‌زاده یکی از این اعزام شوندگان بود.

با او درباره حال و هوای روزهایش در خانه امن الهی و شهر پیامبر(ص) به گفت‌وگو نشستیم.

حمیده مطورعیدانی همسر شهید حاج محمدسعید سعیدی‌زاده در گفت‌وگو با ایکنا خوزستان از حال و هوای این سفر معنوی گفت: بحمدالله امسال به لطف خدا به مکه رفتم؛ در آنجا در ابتدا در مسجد جحفه برای اولین بار لباس احرام را به تن کردم و به همراه هم‌کاروانی‌هایمان اولین قدم برای انجام اعمال را برداشتیم. به یک باره همه گویا فرشتگان سبک بالی شده بودیم آماده رسیدن به خدا. حس عجیبی بود قابل وصف و گفتن نیست. بعد از آن لبیک‌گویان به طرف مقصود اصلی حرکت کردیم و  وقتی چشمم اولین‌بار به عظمت و زیبایی خانه خداوند افتاد و آن همه شکوه و جلال و جبروت را دیدم دیگر خستگی معنا نداشت چنان مبهوت او بودم که لحظه‌ای پلک نمی‌زدم و چشم از او برنمی‌داشتم و چشمانم سیر نمی‌شد.


وی ادامه داد: برخورد مسئولان سعودی با ایرانیان در مکه مناسب‌تر از مدینه بود و در مدینه سعودی‌ها اجازه نمی‌دادند که بانوان به بقیع بروند و ما از دور نظاره‌گر بودیم وحسرت به دل؛ خداراشکر هتل ما دقیقا روبه‌روی قبرستان بقیع بود و ما هر لحظه از دور اشک می‌ریختیم و زیارت می‌خواندیم؛ حس غربت خاصی داشت اما لذت‌بخش و آرامش‌بخش بود.


مطورعیدانی گفت: از زمانی که باید برای اعمال اصلی و حرکت به سمت عرفات و مشعر و منی اعزام می‌شدیم، حالم دگرگون شد؛ در آنجا بود که کم آوردم و نمی‌توانستم جلوی اشکم را بگیرم هرچه سعی می‌کردم کسی متوجه نشود، نشد. تمام خاطراتم که با محمدسعید بود زنده و یادآوری شد؛ یادآوری آن موقع که عکس برایم می‌فرستاد و توضیح می‌داد که در آن زمان چه می‌کنند خیلی لحظه سخت و دردآوری بود. وقتی چشمم به حجاج می‌افتاد که روی زمین شبانگاه مشغول رازونیاز با معبود خود بودند بیشتر منقلب شدم؛ یاد خاطرات و عکس‌ها و فیلم‌هایی که یادگاری انداخته بود و با دل خوش برایم می‌فرستاد افتادم. با دیدن آن صحنه‌ها همه آن خاطرات مقابل چشمانم جان گرفت؛ خدای من عجب سالی بود! در آن سال چندین هزار مسلمان مظلوم و لب تشنه جان باختند و ما را داغدار و چشم انتظار گذاشتند آن هم به دلیل بی‌کفایتی شجره ملعونه. آنجا برایم خیلی سخت گذشت و واقعا دردآور و نفس‌گیر بود.


وی ادامه داد: برای وضعیت روحی الان و روحیه مناسب‌تر خدا را شاکرم؛ در کنار دخترانم آرامتر شدم؛ در حج که بودم دلم پیش دخترانم بود و بعد از بازگشتم ریحانه و محیا باذوق فراوان و با اشک شوق به استقبالم آمدند.


همسر حاج سعیدی‌زاده تصریح کرد: در حج امسال همه عوامل و مسئولان کشور در کنار هم همدل و دلسوزانه و با تمام وجود و بااخلاص پیگیر تحقق حج موفق و خوبی بودند و حتی ساعت‌ها زیر آفتاب سوزان کنار جاده ایستاده و پیگیر سلامت حجاج بودند. امور تک تک حجاج،‌ کاروان‌ها، مسیر رفت و آمد حجاج را با حساسیت فراوان و با برنامه‌ریزی دقیق پیش می‌بردند که الحمدالله حج عزتمندانه و مقتدرانه‌ای همانگونه که رهبر معظم انقلاب خواسته بودند، برگزار شد.

captcha