محمدصادق دهنادی، کارشناس مدیریت رسانه در گفتوگو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) درباره عملکرد سیما در دهه اول ماه محرم اظهار کرد: درباره عملکرد صدا و سیما و همچنین سایر رسانههای تصویری مانند سینما و ویدیو رسانه هر سال نسبت به سالهای گذشته با وضعیت بغرنجتر روبهرویم. به نظرم این وضعیت حاصل 4 مشکل اصلی است. نکته اول مشکل اقتصادی سینما و تلویزیون تقریباً تمامدولتی ماست که همیشه در دوره رکود و مشکلات اقتصادی نمیتواند سراغ ایدههای خوب و درجه ممتاز برود.
وی افزود: امسال نیز مانند سالهای گذشته دست صدا و سیما خالی بود و دیدیم به جز یکی دو سریال درام خانوادگی عملاً مخاطب تلویزیون محتوای خاصی را ندید، حتی در بخشهای غیرمحتوایی نیز دست تلویزیون امسال خالیتر از سالهای پیش بود، به نحوی که گزارشهای میدانی و میزگردهای انجام شده به لحاظ کیفی وضعیت مناسبی نداشت.
این پژوهشگر حوزه فقه رسانه و رسانه اسلامی ادامه داد: نکته دوم؛ مربوط به اتمام پتانسیل ذهنی و مدیریتی گروهی است که هماکنون سالهاست سکان برنامهسازی را بدون چرخش خاصی در دست دارند. بهتر میدانید که مسئله کمبود منابع یک مطلب است و خلاقیت و مدیریت یک مسئله دیگر. به همین دلیل شما میبینید رسانه ملی حاضر نیست به جای این همه ریزهکاری کم هزینه، اما پراکنده، یک تله تئاتر جاندار شبیه آن چیزی که در «معصومیت از دست رفته» دیدم، ارائه کند.
دهنادی درباره عدم تخصیص بودجه به مشکل مناسب در سیما گفت: به نظرم قطعاً هزینه همین سریالهای «جیم» و «د» را اگر روی هم میگذاشتیم و یک کارگردان کارکرده در حوزه تاریخ اسلام را فرا میخواندیم، اگر نمیشد قصه عاشورا را به قاب تلویزیون آورد، لااقل میشد در دریای بیکرانه معارف عاشورا یک قصه کوچکتر را به خوبی پرداخت کرد. مثل کارهایی که مدیران و هنرمندان اول انقلاب انجام میدادند. شما فیلم «سفیر» را به ذهن بیاورید یا تله تئاترهایی که درباره دو طفلان مسلم ساخته شد یا همان شاهکار استاد بیضایی (روز واقعه). اینها هیچکدام بودجه نجومی نداشتند. دکورهای آنچنانی نداشتند. از تنوع لوکیشن و پرسوناژ بهره نبرده بودند، حتی در کار بهرام بیضایی ما داستان مستند هم نداریم، اما کاری ساخته میشود که ارزش هنری دارد و دارای بار محتوایی مذهبی است و سالها میماند.
این مدرس دانشگاه در تکمیل توضیح فوق تاکید کرد: در واقع چنین جرأت و خلاقیتی وجود ندارد. مدیران سیما بیش از 20 شبکه تاسیس کردهاند ولی برنامه مشخصی برای پرکردن آنتن این تعداد شبکه ندارند، بنابراین نباید انتظار داشته باشیم که دست از سر «مختارنامه» و برخی صحنههای «روایت عشق» و «روز واقعه» بردارند.
مدیر فرهنگسرای معرفت تصریح کرد: عامل سوم که دست بخش خصوصی را برای ادای دین به حضرات معصوم(ع) بسته است، بعضی بحثهای شبهانگیز در حوزه هنر دینی است. به عنوان مثال، من به عنوان کسی که مدتها در حوزه فقه رسانه پژوهش کردهام دقیقاً نمیدانم چرا فیلم «رستاخیز» که یک ابر پروژه در حوزه فیلم عاشورایی است در عراق و لبنان و کویت و سایر جوامع شیعه اکران میشود اما همین کار در ایران با مسایل پیچیدهای مواجه میشود.
دهنادی با بیان اینکه امکان برای سرمایهگذاری در حوزه فرهنگ کم رنگ شده، گفت: شرایطی پیش آمده که اگر سرمایهگذاری به دین و دنیای خودش علاقهمند باشد، به طرف کار دینی نیاید و یا مثلا آن اتفاقهای که برای مختارنامه افتاد و صحنههایی از آن حذف شد. بنابراین به نظر میرسد تا زمانیکه ما حکمیت سازمانی ولی فقیه را در باب مسائل عمومی و از جمله هنر و رسانه نپذیریم و این مسئله را به سلیقه خودمان برگزار کنیم. انگیزه و جرأت هنرمندان برای ورود به مسائل دینی و مذهبی روز به روز کمتر میشود.
وی در بخش دیگری از سخنان خود تاکید کرد: عمل چهارم که ما را در این وضعیت راکد و در حوزه فیلم و محتوای رسانهای نامناسبی قرار داده، جدایی فزاینده فضاهای دینی و حرفهای است. برای مثال رضا کیانیان و داود میرباقری را ببینید. اینها خیلی قبلتر از اینکه کارگردان سینما باشند یا بازیگر شاخص تلقی شوند بچه هیئتی بودهاند. مشق ایدههایشان را پای منبر گرفتهاند، ولیکن الان ده سال است که همه سیستم میخواهند «سلمان فارسی» ساخته نشود! اما میرباقری به رغم همه ممانعت عملی و همچنین بالا رفتن سن از پیگیری دست بر نمیدارد.
دهنادی در پایان تاکید کرد: فرج الله سلحشور در بستر سرطان برای شروع سریال حضرت موسی(ع) لحظه شماری میکرد از کارگردانهای جدید که یک روز مذهبی میسازند و هفته دیگر روشنفکری و یک روز دیگر سراغ طنز میروند، کدام را سراغ دارید که چنین انگیزهای داشته و به رغم مشکلات خودش به دنبال بودجه امکانات و موافقتهای لازم برای شکل دادن یک کار غیر سفارشی، اما جاودانه برای اهل بیت باشد؟