حجتالاسلام سید محمد حسینی، نویسنده کتاب «تفسیر اهلالبیت(ع)» در گفتوگو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از اصفهان با بیان اینکه علم تفسیر به نوعی کشفالغطی و پرده برداشتن از حقیقت آیات قرآن است، اظهار کرد: آیات قرآن در سه بخش نازل شدهاند. یک بخش، محکمات قرآن کریم است که اگر عامه مردم با زبان عربی آشنا باشند، آنها را درک میکنند. بخش دیگر، مجملات قرآن کریم نام دارد که منظور همان معانی و مفاهیم قرآن می باشد و کسی جز خدا و اولیای او از آنها آگاهی ندارد.
وی افزود: بخش سوم، متشابهات قرآن کریم است که دوپهلو و مبهم بوده و انسان در فهم معانی آنها و منظور اصلی خداوند دچار سردرگمی و استیصال میشود، لذا برای فهم آنها باید به راسخون فی العلم که همان ائمه معصومین(ع) و جانشینان رسول خدا(ص) هستند و دانش و علم آنها از خداوند است، مراجعه کرد.
حجتالاسلام حسینی ادامه داد: طبق فرمایش امیرالمومنین(ع)، علت اینکه خداوند قرآن کریم را در سه بخش نازل کرده، این است که مردم ولی خدا را از غیر ولی باز شناسند و متوجه شوند که ائمه معصومین(ع) از باطن و اسرار قرآن آگاهند و ولی خداوند هستند و دیگران اطلاعی از اذکار خداوند ندارند.
وی اضافه کرد: منظور از مجملات قرآن کریم حروفی مثل الم و حم است که هیچکس از اصل موضوع و معنای آنها آگاه نیست و اسراری میان خدا و اولیای اوست و آنهایی که مدعی رهبری در اسلام بودند مثل خلفای غاصب، از همین طریق به خوبی شناخته میشدند، منتها مسائل سیاسی و استکباری تأثیرگذار بود.
نویسنده کتاب «تفسیر اهلالبیت(ع)» عنوان کرد: برای تفسیر صحیح قرآن و فهم معنای مجملات و متشابهات، باید به کسانی مراجعه کرد که منازل آنان محل نزول وحی بوده است. خداوند معانی واقعی قرآن را برای راسخون فی العلم بیان کرده، لذا باید ببینیم که آنها چگونه قرآن را معنا کردهاند؛ به هر حال اشتباه ما این است که برای فهم قرآن به سراغ خاندان وحی نرفته و معنای آیات را از آنان نمیپرسیم.
وی با اشاره به کتاب «تفسیر اهلالبیت(ع)» گفت: در این کتاب برای تفسیر قرآن کریم، تنها نظر اهلبیت(ع) ذیل آیات آورده شده و البته در مواردی که میان مفسرین اختلاف وجود داشته، به لحاظ اینکه در برداشت معنا و مفهوم دچار دوگانگی، گمراهی و ابهام بودهاند، عین سخن معصوم را نیز در پاورقی آوردهایم تا مشکلی ایجاد نشود.
حجتالاسلام حسینی تصریح کرد: کتاب «تفسیر اهلالبیت(ع)» در هشت جلد با رجوع به کلام ائمه معصومین(ع) پایهگذاری و تدوین شده است. به عقیده من قرآن از نظر فنون ادبی، ریزهکاریها و پیچوخمهایی دارد که عموم افراد جامعه نمیتوانند از آن بهره ببرند، چون از فنون ادبی و لغات عربی اطلاع ندارند؛ لذا بنده تلاش کردم تا با تفسیر قرآن به شیوه رجوع به احادیث اهلبیت(ع)، ابتدا به سراغ صاحبان وحی بروم، چرا که این خاندان در تمام مباحث و موضوعات نه تنها به اندازه مکفی، بلکه بیش از حد نیاز حدیث و روایت دارند، تا جایی که باید گزیده و خلاصه مطالب آنها بیان شود.