یک پیشگویی عجیب
کد خبر: 3650711
تاریخ انتشار : ۱۷ مهر ۱۳۹۶ - ۰۹:۵۵

یک پیشگویی عجیب

روز دوم سال دوم بعثت‌ پیغمبر‌ اسلام‌ بـود کـه گـزارش مهمی از راه دوری به مکه رسید سودپرست باید مردم آری مردم،از‌ ترویج وتشویق آنان خودداری کنند وگرنه وجود مـطبوعات و هر چیز دیگر به هر نحوی‌ که باشد نشانه بارز‌ خواسته‌های‌ ماست چنانچه خـداوند می فرماید:ان الله لا یغیر ما بـقوم حـتی یغیروا ما بانفسهم- از دست که نالیم که از ماست که بر ماست.

به گزارش خبرگزاری بین‌‌المللی قرآن(ایکنا) تبیان نوشت: روز دوم سال دوم بعثت‌ پیغمبر‌ اسلام‌ بـود کـه گـزارش مهمی از راه دوری به مکه رسید سودپرست باید مردم آری مردم،از‌ ترویج وتشویق آنان خودداری کنند وگرنه وجود مـطبوعات و هر چیز دیگر به هر نحوی‌ که باشد نشانه بارز‌ خواسته‌های‌ ماست چنانچه خـداوند می فرماید:ان الله لا یغیر ما بـقوم حـتی یغیروا ما بانفسهم- از دست که نالیم که از ماست که بر ماست.
دوم صاحبان جراید!
آیا می توان گفت:ارباب‌ جرائد گناهی ندارند،و در اصلاح و فساد نشریه مؤثر نیستند و نقش مهمی را بازی نمی‌کنند؟اگر مدیر روزنامه،یـا مجله و نشریه‌ای فردی زنده‌ و آزاد و صالح و پاکدامن و غیرتمند باشد و واقعا دلش به حال خود و همنوعان خود‌ بسوزد‌ هرگز و هیچ وقت راضی نخواهد شد صفحات و اوراق نشریه‌اش ننگین و آلوده به مطالب‌ مضر و گمراه‌کننده و فضیلت‌ کش شود.
گیرم مردمی هم در گـرداب فـساد و فحشاء و بدبختی دست و پا می زنند و همه خواهان مطالب شهوت‌ انگیز‌ و شرم‌آورند‌ ولی وظیفه و جدانی‌ هادیان افکار اجتماع و مربیان روح و فکر جامعه که قطعا باید مردمانی صاحب فضل‌ و کمال باشند چیز دیگر است آنها کـه بـه نام مدیر جرائد و مطبوعات در میدان‌ نبرد‌ زندگی‌ خودنمائی می کنند نباید در سقوط فکری و انحطاط اخلاقی و پائین بردن سطح معلومات‌ و فرهنگ کمک کنند بلکه باید برخلاف خواسته‌ های نفسانی مریض، نسخه بنویسند و دارو تـجویز کـنند و همانند غواصی‌ ماهر‌ به قعر‌ دریای ژرف تباهی رفته پیکر‌ نیمه‌ جان‌ غرق‌ شدگان ضلالت‌ و فساد را نجات دهند.
که اهل کتابند(انجیل)مسلط شدند و آنها را با آن همه قدرت شکست دادند، بالاخره روزی خـواهد‌ آمـد‌ که ما هم که تـابع کـتابی آسـمانی نیستیم‌ بر‌ مسلمین که تابع قرآن هستند چیره خواهیم شد و شکست جبران‌ ناپذیری به آنها خواهیم داد به علاوه این گونه پیروزی ها و شکست‌ها را دلیل‌ بر‌ حـق‌‌ بـودن فـاتحین و باطل بودن مغلوبین می‌گرفتند و این طور نتیجه می‌گرفتند کـه‌ مـسلمین که بعدها مغلوب ما می‌شوند بر باطلند و ما بر حقیم.

گیرم مردمی هم در گـرداب فـساد و فحشاء و بدبختی دست و پا می زنند و همه خواهان مطالب شهوت‌ انگیز‌ و شرم‌آورند‌ ولی وظیفه و جدانی‌ هادیان افکار اجتماع و مربیان روح و فکر جامعه که قطعا باید مردمانی صاحب فضل‌ و کمال باشند چیز دیگر است آنها کـه بـه نام مدیر جرائد و مطبوعات در میدان‌ نبرد‌ زندگی‌ خودنمائی می کنند نباید در سقوط فکری و انحطاط اخلاقی و پائین بردن سطح معلومات‌ و فرهنگ کمک کنند بلکه باید برخلاف خواسته‌ های نفسانی مریض، نسخه بنویسند و دارو تـجویز کـنند و همانند غواصی‌ ماهر‌ به قعر‌ دریای ژرف تباهی رفته پیکر‌ نیمه‌ جان‌ غرق‌ شدگان ضلالت‌ و فساد را نجات دهند.

بد نیست کمی حوصله کنیم و پیش از‌ شرح‌ خبر‌ غـیبی قـرآن راجـع به غلبه ی رومیان به تاریخ‌ غلبه ایران بر رومیان گوش‌ کنیم‌:
روابـط دربار ایران و روم در امپراطوری مریس و شاهنشاهی هرمز بسیار صمیمانه و دوستانه بود،هرمز شهرهائی که‌ پدرش‌ انوشیروان‌ از روم به تصرف درآورده بود بـه مریس‌ بـاز داد.
در سـلطنت هرمز یکی‌ از‌ سرداران‌ او(بهرام چوبین)با شاهنشاهی هرمز مخالفت نمود و کـم‌کم ایـران گرفتار یک تشنج داخلی‌ شد‌ و هرمز‌ از مقام شاهنشاهی خلع شد فرزند او خسرو پرویز به امر پدر به روم رفـت و از‌ امـپراطور‌ اسـتمداد نمود.
امپراطور قشون فراوانی همراه او فرستاد.خسرو به ایران برگشت و بهرام چوبین‌ را‌ شـکست‌ داد و خـود بـه منصب شاهنشاهی نشست؛ پس از مدتی رومیان مریس را از امپراطوری خلع‌‌ نموده‌ و او را کشتند و«فکاس»به منصب امپراطوری نشست.
مـریس هـنگام مـرگ وصیت کرد که‌ از‌ شاهنشاه‌ ایران بخواهید تا خون مرا تلافی کند چون خبر کـشته شـدن مریس به خسرو رسید‌،فکاس‌ را به رسمیت نشناخت و لشکر انبوهی بنواحی‌ مختلف متصرفات روم فـرستاد.آغـاز جـنگ های‌ خسرو‌ با‌ روم در سال 603 میلادی بود و متصرفات‌ روم به شرح ذیل به تصرف ایران درآمد:
شهر«دارا‌»در‌ سال‌ 605 و«قـلعه‌های مـحکم ارمنستان»در سال 609 و«انطاکیه» در سال 611.
در‌ همین‌ اوان فکاس از تدبیر مملکت‌داری عاجز مانده بود،هرقل بـه جای او نـشست. قـشون ایران به پیشروی‌ خود‌ ادامه داد تا در سال 612 مازاکا و دمشق را در614 گرفت‌ پس‌‌ مازاکا و دمشق را در 614 گرفت پسـ‌‌ از‌ آن در سال 615 فلسطین و اسکندریه را در‌ سال‌ 616 فتح کرد سپس (کالدن) که نزدیک پایتخت (قـسطنطنیه) بـود تـسخیر شد‌ و بالاخره‌ سپاه ایران به اندازه‌ای پیشروی کردند‌ که‌ مردم‌ پایتخت‌، قریه‌های‌ نزدیک‌ را که آتش مـی زدند تـماشا مـی‌کردند‌ هرقل‌ سخت مضطرب شد، و خزانه ی روم را حمل کرده و خواست از قسطنطنیه فرار‌ کند‌ روحـانیون و مـردم مانع شدند.این مطلب‌ را تا همین جا داشته‌ باشید‌.
گزارشی که به مکه رسیده بود‌؛مربوط‌ به همین مـغلوبیت و پیـشرفت ایرانیان بود کفار مکه این موضوع را به فال نیک می گرفتند و می گفتند‌ اهل‌ کتاب (رومـیان) شـکست خوردند و آتش‌ پرستان‌ غالب‌ شدند ما نـیز‌ بـر‌ مـسلمین چیره خواهیم شد‌.
در‌ همین وقت که دولت ایـران دارای قـدرت بی‌ نظیری بود و روی حساب‌ های عادی کسی‌ بارور‌ نمی کرد‌ که حالاها دولت ایران مغلوب رومیان‌ واقـع‌ شـود قرآن‌ کریم‌ با‌ بیانی قـطعی و جـدی‌ از‌ سه حـادثه مـربوط بـه آینده خبر داد:
1-رومیان در نزدیک ترین سرزمین ها بپای تـخت خـود مغلوب شدند‌ ولی‌ آنها بعد از شکست‌ غالب خواهند‌ شد‌(الم‌ غلبت‌ الرومـ‌ فـی ادنی الارض‌ و هم‌ من بعد غـلبهم سیغلبون)
2-این غلبه بـین سـه تا نه سال خواهد بـود(فـی بضع سنین‌)
3-در‌ آن زمان‌ که رومیان غالب می شوند مسلمین در اثر‌ کمک‌ تازه‌ای‌ که‌ خـدا‌ بـه آنها‌ کرده‌ مسروند(یومئذ یفرح المـؤمنون بـنصر اللّه)
ایـن سه موضوع بـه شرح زیـر صورت گرفت:
1-در سال 622 مـیلادی در کـوه های سرحدی ارمنستان جنگی بین هرقل«و شهر بزار‌» سردار ایرانی در گرفت و به فتح رومی ها خاتمه یـافت.
دوبـاره در سال 623 هرقل بطرف ایران لشکرکشی نـمود خـسرو هم بـا 40 هـزار نـفر سپاه به جلو او شتافت و بـالاخره هرقل فاتح‌ شد‌ و بعضی از شهرهای ایران را غارت نموده و آتشکده‌ها را خراب کرد.
و در سال 626 سه اردوی خسرو کـه بـرای حمله به (اران) شتافته بود؛ مغلوب شـدند و در سـال 626‌ دوبـاره‌ (کـالدن) بـه تصرف هرقل درآمد و قـشون ایـرانی در اثر طوفانی که خاک‌ بر آنها می ریخت شکست سختی خوردند. و بالاخره در سال 627 که آخرین‌ سال‌ جـنگ‌ ایـران و روم اسـت در‌ نزدیکی‌ نینوای قدیم جنگی بین دو سپاه مـخالف روی داد اگـرچه قـشون ایـران‌ اسـتقامت قـابل تمجیدی از خود نشان داد و هرقل از نقشه ی خود که‌ تصرف‌ (تیسفون) (پایتخت خسرو) بود منصرف شد‌ ولی‌ در اثر ترسی که بر خسرو مستولی شد فرار کرد و همین عمل او باعث نفرت‌ مـردم گردید و بالاخره او را در حبس افکنده و کشتند.
2-به اتفاق مورخین فاصله ی بین شکست و غلبه‌ آنها‌ حدود نه سال شد.
3-در سال 624 که بحبوحه ی غلبه رومیان بود جنگ بدر رخ داد و در این جنگ در اثر کمکی که خـدا بـه مسلمین داده بود بر کفار پیروز‌ شدند‌ و همه شاد‌ و مسرور بودند.
نتیجه:
همانطور که در سابق مدلل داشته‌ایم این گونه پیش‌ بینی های صریح و صحیح‌ جز برای کسی که‌ با عالم دیگر ارتباط داشته بـاشد مـیسر نیست-و ما آن فرد را‌ پیغمبر‌ می نامیم‌.منبع:
«درس هایی از مکتب اسلام » فروردين 1340، سال سوم - شماره 2
captcha