احمدرضا درویش در برنامه شب گذشته «چلچراغ» برحسب اشراف بر موضوع سینمای تاریخی به ویژه تاریخ اسلام حاصل تحقیقات و پژوهشهای حداقل ده سالهای که به انجام رسانیده است تا خروجی آن نگارش فیلمنامه «رستاخیز» شود، ابتداً به توضیح پیرامون اوضاع و احوال حاکم بر فضای اجتماع عرب آن زمان پرداخت و شرایط جنگی میان قبایل عرب که ویژگی روحیه سلحشوری و جنگاوری آنها محسوب میشود را در قیاس با آرایش جنگی در نزاع و جنگهای مرسوم در تاریخ اروپا و غرب را مورد مقایسه و بررسی قرار داد.
کارگردان فیلم سینمایی«کیمیا» در این رابطه گفت: نظام اجتماعی حاکم بر جامعه عرب آن زمان هرمی نبوده است و شکل دایرهوار داشته به این معنی که هیچگاه فرد حاکم و یا فرمانروا در رأس قرار نمی گرفته و دیگران تحت لوای او پشت سر و یا در رده پایینتر از او؛ روایت مشهوری است که وقتی فردی وارد محفلی میشده که پیامبر(ص) در آن حضور داشته اند، ایشان در بدو امر از سایرین قابل تشخیص نبودهاند چرا که بدون مرتبه و جایگاهی رفیع تر از سایرین در حلقه حضار در مجلس نشسته و آنها را ارشاد میکردند؛ همین خصوصیت در جنگ ها هم مورد نظر بوده و در صفوف یک سپاه و لشگر عرب آن زمان شما فرمانده را به سبب قرار گرفتن در میان خیل سپاهیان قادر به تشخیص نبودید.
وی استفاده از ابزار و تجهیزات منحصر به فرد نظامی، شیوه متفاوت لباس پوشیدن در دو سپاه متخاصم را از دیگر ویژگیهایی دانست که به واسطه آن میشد در نگاه نخست تفاوت میان آنها را که رو در روی یکدیگر قرار گرفتهاند را تشخیص داد و گفت: اسب در کارزار اقوام عرب آن زمان بسیار حیاتی و لازم بوده است که به جرئت میتوان گفت بدون آن تقریباً جنگ میسر نبوده و یا در صورت وقوع فرد جنگجو محکوم به شکست بوده است؛ اینها از جمله مواردی است که یک فیلمساز در حوزه سینمای دینی و تاریخ اسلام باید بسیار به آنها توجه کند.
درویش در ادامه صحبتهای خود گفت: از جمله موارد دیگری که یک فیلمساز در حوزه سینمای دینی و تاریخ اسلام باید به آن توجه کند ویژگی منحصر به فرد جنگ های مرسوم جامعه عرب بوده است؛ یک کارزار عربی به این شکل نبوده است که بلافاصله در مقطعی از زمان آغاز شده و در نهایت با پیروزی و یا شکست سپاهی بر سپاه دیگر خاتمه یابد؛ معمولاً چنین جنگهایی مقدمات مفصلی داشته است که از جمله مهمترین آنها رجزخوانی افراد جنگجو هر یک از دو سپاه پیش از کارزار بوده است که با بیانی پرصلابت عقبه و اصالت نیاکانی خود را به رخ فرد و یا سپاه مقابل کشیده که این امر علاوه بر تهییج و تحریک روحیه جنگاوری سپاهش موجب تضعیف روحیه طرف مقابل می شده است، ما در جریان واقعه عاشورا به وفور شاهد این رجزخوانی ها از سوی هر دو سپاه بوده ایم که در مقاتل نیز از آن یاد شده است.
این گزارش حاکی است در بخش دیگری از برنامه «چلچراغ» ناگهان بنا به خواست شهیدی فر؛ مجری برنامه موضوع مورد بحث این برنامه تاک شو معطوف به فیلم سینمایی«رستاخیز» شد و در پی آن احمدرضا درویش نیز با ارائه توضیحاتی پرداخت و گفت: این فیلم در جریان جشنواره «فیلم فجر» سال 92 شرکت کرد و در 9 رشته سیمرغ بلورین جشنواره را از آن خود کرد با این وجود تنها یک روز اکران عمومی شد و سپس بنا به اعتراضاتی از اکران سینماها برداشته شد.
وی گفت: دلایلی که برای توقف اکران این فیلم اعلام شد بیشتر طرح مسائل فقهی بود و اینکه فیلم در جاهایی از روایت خود آنچنان هم که باید و شاید منطبق با اصل واقعه عاشورا نیست؛ این در حالیست که من اعتقاد دارم که یک فیلم تاریخی حتماً نباید به شکل مطلق طابق نعل به نعل واقعیت تاریخی باشد؛ فیلمساز با تولید اثر سینمایی خود در اصل در حال دادن بیانیهای است و به واقعه از منظر جهانبینی و برداشتی که از فلان واقعه تاریخی دارد نگاه میکند و اگر قرار باشد راوی صرف تاریخ باشد که دیگر نامش فیلمساز نیست؛ با این وجود من و گروه تحقیقاتی این فیلم تمام تلاش خود را کردیم که براساس مستندات موثق و متقن تاریخی روایتی نزدیک به واقع را در مورد عاشورا ارائه نماییم.
درویش ادامه داد: مراحل تحقیقاتی این فیلم چیزی در حدود یک دهه و در شرایطی که آن زمان چندان جستجو در فضای مجازی و اینترنت برای به دست آوردن منابع و مآخذ معمول نبود صورت گرفت و ما در این روند به دنبال منابع مکتوب و کتابخانهای بودیم که خوشبختانه از این نظر یعنی منابع مکتوب پیرامون عاشورا چیزی کم نداریم.
کارگردان فیلم«دوئل» تصریح کرد: برای روایت سینمایی عاشورا از منظری متفاوت باید به دنبال شخصیتی مرتبط با این واقعه تلخ تاریخی میگشتیم که علاوه بر اینکه در بسیاری از منابع ذکر نام آن موجود است اما در عین حال تاریخ در مورد پرداخت بیشتر به جزئیات شخصیتی او سکوت کرده باشد؛ خوشبختانه این شخصیت را در زمان مطالعه منابع مکتوب یافتیم؛ جوانی به نام بکیر پسر حر بن یزید ریاحی که بسیاری از منابع عاشورایی و مقاتل نام او را در فهرست شهدای کربلا ذکر کردهاند؛ فردی بین 21 تا 25 ساله که همراه پدرش ابتدا به قصد بستن راه بر امام حسین(ع) مأمور میشود اما در زمان ندامت و پشیمانی پدر همراه او به کاروان امام حسین(ع) میپیوندد و در راه راستین حسینی به فیض شهادت نائل میشود.
درویش در ادامه گفت: شخصیت بکیر از بسیاری از جهات شبیه به پدر شهیدش است، ما در مورد حر یزید ریاحی بسیار شنیدهایم و باید به دنبال فردی میگشتیم که با فرض دارا بودن خصوصیات حر، از آنجا که تاریخ کمتر به او پرداخته است به ما در روایتی متفاوت از عاشورا(تنها از نظر زاویه دید) کمک شایان توجهی میکرد؛ نکته حائزاهمیت اینکه بکیر شخصیتی دو وجهی است که هم در مقطعی می توانستیم او را در دستگاه خلافت یزید داشته باشیم و هم در واقعه عاشورا از نگاه او احوال حاکم بر کاروان امام حسین(ع) را روایت کنیم؛ لذا از آنجا که همانطور که گفته شد تاریخ به بکیر کمتر پرداخته است لذا برای او پیشهای مشابه یک قاصد و پیغامبر طراحی و تعریف کردیم.
کارگردان فیلم سینمایی«سرزمین خورشید» با ابراز تعجب از آنچه که در جریان اکران «رستاخیز» بر سر آن آمد گفت: در طول زمان تحقیق و نگارش فیلمنامه این فیلم ما با برگزاری جلسات و شوراهایی از محضر خبرهترین کارشناسان تاریخ و محققان تاریخ اسلام استفاده کردیم و اینگونه نبود که خودسر عمل کنیم و تمامی روند طی شده به تأیید این دوستان رسید ضمن آنکه وقتی پروانه ساخت یک فیلم 9 مرتبه از سوی کارشناسان مربوطه در سازمان سینمایی تمدید میشود همه اینها نشان از آن دارد که مسئولان وثوق کامل نسبت به جریان تولید این فیلم دارند.
وی افزود: پروانه ساخت یک برگه مجوز به تهیهکننده و کارگردان فیلم است که با طولانی شدن روند تولید هر از چند گاهی منقضی شده و باید مجدد تمدید شود؛ وقتی این تعداد پروانه ساخت تمدید میشود به این معنی است که گزارشهای مخابره شده از روند پیشتولید و تولید فیلم مورد تأیید مسئولان است.
درویش تصریح کرد: همانطور که اشاره کردم من فیلمی منطبق با روایات تاریخی از منظر و برداشت خودم ساختم، این فیلم بیشتر از اینکه داعیه روایت تاریخی داشته باشد، درام است؛ لازمه درام مواجهه با شخصیتهایی است که آن را میسازند و تصور میکنم از ویژگیهای درام مواجهه رخ به رخ مخاطب با شخصیت و یا اشخاصی است که آن را روایت میکنند و به نظرم حذف تصویر و یا نشان ندادن چهره شخصیت و اشخاص این فیلم با این توجیه که وهنی صورت میگیرد که البته هیچگاه غرضورزی در میان نبوده، در تعارض با اصول دراماتیک است.
کارگردان فیلم سینمایی «متولد ماه مهر» گفت: نامشخص بودن سرنوشت اکران این فیلم و اینکه تا به این لحظه به درازا کشیده شده همگی اتلاف مجموعه زحمات گروه تولید، بودجهای است که صرف ساخت آن شده و همچنین سرخوردگی فرد به فرد کارشناسان و عواملی است که از همان آغاز زحمات زیادی برای تولید این فیلم که سعی در تبلیغ و ترویج معارف اهل بیت(ع) داشتند را به همراه دارد؛ هزینه گزافی که تصور نمیکنم کسی بتواند در ادامه پاسخی روشن و قانع کننده به آن بدهد.
درویش در پایان گفت: تم فیلم «رستاخیز» انتخاب است؛ همه اشخاص این فیلم در جریانی پیش، حین و پس از واقعه عاشورا در مرحله انتخاب قرار میگیرند و صحت و سقم، درستی و نادرستی این انتخاب معیاری دارد و آن شخصیت مقدس امام حسین(ع) است که همه چیز با جوهره وجود مبارک ایشان محک می خورد.
شهیدیفر نیز در ادامه
این برنامه که البته در لابهلای آن نیز گوشههایی از فیلم «رستاخیز» به نمایش
درآمد با تأیید صحبتهای درویش گفت: اتفاقاً این انتخاب در زمان شهادت امام
حسین(ع) نیز همچنان جاری و ساری است و اینگونه نیست که تنها به شب عاشورا و
وفاداری عدهای از خاصترین یاران آن حضرت محدود و منحصر شود؛ زمانی که وجود نازنین
امام(ع) در گودال قتلگاه نفسهای آخرشان را میکشند و فردی باید مأمور بر جدایی سر مبارک ایشان شود
به گواه تاریخ 16 نفر داوطلب این کار میشوند که یک به یک در ادامه راه از این کار
منصرف شده تا اینکه قرعه به نام شمر زده میشود؛ امام حسین(ع) با علم به اینکه
دیگر لحظه لقاء الله فرا رسیده است و تا چند ساعت دیگر اهل بیتش به اسارت برده میشوند
با این حال افراد مراجعه کننده را در انجام این عمل رذیلانه یعنی جداسازی سر
مبارکشان، به انتخاب و اختیار فرا میخواند تا مبادا مرتکب به عملی شوند که ترازوی
گناهان ایشان را از اینکه هست سنگینتر کند.
امیر سجاد دبیریان