در همین رابطه با سیدقاسم موسوی از مولفان جوان ابهری که در زمینه نشر کتاب بهویژه کتابهایی با مضامین دینی داشته، به گفتوگو نشستیم.از این مولف تاکنون مقالات متعددی در نشریات و مجلات فرهنگی ـ تاریخی درج شده و کتابهای تالیفی این مولف عبارتند از «نگاهی به حجاب زنان در فرهنگ ایران» و «شمیم ولایت» و «ذی الحجه، ماه ولایت» و آثار دیگری در حوزه معرفتی که به زودی منتشر خواهند شد.
موسوی حال حاضر به عنوان مدرس دانشگاه دروس تاریخ فعالیت داشته همچنین مدیریت آموزش و پژوهش بنیاد بین المللی غدیر را عهدهدار است.
به عنوان اولین سوال، جایگاه کتب دینی در عصری که رسانههای دیجیتال و مجازی نقش مهمی در انتقال اخبار و اطلاعات دارند را چگونه ارزیابی میکنید؟
همانطور که میدانیم در عصر حاضر که به عصر دیجیتال معروف شده، آهنگ دیجیتالی شدن زندگی انسان و جامعه، روندی تندتر از قبل به خود گرفته و ما روز به روز شاهد حضور پررنگتر این عنصر تمدنی در زندگی فردی و اجتماعی خود هستیم. هرچند نمیتوان مدعی شد که این رشد فناوری در حوزه نشر توانسته حضور رسانههای مکتوب، بهویژه کتاب را از عرصه زندگی اجتماعی نوع بشر حذف کند. روشن است که توسعه مدیا و رسانههای مجازی از نیاز به رسانههای مکتوب مانند کتاب و روزنامه نکاسته و به بیانی دیگر کتاب هنوز مهمترین ابزار شناخت و ارتقا فرهنگ است و کیست که منکر این موضوع باشد که افکار انسان با مطالعه است که شکل میپذیرد و به نوعی شاید بتوان ادعا کرد که، کتاب، مهندسی فکر به حساب میآید و به نظر نه تنها رشد فناوری تاثیر منفی بر فرهنگ کتابخوانی مردم نگذاشته بلکه ما بیش از پیش نیاز به مطالعه و تهیه کتاب را در بعد خانوار شاهد هستیم.پس لابدیم از این توصیه که کتاب بایستی در سبد خانوارها قرار گیرد به نحوی که نوعی نیاز در زندگانی همان آدمها تلقی شود. البته نمیتوان منکر چرخش تمایلات و سلایق به سمت چاپ دیجیتال بخاطر به صرفه بودن اقتصادی هم برای مولف و هم ناشر و مخاطب بود ولی تجربه نشان داده که عجین کردن منابع مکتوب به بخش دیجیتال و ارائه این هر دو، میتواند تاثیرگذاری آن را افزایش دهد. خوشبختانه برگزاری همه ساله نمایشگاه کتاب در ابعاد داخلی و بینالمللی چه در پایتخت و چه در مراکز استانها آنهم به صورت دورهای و سالیانه و همینطور اقبال عمومی از آن نشانگر حضور تاثیرگذار و مثبت کتاب در سبد محصولات فرهنگی مورد توجه خانوار ایرانی است
و اما در حوزه نشر آثار آئینی و دینی، ما شاهد رشد حضور کتب دینی در نمایشگاهها و حوزه آماری ناشران کشور هستیم که ارتباط مستقیم بین عرضه و تقاضا که امری ثابت شده است خودش رمزگشای اقبال بالای جامعه به کتب دینی است و لذا به ضرس قاطع میتوان ادعا کرد که رشد فناوری و دیجیتالی شدن حوزه نشر نتوانسته تاثیر کیفی بر میزان ارائه آثار مکتوب بگذارد. فقط توصیه میشود که از توجه و علائق نسل جدید به حوزه دیجیتال میتوان جهت رشد کتب دینی و در دسترس قرار دادن سهل و کم هزینه منابع معرفتی برای جامعه هدف بهره برد.
حضور مولفان دینی در عرصه مجازی (کتاب و کتابخانه دیجیتال و انتشار نوشتهها به صورت فایلهای قبال انتشار در این فضا) با توجه به فرصتی که این فضا فراهم آورده، چقدر میتواند در ایجاد فرصت مطالعه این متون موثر واقع شود؟
تردیدی نیست که مطالعه در تامین سلامتی فکری و جسمی افراد جامعه نقش بسزایی دارد. اصلا خود کتابخوانی به انسان انگیزه بيشتر برای متعالی شدن میدهد و با هر بار ورق زدن کتاب نیز به معلومات ما اضافه میشود. با این وجود متاسفانه میزان کتابخوانی در كشور ما کم است و به كتاب آن طور كه بایسته و شایسته است، توجه نمیشود. ترویج کتابخوانی همراه با تدبر یکی از مواردی است که در جهت رشد و توسعه کمیت مطالعه باید به آن توجه ویژه داشت. حال که شاهد رشد توجه و علائق آحاد جامعه به فضای مجازی و محصولات دیجیتال هستیم میبایست تلاش کنیم تا مولفان کتب دینی و صاحبان فکر و اندیشههای دینی که در حوزه نشر معارف فعالیت دارند به شکلی منطقی و هدفمند از این فضا و نیز علائق مردمی در جهت نشر معارف دینی استفاده کنند.
بیشک حضور آنلاین و در دسترس بودن مولف کتب دینی میتواند ضمن آشناسازی هر چه بیشتر و بهتر مخاطب با محصول تولیدی در حوزه معرفت دینی، زمینه و فرصت لازم را هم برای رفع شبهات احتمالی و تبیین حقیقت دینی را برای مولف فراهم بیاورد. در این صورت میتوان شاهد کنار رفتن ابرهای تردید و طلوع آفتاب حقیقتحتی در فضای دیجیتال و مجازی نیز بود. امروزه متاسفانه هزاران کانال ماهوارهای و دهها هزار سایت و وبلاگ در فضای مجازی به زبانهای مختلف و با شگردهای متفاوت کمرِ همت برای ضعیف کردن دین و تخطئه آن بستهاند و این باور را در مخاطبان خود ایجاد میکنند که جامعه مبتنی بر دین مطلوب و مناسب زیست انسان در جهان امروز نیست. فلذا میبایست دستاندرکاران حوزه فرهنگ کشور با بسیج تمامی امکانات سختافزاری و نرمافزاری و با بهرهمندی از دانش و توان علمی و تبلیغی مولفان، مبلغان و صاحبان اندیشههای دینی، تلاش کنند تا ضمن خنثی کردن دسیسههای دشمنان اسلام، نسل حاضر را با چشمهسار ناب و زلال معرفت دینی اهل بیت علیه السلام آشنا کنند.
سختیهای حوزه نشر کتب دینی؟
یکی از مهمترین مشکلات موجود در حوزه تالیف و نشر کتب دینی ضعف در نظارت است. متاسفانه ضعف نظارت را نه در زمینه تالیف و نشر، که در زمینه پخش شاهد هستیم. التقاط بین کتب زردی همچون فال و طالع بینی و ... در اکثر نمایشگاهها و فروشگاهها را شاهد هستیم که نگاه مخاطب را نسبت به موضوع کتب دینی تحت تاثیر خود قرار میدهد. تهیه و توزیع مطالب در قالب کتب دینی آنهم با محتوای ثقیل که مخاطب خاص و محدود دارد نیز میتواند بعد دیگری از مشکلات موجود به حساب بیاید. همانطوری که میدانید در خصوص کتاب گرانقدر الغدیر مقام معظم رهبری توصیه کردهاند که در مجلدات جداگانه و با سطحی عامهپسند و همه فهم، مجدد بازنشر بشود .این یعنی نیاز هست که دین با توسل به مکتوبات و مخطوطات، به بطن جامعه برده بشود آنهم در سطحی که عامه قادر به بهرهمندی از آن باشد. البته که در این بین رقبایی نیز میتوان برای مولف و ناشر کتب دینی برشمرد. همانطوری که مستحضرید دولت و نهادهای فرهنگی بودجههای فرهنگی و هنری خوبی دارند و از طرفی هم رقیب ناشران خصوصی در کار نشر هستند و هر اداره کوچکی برای خود انتشارات راهاندازی کرده است و این موضوع در هیچ کجای دنیا سابقه ندارد، حتی کتابهای درسی در اروپا توسط ناشران خصوصی تولید میشود و هم اکنون هم که گفته میشود نشر الکترونیک رواج دارد و نشر کاغذی از رونق افتاده، کتابهایی با تیراژ میلیونی در کشورهای اروپایی به چاپ میرسد. ولی گویا ما در کشور خودمان شیپور نشر را از سمت دیگرش میدمیم.
پرهیز از سطحینگری در زمینه تالیف کتابهای با رویکرد دینی چقدر باید مورد توجه مولفان و فعالان این حوزه باشد؟ پیامدهای منفی عدم توجه به این مساله چیست؟
توجه داشته باشید که انقلاب ایران در سال 1357 انقلابی دینی بود، جامعه در آن زمان و بهویژه جوانان، تشنه معارف دینی بودند و کتابهای منتشره در حوزه دین، نه تنها به شکل کتاب، که به اشکال مختلفی همچون پلی کپی تکثیر و در اختیار جوانان علاقمند قرار میگرفت که باز هم جوابگو نبود از بس که تقاضا در آن حوزه بالا بود.اما الان شما ببینید که کتابهای دینی در چه شرایطی قرار دارند و مولف و مخاطب چه نوع ارتباطی با هم دارند؟ در حال حاضر آنچه که در دنیا اتفاق میافتد این است که پروژههای معرفتی را بورس میکنند و مولفان و علاقهمندان و صاحبان خرد و اندیشههای دینی و معرفتی را شناسایی کرده و از آنان میخواهند که کتاب دینی تالیف کنند و اتفاقا آن کتاب کتابی میشود که آدم انگیزه ورق زدنش را دارد. اما وقتی کتاب شما سطحی شد کمکم مخاطب انگیزه تورق این کتابها را از دست میدهد، بخش عمده از کتب تألیفی ما کار دانشگاههایمان است. ببینید وضعیت پایاننامههای ما در دانشگاه به چه صورت است؟ اساتید، چقدر برای پایاننامههای خودشان وقت میگذارند دانشجویان نیز همینطور؟ همه صوری است و تا وقتی صوری است همه اینها صوری میشود که طبیعی است اگر غیر این بود باید میگفتیم چرا چنین اشکالاتی وجود دارد و سیستم ما هنوز آن را برطرف نکرده است.به هر حال ما آدم هایی که جامع الشرایط باشند و بتوانند کتاب دینی تالیف کنند که به جامعه عرضه کنند به نظرم خیلی کم داشتهایم و آنهایی هم که هستند با حقالتحریر نمیتوانند کتابی دربیاورند که یک سال روی آن کار کنند تا آن را بوجود بیاورد. نتیجه چنین فضایی در حوزه نشر کتابهای دینی چیزی جز سطحینگری نخواهد بود که آفتی برای حوزه نشر معرفت دینی به حساب میآید. نتیجه چنین ناکارآمدی در عرصه کتاب و کتابخوانی بروز شکافی است که از اینترنت و فضای مجازی و تلویزیون صرفا به عنوان سرگرمی استفاده میشود. در چنین حالتی رسانه و مخاطب در یک چرخه بازتولیدی کتاب را حذف میکنند. این در حالی هست که میتوان با پرهیز از سطحی نگری در تالیف متون دینی، با گشایش تالارهای گفتوگو در سایتها و فضاهای مجازی، باب مطالعه و گفتوگو در بین نسل بهرهگیرنده از فضای مجازی را باز کرد.
برای حضور موفق در عرصه تالیف به ویژه تالیف کتابهای با رویکرد دینی و مذهبی چه مولفههایی به عنوان پیشنیاز مطرح است که باید مورد توجه قرار گیرد؟
در اولین گام اصلاح نگاه مسئولان به حوزه فرهنگ است، پرهیز از اعمال سلیقههای فردی در زمینه تولید، نظارت، سفارش و نشر و توزیع منابع و متون دینی و معرفتی میتواند تاثیرگذارترین حرکت محسوب شود. ایجاد تغییر در سیستم آموزشی کشور در سطح کلان که اتفاقا فضای مجازی و حوزه نشر معارف دینی و اجتماعی نیز از آن تاثیر میپذیرد، گاه مشاوران و مسئولان نظارتی در این حوزهها از اساتیدی انتخاب میشوند که استاد تمام دانشگاه هستند ولی حتی یک اثر مکتوب و منتشر شده ندارند. این موضوع میتواند در فاصلهگیری مولف و بخش نظارت تاثیر بیشتری داشته باشد. متاسفانه شاهد این مساله بهخصوص در سالهای گذشته بودیم که آثار کممایهای در موضوعات دینی منتشر میشود که حتی بسیاری از این آثار واقعا هیچ حرفی برای گفتن نداشتند فقط تولید یک اثر به حساب میآمدند و هیچ هدفی پشت اینها نبود و به هیچ نتیجهای هم منتهی نمیشد. ما شاهد این مساله هستیم که الان در سطح دنیا مسیحیت در تبلیغ دین خودشان در چاپ کتاب انجیل با کیفیتترین کاغذ، با کیفیتترین صفحهآرایی، جلدسازی و چاپ، به نوعی ارائه فاخر دینی را انجام میدهد حتی پا را فراتر میگذارد و درتوزیع خودش سعی میکند جلوتر باشد و با استفاده ازمتد های جدید و نو و روانشناسانه عرضه را انجام میدهد. در کشورهای اهل سنت برای انتشار آثار اصلی و امهات خودشان انواع و اقسام طیبههای چاپ را دارند در انواع قطعها و انواع شکلها و انواع روشهای ارائه را به کار میبرند و با همه این اوصاف با قیمت مناسب عرضه میکنند ولی در کشور ما حتی نشر کتابی همچون قرآن کریم اگر با کاغذ و ظاهر مناسب باشد از لحاظ قیمت اصلا سنخیتی با جیب مخاطب ندارد و تحت هیچ شرایطی نمیتوان مدعی بود که خرید آن کتاب در سبد خانوار ایرانی قرار خواهد گرفت. متاسفانه ناشران دینی ما دچار یک نوع یکنواختی و سطحینگری در ارائه آثارشان هستند عدم اهتمامشان به عرضه جدید آثار، سبکهای جدید و استفاده نکردن از تکنیکهای هنری برای ارائه بهتر و همچنین توزیع ضعیف همه این مسائل عواملی هستند که منتج به این میشود که جامعه اقبال آنچنانی به استفاده از این آثار نداشته باشد. از سوی دیگر باید بررسی کرد که رادیو، تلویزیون و مطبوعات ما هم در ارائه آثار دینی و هم در پررنگتر کردن این آثار در سطح جامعه تا چه میزان موفق بودهاند؟ آیا اصلا همراهی داشتهاند و تاثیرگذار بودهاند ؟ متاسفانه باید اعتراف کرد که سهم کتاب در تلویزیون بسیار ناچیز است، سهم کتاب در مطبوعات شاید نهایتا یک صفحه باشد، سهم کتاب در رادیو بسیار بسیار کم است و در دیگر مقولهها نیز همینطور. لذا میبایست برای این حوزهها فکری اساسی کرد و تمامی این عناصر را در ترویج فرهنگ کتابخوانی و مطالعه و توجه به آثار آئینی دخیل کرد.