به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، در حالی که تاریکی آسمانِ شب را فراگرفته و از اکثر خوابگاهها، صدای صحبت و گفتوگو به گوش میرسد؛ نوری از یک اتاق، برخاسته است؛ نوری به بلندای کلامالله وحی و صوت روحبخش قرآن.
در میان خوابگاههای پردیس دانشگاه فردوسی مشهد، واحدی که 13 دانشجو از رشتههای مختلف را در خود جای داده است، شبها، حال و هوای دیگری دارد و قراری بین این دانشجویان است، قول و قراری نانوشته؛ یا شاید هم این میثاقی نوشته شده در دلهاست.
چادرهای رنگی، قرآنهایی که بر دامانِ دشتِ پرگل این چادرها نشستهاند، صمیمت، مهر و لبخندی که بر چهره حاضران در این اتاق نورانی نقش بسته است و حاضرانی که وجه اشتراکشان، عنوان «دانشجو» است؛ همه در این دورهمی به چشم میآیند.
صدای تلاوت قرآن، فضای اتاق را پر میکند و جز آن، صدای دیگری به گوش نمیرسد. به چهره تکتک حاضران نگاه میکنیم؛ عدهای با قرآن کوچکشان همراهی میکنند؛ برخی تنها گوش میدهند و بعضی، چنان در اقیانوس قرآن غوطهورند که تاثیر صوتِ محزونِ آن، اشکی میشود و از گوشه چشمشان جاری.
کمی که با آنان به گفتوگو بنشینی، در مییابی که هر کدام از یک شهر و دیاری، راهی مشهد شدهاند و در سرشان اهداف و آرمانهای والایی دارند، آرمانهایی که حاضرند به خاطر آن؛ دلتنگیِ دوری از خانواده و سختیهای زندگی در شهر غریب را متحمل شوند.
تکیه بر ساحلِ آرامشِ آیات قرآن
این دانشجویان برای یکدیگر، یک هماتاقی معمولی نیستند و علاوه بر نقش «دوست» و «همسایه»، برای هم در حکم یک «خانواده» را دارند، شب هنگام که کولهبار درس و پژوهش و فعالیتهای فرهنگیشان را بر زمین میگذارند؛ از خستگیِ یک روز پربار، به نور قرآن پناه میبرند و در ساحل آیاتش، آرامش را بغل میکنند.
ما نیز در این محفل، همراهیشان میکنیم تا جرعهنوش آیات کلامالله وحی شویم و با یکی از دانشجویان این جمع به گفتوگو مینشینیم و وی میگوید: همه چیز از آن شبی شروع شد که مشغول مطالعه بودم و صدای تلاوت قرآن دوستم از اتاق کناری، توجهم را جلب کرد؛ درب اتاق را باز کردم تا از صوت زیبایش لذت ببرم که دوستان مرا به اتاقشان دعوت کردند.
لبخندی به لبش مینشیند، لبخندی به شیرینی زمزمهی آیات نورانی قرآن و میگوید: از آن شب به بعد، دوستان ما را به محفل نورشان دعوت کردند و جلسه قرآنیمان شکل گرفت؛ محفلی که برای لحظاتی، ما را از دغدغهها و مشغولیتهای ذهنی فارغ میکند.
جلسه قرآن از دریچه نگاه دانشجو/ وقتی قرآن، مونس لحظههای دلتنگی یک خوابگاهی میشود
هر شب، تلاوت یک صفحه قرآن، به همراه معنی و تاملی بر نکات آن، حال دیگر مونس این دانشجویان شده و پیوند بین دلهایشان را عمیقتر کرده است.
در این خوابگاه که در آن دانشجویان از رشتهها و دانشکدههای مختلف حضور دارند، نوع نگاه به قرآن هم، متفاوت است، از این رو با چند نفر از این دانشجویان گفتوگو میکنیم تا با دریافتهای مختلف از یک جلسه قرآن آن هم از دریچه نگاه یک دانشجو آشنا شویم.
فاطمه بابایی که دانشجوی مهندسی آب دانشگاه فردوسی مشهد و حافظ 15 جزء قرآن است، هر شب پس از تلاوت، نکتهای از آیات تلاوت شده در شب گذشته را بیان میکند و حاضران، راجع به آن فکر میکنند؛ گاهی هم بحث بالا میگیرد و به تفسیر آن مراجعه میکنند.
وی ابراز میکند: من وقتی انرژیام برای درس خواندن کم میشود، در ساحل کلام نور، آرامش میگیرم و انرژیام مضاعف میشود؛ قرآن کتاب زندگی است و ما سعی میکنیم با تدبر در قرآن، از آیاتش برای زندگی اسلامی خودمان بهره بگیریم.
زهرا ولیخانی، دانشجوی ترم پنج مهندسی کامپیوتر نیز در گفتوگو با ایکنا با بیان اینکه در ترمهای گذشته چنین برنامه قرآنی در خوابگاه نداشتیم، میگوید: این ایده جالبی است که امسال در خوابگاه اجرا میکنیم تا برایمان عادت و قرآن در زندگیمان پررنگتر شود.
این دانشجوی دانشگاه فردوسی، تلاوت هر شب یک صفحه قرآن را موثر در انس خود با کلامالله وحی میداند و ابراز میکند: این کار باعث میشود که از هدف اصلی فاصله نگیریم و جنس دغدغههایمان، از مسیری که باید خارج نشود.
جلسه قرآن دانشجوییمان، یک نوع یادآوری است
ولیخانی این محفل دانشجویی را به نوعی تلنگر و یادآوری تلقی کرده و ادامه می دهد: چون همهی ما به معانی عربی آیات اشراف نداریم، خواندن ترجمه آیات هم کار موثری در ارتباط بیشتر ما با قرآن است، اما اگر در مورد یک آیه بیشتر تأمل و تفکر کنیم، تأثیرش بیشتر میشود.
فاطمه عسکری، دانشجوی ترم پنج فلسفه و حکمت اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد، که یکی دیگر از اعضای این جلسه قرآن دانشجویی است، مطرح میکند: از جمع شدن دورِ هم، که هر شب به بهانه تلاوت آیات صورت میگیرد، لذت میبرم.
آیات قرآن مرا مبهوت میکنند
وی با عنوان اینکه آیاتی که هر شب با معانی میخوانیم، مرا مبهوت خود میکنند و از این آیات انرژی میگیرم، ادامه میدهد: چون رشتهی تحصیلی من فلسفه است، با معانی سروکار دارم و معمولا کتابهایی که مطالعه میکنم، در حیطه انتقال معنا و درک مسائل هستند؛ بنابراین نگاه من به کتابها اینچنین است و درخصوص قرآن هم فقط به عنوان یک مسلمان، به آیات آن نمینگرم.
این عضو جلسه قرآن دانشجویی در ادامه بیان میکند: من به عنوان یک دانشجوی علاقهمند به فلسفه، میگویم که قرآن یک معجزه است و با اعجاز خود، افراد را به زانو درمیآورد؛ هر چند شاید ما بلاغت و احکامش را آنطور که باید درک نکنیم، اما من به عنوان یک فلسفهخوان به اعجاز فلسفی قرآن نگاه میکنم.
عسکری ابراز میکند: من به شخصه، زیاد قرآن نمیخوانم اما گاهی که واقعا به تنگ میآیم، قرآن پناهگاهم است.
با خنده میگوید: البته من چون انسان شادی هستم، کمتر در مواجهه با مسائل زندگی، به تنگ میآیم، ولی خواندن قرآن را دوست دارم، چون برایم تذکر است؛ به من انرژی خوبی میدهد و یادآوری میکند کسی هست که حرفهایم را میشنود.
این دانشجوی فلسفه اسلامی، با بیان اینکه من به همه حرفهایی که میشنوم، نگاه عمقی و منطقی دارم تا ببینم چقدر قابل پذیرش است، اذعان میکند: من آدم خیلی معنوی نیستم و به قرآن هم بیشتر از جنبه عقلی نگاه میکنم؛ اما دوست دارم که این جلسه برقرار باشد و حتما در آن شرکت میکنم و قرآنم را میآورم تا با مفاهیم کلام وحی بیشتر ارتباط برقرار کنم.
این جلسه که یک دورهمی دوستانه با چاشنی آیات نورانی و وحیانی قرآن کریم است، شور و نشاطی دارد و وجه اشتراک اعضای آن، «مهر» و «صمیمیت» و «عشق به قرآن» است.