در آستانه برگزاری نمایشگاه مطبوعات، حجتالاسلام والمسلمین سیدحسین خادمیان، مدرس حوزه و دانشگاه و فعال فرهنگی رسانهای کشورمان در گفتوگو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) به بررسی نقاط ضعف و قوت رسانههای تخصصی دینی و نقش نمایشگاه مطبوعات برای تقویت جایگاه این رسانهها پرداخت. مشروح این مصاحبه تفصیلی در ذیل ارایه میگردد.
آقای خادمیان، وضعیت فعلی رسانههای تخصصی دینی را چگونه ارزیابی میکنید؟ احیانا نواقص و کمبودها در کدام حوزههاست؟ ابتدا باید تشکر کنیم از همه عزیزان که در این فضا و حوزه زحمت میکشند، من دقیقا اطلاع دارم که از صفر تا صد این مساله با خلوص نیت است و این عزیزان با علاقه و شوقی که به ارتقای فرهنگ مذهبی دارند، در این حوزه فعالیت میکنند فلذا ما موظفیم از این عزیزان تشکر کنیم. قطعا عزیزانی که در این حوزه زحمت میکشند به مقصود نهایی و مطلوب هنوز نرسیدهاند. مردم ما هنوز خیلی از رسانههای تخصصی دینی را نمیشناسند؛ چون به کارکرد این سایتها شناخت ندارند فلذا دنبال نمیکنند. من می خواهم بحث را از فعالان فرهنگی فضای مجازی آغاز کنم که به تعبیر علامه جوادی آملی، این فضا دیگر از مجازی گذشته و به حقیقی رسیده است؛ چون گاهی بعضیها با فضای مجازی آنقدر انس و ارتباط دارند که با برادر و خواهر و خانواده خود ندارند، عرض میکردم عزیزانی که در فضای مجازی تلاش میکنند، باید به سمت کار تخصصی بروند. مردم باید بدانند که در یک موضوع جزئی مثل حوزه شبهات تاریخی زندگی امام حسین(ع) یک رسانه وجود دارد که کار تخصصی میکند، یا مثلا بدانند خبرگزاری ایکنا یک بخش تخصصی را به عهده گرفته و صفر تا صد آن را پوشش میدهد، امروزه شبهات از طرف دشمن خیلی زیاد است و من به عنوان شخصی که در این زمینه کار کرده ام میگویم که 99 درصد این شبهات دروغ است؛ چون طرف مقابل میداند که مردم ما دسترسی راحتی به این منابع ندارند و برایشان شناسانده نشده است؛ پس دو کار لازم است، یک اینکه اولا فعالان فرهنگی و دینی که در فضای مجازی فعالیت میکنند، کار را به سمت ایجاد رسانه تخصصی ببرند، دوم اینکه خود رسانههای تخصصی در بعضی مسائل، جزئیتر بشوند و سوم که میخواهم عرض کنم این است که این رسانههای تخصصی به خوبی به مردم معرفی شود، به قولی کار نیکو کردن از پرکردن است پس باید از چند شیوه موثر و مهم برای معرفی این رسانهها به مردم استفاده کرد، موردی که خیلی به آن تاکید دارم ارتباط رسانههای تخصصی دینی با اساتید حوزه و دانشگاه است؛ زیرا دانشجویان و طلاب، معرف خوبی برای سطح جامعه خواهند بود؛ چون پل ارتباطی با عامه مردم هستند.
نکته دیگر ارتباط این رسانهها با اهل قلم است، فرض کنید کتابی را بخوانید و ببینید در منبع و ماخذ آن، اسم خبرگزاری بینالمللی قرآن وجود دارد، خب مگر میشود موثر نباشد؟ در حالی که کتابهای انگلیسی و عربی بسیاری از کشورها را که میبینم، در منبع آن سایت وجود دارد؛ یعنی نویسنده از رسانه تخصصی در دسترس، استفاده کرده و به آن ارجاع داده است. صداوسیما هم باید رسانههای تخصصی دینی را تبلیغ کند که متاسفانه در این زمینه ضعیف عمل کرده است؛ زیرا فکر میکنند با تبلیغ این رسانهها بخشی از مخاطبان خود را از دست میدهند در حالی که اتفاقا این اطلاعرسانی در تلویزیون میتواند به تقویت مخاطبان رادیو و تلویزیون هم کمک کند. تعامل با ائمه جماعات مساجد خیلی مهم است، ببینید هنوز این فرهنگ جا نیفتاده است که امام جماعت مسجد، بین دو نماز بلند شود و یک سایت را به مردم معرفی کند! چرا؟ نه اینکه نمیخواهند، بلکه نمیدانند و اهمیت آن برایشان جا نیفتاده است. هنوز این جا نیفتاده است که این سایتها، کار علمی میکنند، امام جماعت شاید فکر کند اگر برای رفع شبهات به یک سایت ارجاع دهد خلاف شأن رفتار کرده است، یا مثلا شاید یک استاد دانشگاه هنوز فکر کند که اگر دانشجویان را به یک سایت ارجاع دهد، برایش یک نقص علمی تلقی شود، حل همه اینها فرهنگسازی لازم دارد، وقتی مقام معظم رهبری میفرماید که خبرهای سایتها را من رصد میکنم یا اینکه میفرمایند که امروز کار در فضای مجازی یک مستحبی است که ثوابش از تعقیبات نماز بالاتر است، پس باید یقین کنیم که این کار نه خلاف شأن علمی و نه خلاف شأن طلبگی است. در کل این را حتما قید کنید که قدرت نفوذ اساتید و ائمه جماعات از صدا و سیما هم بالاتر است.
از نظر محتوایی چه کارهایی میتوان کرد که مخاطب بیشتری را جذب و اقناع کرد؟ بله دقت کنید اول باید زبان مخاطب را بشناسیم، هنر انبیا(ع) این بود که زبان عرشی را به زبان مردم تبدیل کردند؛ لذا مخاطب جذب شد، نکته بعدی این است که مخاطب ما باید نسبت به رسانه اطمینان کند، حتی بسیاری از اهل قلم و اهل علم میگویند به سایتها اعتماد نیست چرا؟ چون بعضی از آنها خبرهایی را نشر میدهند که موثق و معتبر نیست و بعدا که عدم صحت آن مشخص شود، اعتبار آن رسانه مخدوش میشود. یک رسانه تخصصی دینی چنان اطمینانی باید در مخاطب ایجاد کند که مردم وقتی میخوانند، یقین کنند که صحت دارد و بگویند مثلا محال است ایکنا حرف نامطمئن منتشر کند. پس اطمینانسازی بعد از زبانشناسی، مهمترین نیاز است.
مساله سوم برای غنا بخشیدن به محتوا، این است که با کسانی وارد مصاحبه و ایجاد خبر شویم که شرایط علمی لازم را دارا و محقق باشند. مساله چهارم هم این است که ما مخترع خبر باشیم نه اینکه مقلد بمانیم؛ یعنی مردم وقتی ببینند که یک رسانه تخصصی دینی در یک موضوع اهل ابداع و اختراع است، فطرتا به آن رجوع میکنند و حتی آن را نشر خواهند داد.
پرداخت به چه موضوعاتی را برای یک رسانه تخصصی دینی در اولویت میدانید؟ مشکل ما این است که چند دهه است فقط منتظریم تا به ما حمله شود و جواب حمله را بدهیم؛ یعنی به جای حالت اختراعی و ابداعی و پیشگیری، حالت تدافعی داریم. دشمن دارد یک حمله جدید را تدارک میبیند اما ما هنوز در جواب حملههای قبلی میمانیم. چرا روزنامههای دیگر طرد شدهاند و خیلی از حرفها دیگر مورد اقبال مردم نیست؟ چون باید جلوتر حرکت کنیم مثلا باید بیست سال قبل موضوع طلاق را پیگیری میکردیم تا امروز در چاه آن نیفتیم، حالا که یک چاه ویل عمیق شده است میگوییم بیایید درباره آن کار کنیم! ما باید جلوتر از زمانمان موضوعشناسی کنیم و بدانیم فردا و پسفردا چه خطرها و هجمههای فرهنگی در راه است. ببینید امیرالمومنین(ع) در خطبه 154 نهجالبلاغه میفرمایند:« وَ نَاظِرُ قَلْبِ اللَّبِيبِ بِهِ يُبْصِرُ أَمَدَهُ وَ يَعْرِفُ غَوْرَهُ وَ نَجْدَهُ...» یعنی یک نفر باید زودتر برود و سپاه دشمن را برآورد کند، این دستور امروز برای خبرنگاران هم کاربرد دارد.
با این فرض، چه آسیبهای اجتماعی را سراغ دارید که ممکن است چند سال دیگر فراگیر شود و از حالا رسانههای تخصصی دینی باید به آنها بپردازند؟ مسائلی که الآن پرداختن به آن، به مذاق خیلیها خوش نمیآید مطمئنا چند سال آینده مشکلساز خواهد شد، مساله حجاب، مساله عدم توجه به حدود شرعی در روابط دختر و پسر، عدم قائل بودن به صیغه محرمیت، عدم حفظ احترام پدر و مادر در خانواده طوری که دیگر بعضی بچهها را ترغیب میکنند پدر و مادرشان را به اسم صدا میکنند، خب مجموع اینها حریم خانواده را از بین خواهد برد، همچنین در بحث طلاق هم هنوز ما روی اخلاقیات کار نکردهایم و نمیدانند پنج قِسم دارد و فکر میکنند چون از نظر فقهی جایز شمرده شده، پس راحت طلاق بگیریم. یکی از مهمترین آسیبهایی که ده سال دیگر ما را گرفتار میکند، ادبیات مردم است که دارد تغییر میکندآ یعنی به سمت بددهانی میرود، حتی بعضی منبریهای فکر میکنند اگر اینجوری حرف بزنند به زبان مردم نزدیک میشوند در حالی که به زبان مردم صحبت کردن این نیست! کار به جایی رسیده است که در روز عرفه، یک مداح در مراسم امام حسین(ع) به فلان نماینده مجلس یک لفظ ناشایست را بکار میبرد یا مثلا فلان منبری میآید یک داستانی را تعریف میکند که جایگاهش در منبر نیست. آسیب بعدی محتوا و سبک بعضی عزاداریهای ما است که دشمن اتفاقا به بعضی عزاداریهای غلط، نظر دارد و از همان راه بعدا به ما ضربه خواهد زد.
رسانه قرآنی، چه مولفههایی باید داشته باشد تا حوزه کاری آن از سایر رسانههای تخصصی دینی متمایز شود؟ همانطور که خود قرآن کریم، مادر فقه ما و روایات ما است، رسانه قرآنی هم باید منبع و مرکز سایر رسانههای دینی باشد، وقتی بحث قرآن مطرح میشود یک بخش بحث نرمافزاری و ظاهری قضیه است مثل جذب مردم به سمت تلاوت قرآن کریم و آشنایی با نغمات قرآنی، اما کار اصلی آن است که مردم را متخصص قرآنی کنیم، ما باید با مردم سر و کار داشته باشیم، هنر پیامبر(ص) این بود که ابوذر عامی چوپان را به ابوذر متخصص تبدیل میکند، سلمان را همینطور به سلمانِ متخصصِ مِنّا اهلالبیت تبدیل میکند. یک تعبیری مرحوم امام داشتند که رسانه باید دانشگاه باشد؛ یعنی عامی را به متخصص تبدیل کند. مردم ما باید در زندگی روزمره و حتی مناسکی که انجام میدهند، نگاه قرآنی داشته باشند من امروز منبری برای جامعه مادحین کشور داشتم وقتی به آنها گفتم یکی ار نشانههای انبیا(ع) در قرآن این است که وقتی نعمتی را میبینند، سجدهکنان اشک میریزند، گفتند ما این را نمیدانستیم! پس معارف قرآنی بر زمین مانده و یک خبرگزاری قرآنی باید معارفی که با آن سر و کار دارند و به آن شناخت در زندگی روزمره خود نیاز دارند، بپردازد. خرید و فروشهای ما، رفتارهای ما در خانواده و... همگی باید قرآنی باشند. اگر به مسایلی که مردم در زندگی با آن درگیرند و با آنها اصطکاک دارند، پرداخته شود، دیگر بمباران اطلاعاتی رسانهای هم تاثیر نخواهد داشت؛ چون امروز بسیاری از خبرها یا محتوای رسانهها به علت بمباران اطلاعاتی گم میشود. اگر مردم بدانند که یک رسانه، به بهترین و آسانترین وجه مشکلات آنها را حل میکند، حتما آن را انتخاب خواهند کرد.
سوال پایانی، با توجه به اینکه در آستانه برپایی نمایشگاه مطبوعات قرار داریم، این ظرفیت را برای رسانههای تخصصی دینی چگونه ارزیابی میکنید؟ اول این نقد را عرض کنم که نمایشگاه مطبوعات به لحاظ زمان و مکان باید وضعیت مناسبی داشته باشد، در این روزها بسیاری از روحانیون و اساتید درگیر مراسم و برنامههای ماه صفر هستند و دچار کمبود وقت برای مراجعه به این فضا هستند. نکته بعدی این که نمایشگاه مطبوعات ضمن معرفی، باید خواستهها و خلأهای من را هم جواب بدهد و من بدانم به آن محتوایی که نیاز دارم، در نمایشگاه میرسم به این نمایشگاه توجه خواهم کرد. حتی من نوعی باید بتوانم مقالهای که نوشتهام را در نمایشگاه مطبوعات به دست خبرگزاریهای مختلف برسانم و آنها، آن را منتشر کنند، اینگونه است که افرادی که اهل نوشتن هستند، اما شناخته شده نیستند از نمایشگاه مطبوعات بهرهای میبرند. نکته آخر هم اینکه رسانههای تخصصی باید از این فضا برای ارتباط با اهل قلم و اساتید حوزه و دانشگاه استفاده کنند اما به این شرط که شناخت از نمایشگاه مطبوعات، اهمیت این ارتباط و اصل وجود نمایشگاه مطبوعات در این روزها، برایشان به خوبی تبیین شود.