روحانیت فداکار در جریان انقلاب اسلامی و پس از آن، در کنار سایر اقشار مردم در حفظ نظام اسلامی ایثارگری نمودهاند که شهید بزرگوار «آیتالله سیدمحمود قاضی طباطبایی» اولین امام جمعه تبریز و مبارزترین عالم آذربایجان نمونه اعلایی از این نوع شخصیتهای جاودانه است.
آن یگانه دوران، در سال ۱۳۳۳ هجری قمری در تبریز متولد شد. پدرش حاج میرزا باقر و عمویش میرزا اسداالله از علمای بنام تبریز بودند و ایشان تحصیلات مقدماتی علوم دینی را در مدرسه «طالبیه» نزد آن دو فرا گرفت. در سن ۲۴ سالگی در بحبوحه مبارزات در تبریز به همراه پدرش به تهران تبعید شد و پس از چند ماه توقف در تهران و ری به تبریز مراجعه کرد. دو سال بعد جهت تحصیل در حوزه علمیه قم به شهر قم مشرف شد و از محضر آیات عظام مرحوم «آیتالله سیدمحمد خوانساری»، مرحوم «آیتالله سیدمحمد حجت کوهکمری»، مرحوم «آیتالله صدر»، مرحوم «آیتالله بروجردی» و «آیتالله گلپایگانی» کسب فیض نمود.
آن شهید بزرگوار از محضر «امام خمینی(ره)» نیز بهره برد و از شاگردان و علاقمندان ایشان بشمار میرفت. در سال ۱۳۶۹ هجری قمری شهید قاضی از قم به نجف عزیمت کرد و نزد علمای برجسته نجف یعنی مرحوم «آیتالله حکیم عبدالحسین رشتی»، «میرزا باقر زنجانی» و «بجنوردی» به کسب علوم دینی پرداخت. راهنمایی شهید قاضی در مسائل سیاسی و انقلابی زبانزد خاص و عام بود.
شخصیت و آثار علمی آیتالله قاضی طباطبایی
آن شهید بزرگوار بهدلیل تسلطی که به زبان عربی داشت، مقالاتی به زبان
عربی برای مجلات کشورهای عربی نیز مینگاشت. مقالات زیادی از ایشان در
مجلات مصر چاپ شده است، مطالعات تبلیغاتی ایشان به تصریح دوستان و آشنایان
کمنظیر و اطلاعات ادبی ایشان بسیار وسیع بود. آثار قلمی با ارزشی از ایشان
به یادگار مانده است که از آن جمله میتوان به مقدمه و تصحیح تفسیر (جوامع
المجامع) علامه طبرسی، ذکر حدیقه الصالحین در (الذریعه الی تصانیف الشیعه)
شیخ آقا بزرگ تهرانی، پاورقی بر (فردوس الاعلی) نوشته کاشف الغطاء تعلیقات
بر (انوار نعمانیه)، اضافات و تعلیقات بر کتاب (انیس الموحدین) ملا محسن
نراقی، تقریرات دروس اساتید نجف، تقریرات فقه و اصول مرحوم آیتالله حجت،
مراسلات با مرحوم علامه کاشف الغطاء. کتاب (صدقات امیرالمومنین و صدیقه
طاهره)، تاریخ قضا در اسلام و حضرت امام حسین(ع) و تحقیق روز اربعین و...
اشاره کرد.
ایشان کتابخانه ارزشمندی از اجدادش به ارث برده بود که اغلب نسخههای آن منحصر به فرد بودند. مرحوم قاضی طباطبایی با اغلب محققان معاصر چون آقا بزرگ تهرانی، جلالالدین محدث اُرموی، امام موسی صدر، آیتالله دستغیب و علامه امینی دوستی داشت و باب نامهنگاری همواره بین آنها باز بود.
دوران حیات سیاسی آیتالله قاضی طباطبایی
شهید «آیتالله قاضی طباطبایی» همچنانکه در تلاشهای علمی کوشا بودند، در
مبارزات سیاسی نیز شرکت فعالانه داشتند. آن شهید بزرگوار دارای روحیه
انقلابی و ارادهای خلالناپذیر بودند و در پرونده قطوری که ساواک در مورد
ایشان تهیه کرده، این نکته مشهود است. شرکت علنی و بارز آن شهید در
مبارزات سیاسی از سالهای ۴۱ و ۴۲ همزمان با آغاز نهضت اسلامی شروع میشود و
ایشان یکی از رهبران و پایههای نهضت در آذربایجان بودند که در جریان همین
مبارزات دستگیر و در زندان «قزلقلعه» تهران زندانی شدند.
آیتالله شهید قاضی به اتهام اینکه در خلال بحث پیرامون حکومت اسلامی و جنایات اسرائیل در یک سخنرانی علنی نام امام را به عظمت و عزت بر زبان آورد به مدت شش ماه به «بافق» کرمان تبعید شد. پس از آن به بهانه دیگری شش ماه دیگر به زنجان تبعید شد. شهید قاضی در تبریز تنها نماینده تامالاختیار حضرت امام خمینی(ره) بوده و نقش ایشان در شکل دادن به مبارزات مردم تبریز نیز شایان توجه است.
«مسجد شعبان»، محور مبارزه در آذربایجان شرقی و مرکز مبارزات، که شهید قاضی طباطبائی امامت آنجا را عهدهدار بودند. شهید قاضی در مبارزه از همه جلوتر و فوقالعاده محبوب و مورد احترام بودند و به همین دلیل دسایس دشمنان و منحرفین از اسلام علیه ایشان کارگر نمیشد. نفوذ ایشان به حدی بود که اگر روزی را در آذربایجان تعطیل اعلام میکردند بدون شک آن روز همهجا بهحال تعطیل در میآمد.
آیتالله شهید قاضی جزو اولین کسانی بود که در آذربایجان اعلامیه خلع شاه از سلطنت را امضا کرد. ساواک با صرف بودجههای ویژه، جریانات مخالف ایشان در تبریز را تقویت میکرد تا اثرات فعالیتهای ایشان را در زمینهسازی برای انقلاب خنثی کند.
در ماههای قبل از پیروزی انقلاب، رهبری جریانات حاد سیاسی، برپایی تظاهرات و تشکیل مجالس، همه بر عهده این شهید بزرگوار بود و ایشان اولین امضاءکننده اعلامیه ۲۹ بهمن ۵۶ در چهلم شهدای قم بود. مرحوم آیتالله شهید قاضی همیشه سدّ مستحکمی در مقابل خطوط انحرافی در جریانات ضدانقلابی بود و از اوان پیروزی انقلاب علیه جریانات منحرف و وابسته، نظیر «خلق مسلمان» افشاگریهای لازم را مینمود و منحرفان با وجود ایشان، قدرت و جرأت ابراز وجود پیدا نمیکردند. خدمات ایشان بعد از پیروزی انقلاب نیز شایسته توجه بسیار است.
ساواک در گزارشی گفته بود که در بررسیهایی که به عمل آمده معلوم شده آقای طباطبایی که میبایست تحت نظر ساواک باشد بدون اجازه ساواک از تهران خارج شده. پس از عزیمت آقای خمینی به قم، بین این دو نفر در قم ملاقاتی انجام گرفته که عکس ملاقات نامبرده نیز به ضمیمه تقدیم میگردد. (یاران امام به روایت اسناد ساواک، جلوهٔ محراب، ص ۱۱۹)
قاضی طباطبایی در تبریز دارای قدرت زیادی بود، به گونهای که ساواک نیز بارها این را در گزارشهای خود آورده است: «اگر این شایعه درست باشد که آقای قاضی در هر روز بیش از دویست هزار تومان خرج نمازگزاران میکند که در ماه مَبلغ سرسام آوری خواهد شد، با کسی که این قدر تمکن مالی دارد مخالفت کردن بیفایده است. حال اگر این شایعه درست نباشد و مردم به خاطر خود او به نمازش حاضر میشوند دیگر بدتر، چون این قدرت هیچ وقت شکسته نمیشود.» (مصاحبه با سید رضا غفاری، به نقل از کتاب خمینی اذربایجان، ص ۳۷)
پیوند و علاقه مرحوم قاضی با امام خمینی نیز ناگسستنی شده بود. وی پس از درگذشت مصطفی خمینی گفته بود: اگر یکی یا همه فرزندانم درمیگذشتند اینچنین ناراحت نبودم که از رحلت آیتالله مصطفی خمینی ناراحت شدم. (به نقل از دکتر محمد باقر صدری مهربانی، مندرج در خمینی آذربایجان، ص ۴۸)
شهادت مجاهدی دیگر از ذریه امیرالمؤمنین(ع) در مسلخ عشق
«شهید قاضی طباطبایی» بلافاصله بعداز پیروزی انقلاب از طرف امام به سمت
امام جمعه تبریز منصوب شدند و اولین نمازجمعه را در این شهر بزرگ برپا
کردند. ایشان همچنین کمیتههای انقلاب اسلامی آذربایجانشرقی و غربی را
تشکیل دادند و نقش زیادی در راه اندازی استانداریها، فرمانداریها و
ادارات استان ایفا کردند. مرحوم قاضی همچنین زحمات زیادی برای رسیدگی به
محرومان و مستضعفین متحمل شدند و تا آخرین لحظه از آرمانهای خود کوتاه
نیامدند؛ تا اینکه پس از یک عمر مجاهده و تلاش خالصانه بدست عوامل خود
فروخته و سر سپرده استکبار جهانی در شامگاه دهم آبان سال ۵۸ مصادف با عید
سعید قربان سال ۱۳۹۹ هجری، بعد از ادای فریضه نماز مغرب و عشاء و در حال
مراجعت از مسجد به منزل، مورد هجوم عوامل سرسپرده استکبار تحت نام گروه
«فرقان» قرار گرفت و شربت شهادت را نوشید و اولین شهید محراب انقلاب لقب
گرفت. یاد این فقید شهید گرامی و راهش پر رهرو باد.