نگاه فلسفی علامه طباطبایی در تفسیر قرآن تأثیرگذار بود
کد خبر: 3663123
تاریخ انتشار : ۲۳ آبان ۱۳۹۶ - ۰۸:۱۵

نگاه فلسفی علامه طباطبایی در تفسیر قرآن تأثیرگذار بود

گروه معارف: آیت‌الله ایازی با بیان اینکه نگاه فلسفی علامه طباطبایی در تفسیر قرآن تأثیرگذار بوده است، گفت: علامه رویکردی اجتماعی، فلسفی و عقلانی در تفسیر قرآن داشتند.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) از اصفهان، علامه طباطبایی از جمله فیلسوفان و مفسران دوره معاصر جهان اسلام است که با نگارش تفسیر ارزشمند المیزان تحولی شگرف در تفسیر از خود برجای گذاشتند. خبرنگار ایکنا درباره روش تفسیری و اندیشه‌های قرآنی علامه طباطبایی، گفت‌وگویی با آیت‌الله سیدمحمدعلی ایازی، محقق و پژوهشگر قرآن داشته است که متن آن را در ادامه می‌خوانید: 

ایکنا: دیدگاه علامه طباطبایی نسبت به قرآن چگونه بوده است؟

ایازی: علامه طباطبایی قبل از اینکه به کار قرآن اشتغال داشته باشند، یک عارف، فیلسوف و ریاضی‌دان بودند و تحصیلاتشان بیشتر در این حوزه‌ها بوده است؛ هر چند از شواهد برمی‌آید ایشان زمانی که در نجف اقامت داشتند، مدتی شاگرد مرحوم قاضی بودند و مرحوم قاضی علاوه بر شهرت در زمینه عرفان، در حوزه واژه‌شناسی قرآن نیز صاحب شهرت بوده است. اگرچه عمده اشتغالات ذهنی علامه، فلسفی و عرفانی بود، اما در یک دوره زمانی تغییر رویه داده، به انجام فعالیت‌های قرآنی رو می‌آورد و تفسیر البیان را می‌نویسد. ایشان قبل از اینکه تفسیر المیزان را بنویسد، تفسیر البیان را به نگارش درمی‌آورد که تفسیری روایی بوده است، به دلیل اینکه بر بحارالانوار تعلیقات یا برای تفسیر عیاشی مقدمه می‌نوشته و یا دلایل دیگر و به تدریج وارد بحث تفسیر می‌شود. سید محمدحسین تهرانی نقل می‌کند که روزی به علامه طباطبایی عرض کردم شما قبلا زیاد در مباحث فلسفی غور می‌کردید، ولی مدتی است دیگر این مباحث را از زبان شما نمی‌شنویم و بیشتر به مباحث قرآنی تکیه می‌کنید، علامه در پاسخ می‌گویند کاش از ابتدا هم به قرآن توجه می‌کردم.
 بنابراین علامه در دوره‌ای بازگشت به قرآن دارد و بر این بازگشت بسیار تکیه می‌کند، هم در مقدمه تفسیر المیزان، هم در کتاب «قرآن در اسلام» و هم اینکه در لابلای تفسیر آیات به مناسبت‌های مختلف، درباره جایگاه و عظمت قرآن و اینکه این کتاب آسمانی نوعی سرمایه الهی محسوب می‌شود، صحبت می‌کند و تا پایان حیات پر برکت خود بر این امر پافشاری داشتند.

ایکنا: نگرش فلسفی علامه طباطبایی چقدر در تفسیر قرآن دخیل و تأثیرگذار بوده است؟ ایشان چقدر نگاه فلسفی خود را در تفسیر قرآن اعمال می‌کردند؟

ایازی: اینکه نگاه فلسفی ایشان در تفسیر قرآن تأثیرگذار بوده، تردیدی نیست، چون حجم مباحث عرفانی و عقلانی که ایشان در تفسیر مطرح کرده‌اند، بسیار گسترده است و از یک جهت نشان می‌دهد که اگر اندیشه‌های عقلانی ایشان نبود، این همه دقت و وارسی نیز وجود نداشت. دکتر فهد الرومی از علمای اهل سنت عربستان در کتاب «اتجاهات التفسير في القرن الرابع عشر» از عقلانیت و کندوکاوهای موجود در تفسیر المیزان اظهار شگفتی می‌کند؛ بنابراین محل بررسی و تأمل است که علامه در مباحث تفسیری چگونه با یک ذهن ریاضی گونه و دقت عقلانی موضوعات را دسته‌بندی کرده، در استدلال دچار خط نشده و نظم و انسجام فوق‌العاده‌ای در طرح و تبیین مباحث داشته است که چنین ویژگی‌ای در هیچ یک از تفاسیر گذشته و حال مشاهده نمی‌شود.
ایکنا: علامه طباطبایی با کدام رویکرد و جهت‌گیری به تفسیر قرآن می‌پرداختند؟
ایازی: ایشان رویکردی اجتماعی، فلسفی و عقلانی داشتند و من میان رویکرد فلسفی و عقلانی تفاوت قائل هستم. تا قبل از ایشان کسی در حوزه مباحث اجتماعی این‌قدر نظریه‌پردازی نکرده و به قوانین اجتماعی و مباحث فلسفه تاریخ که در قرآن مطرح شده، نپرداخته بود.

ایکنا: مهمترین ویژگی‌هایی که تفسیر المیزان را از سایر تفاسیر متمایز می‌کند، چیست؟

ایازی: یکی از ویژگی‌های این تفسیر، وارسی‌های عقلانی است و ویژگی‌های دیگر عبارتند از نقد و بررسی تفسیر به صورت اجتهادی و استفاده از روش تفسیر قرآن به قرآن که می‌توان گفت در 97 درصد از موارد، ایشان به این روش پای‌بند بوده‌اند، با توجه به دیدگاه ایشان مبنی بر اینکه برای فهم قرآن نیازی به غیر آن نداریم که شاید مهمترین ویژگی این تفسیر باشد. کاوش‌های واژه‌شناسی ایشان نیز بی‌نظیر است و شاید بتوان گفت آن را از مرحوم قاضی به ارث برده بودند، چون مرحوم قاضی دست توانایی در واژه‌شناسی قرآن داشت. ویژگی دیگری که می‌توان به آن اشاره کرد، این است که علامه بر سیاق و بافت جمله و کلام بسیار تأکید داشت و علاوه بر آن، به نقد و بررسی روایات در خلال تفسیر می‌پرداخت.

ایکنا: علامه طباطبایی چه تحول و نوآوری‌هایی در اندیشه اسلامی به وجود آوردند؟

ایازی: مهمترین تحولی که ایشان ایجاد کردند، نظریه‌پردازی در باب روش تفسیر قرآن به قرآن است. همان‌طور که می‌دانید در چند سال اخیر جریانی به نام قرآنیون شکل گرفت که گروهی از آنها معتقد بودند نیازی به حدیث نداریم و احادیث را بی‌اعتبار می‌دانستند. دسته دیگر بر این عقیده بودند که حدیث معتبر است، ولی با توجه به وضعیت و شرایطی که برای احادیث پیش آمده، باید با احتیاط برخورد کرد و عموما به حدیث بی‌توجه بودند. علامه طباطبایی در جای جای تفسیر خود در این جهت نظریه‌پردازی می‌کنند که ما به حدیث نیاز داریم، ولی برای فهم تعبدی کلام الهی نیازی به تفسیر نیست، هر چند که می‌توان از نکات تعلیمی اهل‌بیت(ع) برای فهم قرآن استفاده کرد؛ البته ایشان برای تفصیل قرآن در حوزه معارف، احکام و اخلاقیات، مراجعه به احادیث معتبر را پیشنهاد می‌دادند.
captcha