ترجمه‌ام آهنگین است/ اصراری به فارسی‌گویی و عربی‌زدایی نداشتم
کد خبر: 3663760
تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱۳۹۶ - ۱۰:۱۳
حجت‌الاسلام دعوتی، مترجم قرآن؛

ترجمه‌ام آهنگین است/ اصراری به فارسی‌گویی و عربی‌زدایی نداشتم

گروه ادب: مترجم و پژوهشگر قرآن گفت: ترجمه‌ام از قرآن کریم موزون و آهنگین است و سعی کرده‌ام در این ترجمه غالباً از کلمات فارسی سره استفاده کنم، اما اصراری به فارسی‌گویی و عربی‌زدایی نداشته‌ام.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، حجت‌الاسلام والمسلمین سیدابوالفتح دعوتی، مترجم قرآن به تازگی ترجمه‌ای از قرآن کریم ارائه کرده که از نظر ادبی دارای ویژگی‌هایی است که مخاطب را جذب می‌کند. برای آشنایی بیشتر با ویژگی‌های این ترجمه گفت‌وگویی را با وی انجام داده‌ایم که در ادامه از نظر می‌گذرد؛
- کلام وحی را به طور ویژه و متفاوت از دیگر ترجمه‌ها ترجمه کرده‌اید، قدری در مورد ویژگی‌های آن بفرمایید.

تا حدودی همین طور است، با توجه به اینکه اصولاً قرآن کریم علاوه بر معانی بلند، نو و جالب از زیبایی در وزن و آهنگ نیز برخوردار است، فکر کردم این چنین وزن‌ و آهنگی خوب است که در ترجمه کلام وحیانی ملاحظه بشود، تا خوانند حتی‌المقدور بتواند حال و هوای کلام وحی را تداعی و احساس کند.
-به نظر می‌رسد از جهاتی هم الگوبرداری کرده‌اید؟
می‌دانیم که اقتباس از آثار دیگر ثمرات و خوبی‌های فراوانی دارد ولکن، این جنبه منفی را هم دارد که اگر، در فکر اقتباس از سبک و آثار دیگران باشیم، دیگر فقط در همان سبک و سیاق می‌تواند حرکت و آن قدرت خلاقیت و ابتکار انسان تحت تأثیر قرار گیرد و ضعیف می‌شود، از این رو من مطالعاتم بیشتر قرآنی است و آشنایی با ابعاد مختلف قرآن و از آن جمله فنون ادبی آن را برای خودم یک غنیمت می‌دانم.
-کار ترجمه را چگونه شروع کردید؟
ابتدا کار ترجمه را از سوره‌های کوچک شروع کردم و در آغاز هم به وزن و آهنگ آن فکر نمی‌کردم، اما در اثر تقلید از همان سبک قرآن، ترجمه‌های من به نحوی آهنگین و موزون شکل گرفت، از طرفی هم با آیات قرآنی و استدلال‌های آن و کارهای روانشناسانه آن بسیار مأنوس بودم؛ از این رو در میان این ترجمه به اسرار و رموز دیگری و به درجات اعجازی آن بیش از پیش پی بردم و واقف شدم. همچنین برای روان‌سازی یک ترجمه بارها و بارها کلمات و تعبیرات را جابه جا می‌کردم و سرانجام بعد از چند وقت دیگر به شکل و سبک بهتری دست می‌یافتم. در حالی که این سوره‌های قرآن در طول مدت طولانی وحی، دچار تغییر و اصلاح و تبدیلی نشده است و در همان بار اول به صورت کاملترین و والاترین‌ها نازل‌ شده است و کمترین اختلافی در آیات، حروف و ارقام آن واقع نشده است.
- شما چه ویژگی‌های منحصر‌به‌فردی در این ترجمه سراغ دارید؟
البته این ویژگی‌ها را بهتر است دیگران بگویند لکن آنچه به نظر من می‌رسد به قرار زیر است؛ سعی کرده‌ام در این ترجمه غالباً از کلمات فارسی سره استفاده کنم، ولکن اصراری به فارسی‌گویی و عربی‌زدایی نداشته‌ام و گاهی در حالی که یک کلمه فارسی هم داشته‌ام، عملاً یک کلمه عرفی آورده‌ام تا عربی‌زدایی یک شیوه مستمر نشود. اصولاً تعداد کلمات در ترجمه‌ام کمتر از تعداد کلمات دیگر ترجمه‌هاست و این در حالی است که معنی و مفهوم آیات دچار گنگی و سختی نشده است.
در حالی که ترجمه‌ام آهنگین است، هرگز در سبک و سیاق شعر نیست و هرگز موافق ترجمه‌های منظومه نبوده‌ام و نیستم، به ویژه که این اشعار و ابیات غیرفاخر و فرودست باشد. همچنین داستان‌هایی که من ترجمه کرده‌ام، شکل و سبک حماسی دارد و می‌تواند حال و هوای واقعی داستان را تداعی کند و به تصویر بکشد.
یکی از ویژگ‌های دیگر این ترجمه این است که ترجمه آیات جدا جدا و هر کدام در یک سطح آمده‌اند تا ترجمه آن آیه در صفحه مقابل دقیقاً معلوم باشد و در عین حال یک نمای خواناتر و زیباتری داشته باشد. در دستور ادبیات فارسی لازم است فعل در آخر کلام بیاید، حال آنکه به جهت مراعات آهنگ جملات، جایگاه فعل را به ناچار تغییر داده‌ام.
از آنجا که یک آهنگ مستمر در این ترجمه به کار رفته است، به ناچار آوردن برخی کلمات با مشکل روبرو شده است و به ویژه در اسماء خاص، مانند بنی اسرائیل و ابراهیم و برخی کلمات در راستای این کلمات نیامده‌اند و آهنگ ترجمه در آن موارد قهرا مراعات نشده است. از سوی دیگر در این ترجمه بعضی اوقات یک کلمات زائدی استخدام شده است تا آن آهنگ کلی حفظ بشود، مانند کلماتی مثل «هرگز»، «بناچار»، «مر»، «خود»، «شمایان»، «هان»، «گفتندی» و «بودندی» که در آثار ادبی فارسی معمول است. من این ترجمه را به افراد زیادی ارائه نداده‌ام، اما اندک افرادی که این ترجمه را ملاحظه کرده‌اند، بسیار روان، ساده و با روح شمره‌اند، امید است که مورد قبول پروردگار قرار گرفته و خوانندگان دوستداران قرآنی آن را بپسندند.
-نظرتان در مورد ترجمه‌های منظوم قرآن چیست؟
گاهي که ترجمه‌هاي شعر گونه را مي‌ديدم دریافتم که زيبایی کلام وحي را هرگز نمی‌توان در قالب شعر گنجاند و ترجمه‌هاي منظوم از انتقال حال و هواي قرآني محروم هستند؛ از این رو، در ترجمه‌هاي منظوم زيبایی متن به مخاطب منتقل نشده و نمي‌شود و چه در ترجمه قرآن و چه در ترجمه نهج‌البلاغه بلاغت و فصاحت کلام به هيچ وجه قابل انتقال نيست. 
captcha