مضامین مذهبی اولویت امروز سینمای ایران نیست/ بیشتر فیلم‌های دینی ایدئولوژیک است
کد خبر: 3669639
تاریخ انتشار : ۱۳ آذر ۱۳۹۶ - ۱۴:۴۹

مضامین مذهبی اولویت امروز سینمای ایران نیست/ بیشتر فیلم‌های دینی ایدئولوژیک است

گروه فرهنگی: یک مدرس و منتقد سینما با بیان اینکه سینمای ایران در هر دو حوزه موضوعات و مضامین مذهبی توفیقات نسبی و جدی داشته است، گفت: امروز اولویت‌ها در سینمای ایران تغییر یافته و به سمت جذب گیشه حرکت کرده، یعنی مخاطب به اولویت اصلی و نوعی کاسبی در سینما تبدیل شده است.

سید محمد حسینی، سردبیر مجله سینما رسانه و مدرس و منتقد سینما در گفت‌و‌گو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) از اصفهان با بیان اینکه سینمای بعد از انقلاب داعیه بازتعریف سینمای دینی را داشته است، اظهار کرد: سینمای ایران تعریفی که از سینمای دینی نیز ارائه می‌دهد، منحصربه‌فرد می‌باشد، به این صورت که سینمای ایران است که می‌تواند این نوع آثار را خلق کند؛ کما اینکه از همان ابتدا برخی از عناصر ایجاد جذابیت در سینما مثل خشونت‌های آنچنانی، عنصر برهنگی و بی‌قیدی‌های اخلاقی در چالش با هنجارهای دینی از فضای سینمایی کشور حذف شد که نوعی تمکین به ساحت دین و مذهب بود.
وی افزود: اینکه سینمای ایران چقدر در بازتعریف سینمای دینی موفق عمل کرده، بحث دیگری است و به عقیده من بیشتر باید در این خصوص صحبت کرد که آیا سینمای ایران به صرف کارهای ظاهری و فیزیکال توانسته است دستی به ساحت دین و مذهب ببرد یا خیر و اگر موفق شده، آیا امروز نیز در همان رویکرد به سر می‌برد و رویکردی رو به جلو دارد و یا اینکه از مسیر خود عقب‌تر رفته است؟
حسینی با بیان اینکه موضوع یک فیلم می‌تواند طنز و کمدی و مضمون آن مذهبی باشد، گفت: این نوع فیلم‌ها در سینمای دنیا بسیار متداول بوده و سینمای هالیوود نیز به وفور فیلم‌هایی با مضامین اخلاقی و مذهبی دارد که موضوع آنها الزاما مذهبی نیست. بسیاری از فیلم‌هایی که ارتباط گسترده‌ای با مخاطبان خود برقرار کرده‌اند، به خاطر مضمون‌شان بوده است و نه موضوعی که انتخاب کرده‌اند؛ در واقع موضوع را محملی برای بیان مضمون مورد نظر خود قرار می‌دهند.
وی ادامه داد: گاهی اوقات در سینما، موضوعی که انتخاب می‌شود، خود یک موضوع دینی بوده، مثل تاریخ انبیاء یا تصویرگری انسان‌های مذهبی در قالب فیلم و سریال که در سینمای دنیا و کشور ما رایج است.
سردبیر مجله سینما رسانه تصریح کرد: معتقدم سینمای ایران در هر دو حوزه موضوعات و مضامین مذهبی توفیقات نسبی و جدی داشته است، برای مثال به عقیده من بهترین تصویری که تاکنون از قداست و پاکی حضرت مریم در طول تاریخ سینما به تصویر کشیده شده، فیلم سینمایی مریم مقدس ساخت ایران است و هیچ فیلم دیگری را در دنیا سراغ ندارم که توانسته باشد با این نوع نگاه، شخصیت حضرت مریم را به تصویر بکشد. در واقع فیلم مریم مقدس جزء بالاترین رنکینگ‌های تیکت تاریخ سینمای ایران است، اگر بلیط را به عدد، نه به بها حساب کنید، یعنی ببینید چه تعداد بلیط برای یک فیلم پاره شده است، مریم مقدس در زمره اولین‌ها در تاریخ سینمای ایران به شمار می‌آید.
وی با اشاره به اینکه آنچه امروز باید از آن صحبت کرد، این است که بازآفرینی مضامین دینی چقدر در سینمای ایران اولویت دارد، گفت: امروز اولویت‌ها در سینمای ایران تغییر یافته و به سمت جذب گیشه حرکت کرده است، یعنی مخاطب به اولویت اصلی و نوعی کاسبی در سینما تبدیل شده، در حالی که من معتقدم آنچه در گیشه سینما مورد تبادل قرار می‌گیرد، قطعا پول و سرمایه نیست، بلکه فرهنگ می‌باشد. در واقع سینما مغازه‌ای برای خرید و فروش فرهنگ است.
حسینی اضافه کرد: اگر این نکته را مورد توجه قرار دهیم، آن وقت حواس خود را به نوع تفکر و جنس مخاطب نیز معطوف می‌کنیم. این سخن به معنای قالب‌بندی کردن مخاطب نیست. در قرآن کریم وقتی پای قصه به میان می‌آید، خداوند صریحا مخاطب را تخصیص می‌زند. اگر به آیه آخر سوره یوسف دقت کنید، می‌بینید که آیه با پرانتز جنس مخاطب آغاز شده و پایان می‌یابد. خداوند می‌فرماید:«لَقَدْ كَانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَلْبَابِ مَا كَانَ حَدِيثًا يُفْتَرَى وَلَكِنْ تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَتَفْصِيلَ كُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ»، ابتدای آیه، خردمندان و پایان آیه، مردمی که ایمان می‌آورند، یعنی مخاطب خاص و ویژه که این موضوع را درک می‌کند. اگر غیر از این باشد، همانطور که خود قرآن می‌فرماید:«... وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا» و یا «إنَّ الَّذینَ کَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَیهِم أَأنذَرتَهُم أَم لَم تُنذِرهُم لا یؤمِنون». به این فکر کنید که برای چه کسی حرف می‌زنید، نه اینکه چه می‌گویید، اگر نوع مخاطب را مورد توجه قرار دادید، آن وقت آنچه را که می‌خواهید بگویید نیز اصلاح می‌شود.
وی با بیان اینکه ما در سینمای امروز به این موضوع توجه نمی‌کنیم، گفت: در بهترین حالت، فقط سه درصد مردم به سینما می‌روند. این سه درصد مخاطب چه چیزی هستند؟، مثلا می‌گویند سینمای طنز، اما امروز وقتی شما به عنوان یک انسان و مخاطب عام از کنار سینماها عبور می‌کنید، با مشاهده عناوین فیلم‌ها که به شدت نازل، از شعور خود احساس خجالت می‌کنید. خود فیلم نیز به طریق اولی همین است و به نوعی به شعور مخاطب توهین می‌کند.
این مدرس و منتقد سینما تصریح کرد: آنچه که بیش از همه در تعارض با بازنمایی دین در ساحت سینما قرار می‌گیرد، همین سبک برخورد با سینماست که امروز انجام می‌شود و متأسفانه بعد از فیلم ملک سلیمان، سال‌هاست که شاهد یک اثر جدی در حوزه سینمای مذهبی نیستیم.
وی ادامه داد: بعضی از فیلم‌هایی که با عنوان فیلم ارزشی از آنها یاد می‌شود، اساسا فیلم نیستند؛ در واقع  برخی افراد با انتخاب برخی واژه‌ها که جنس ارزشی دارد، مجوز لازم را برای اثر خود کسب‌می‌کنند  و این نوعی کاسبی و سکولاریزم منفی در فضایی شبه ایدئولویک می‌باشد که نمی‌توان آن را دینی دانست.آنچه که در این نوع آثار جاری می‌شود، بیشتر ایدئولوژی است، دین نیست؛ دین همان چیزیست که مردم دوستش دارند.

وی افزود: سینمای هالیوود در بسیاری از مواقع، مخاطب خود را با مضامین دینی ناظر بر فطرت انسان جذب می‌کند؛ برای مثال انسان‌ها از ظلم بدشان می‌آید، فضای سینمای وسترن مترتب بر همین دیرین‌گونه مبارزه با ظلم و ظالم است که قیام علیه او نوعی حماسه محسوب می‌شود.
حسینی با بیان اینکه متأسفانه در سینمای ایران به دیرین‌گونه‌های ذاتی انسانی توجه نمی‌شود، گفت: ما بیشتر به سراغ سرگرمی صرف می‌رویم و این سرگرمی، ما را به نوعی لوندی، بی‌قیدی، اپیکوریسم، شادخواری و فلسفه دم را غنیمت شمردن و زمان حال را دریافتن کشانده است و نمی‌خواهیم چیزی بگوییم. منظور من این نیست که کار سینما صرفا انتقال پیام است، اما در سینما آنچه که ردوبدل می‌شود، حتما پیام هم هست. اگر کسی می‌خواهد فیلمی قابل توجه و ارزشی بسازد، باید عناصر ایجاد جذابیت را در اثر خود رعایت کند.
وی تصریح کرد: من فکر می‌کنم فیلم‌هایی که با عنوان ارزشی از آنها نام برده می‌شود، بیشتر نوعی شعار هستند، فیلم نیستند، به همین دلیل مخاطب را جذب نمی‌کنند؛ برای مثال طی سال‌های گذشته من در مورد سوریه سه تا فیلم دیدم که هر سه آنها کارهایی بی‌ارزش و نازل بودند. به عنوان کسی که کارش سینماست و در این فضا زندگی می‌کند، از خودم پرسیدم چرا کسی باید پول دهد و در فضای تاریک سینما شاهد چنین اثر نازلی باشد، چگونه می‌توان این مسئله را توجیه کرد. فکر می‌کنم بیشتر به نحوه ساخت و نوع نگرش افراد سازنده مربوط می‌شود که این نکات را زیاد جدی نمی‌گیرند.
سردبیر مجله سینما رسانه خاطر نشان کرد: فیلم مریم مقدس نشان داد که اگر اثری کیفیت لازم را داشته و سازنده فیلم برای مخاطب احترام قائل باشد، به خصوص زمانی که فیلم به سراغ موضوعات دینی می‌رود، نکات لازم بیشتر رعایت شود، مخاطب نیز از آن استقبال کرده و در موردش فکر می‌کند و آن را دوست دارد؛ ولی اگر فیلم سرهم‌بندی شود، علی‌القاعده باید به مخاطب حق داد که از آن استقبال نکند.
وی بیان کرد: بدیهی‌ترین راهکار برای بازنمایی صحیح موضوعات و مضامین دینی در سینما این است که افراد کاربلد این حوزه بیکار نمانند. الان شش سال از ساخت سریال مختارنامه می‌گذرد، ولی داود میرباقری اثر دیگری در این حوزه خلق نکرده و مشکل از سیستمی است که باید به او اعتماد کرده و حمایتش کند و اجازه بیکار ماندن را به وی ندهد. همینطور در مورد شهریار بحرانی که هشت سال از ساخت ملک سلیمان می‌گذرد، ولی اثر دیگری در حوزه موضوعات و مضامین مذهبی ندارد. بیکار شدن افرادی که تخصص بالایی دارند، نه بیکار شدن یک نفر که به عقیده من، بیکار شدن یک جریان است و آن جریان یعنی کسانی که می‌توانند در کنار متخصصین کار را یاد گرفته و ارتقاء فنی پیدا کنند.
حسینی افزود: آنچه که باید اتفاق بیفتد، در مرحله اول تغییر نگاه و نحوه مدیریت مدیران است. در مرحله دوم، یافتن مضامین در اولویت قرار می‌گیرد که در این خصوص باید میان جریان فکری جامعه و بدنه اجرایی یعنی فیلمسازان صاحب سبک ارتباط برقرار شود و حمایت‌های لازم از آنها به عمل بیاید.

captcha