نشست پژوهشی فلسفه هنر در شیراز برگزار شد/ تراز هنر اسلامی در ترازوی اشراق
کد خبر: 3669767
تاریخ انتشار : ۱۳ آذر ۱۳۹۶ - ۱۶:۴۹

نشست پژوهشی فلسفه هنر در شیراز برگزار شد/ تراز هنر اسلامی در ترازوی اشراق

گروه فرهنگی: در دومین روز از هفته فرهنگی ـ هنری اشراق، نشست پژوهشی فلسفه هنر با موضوع «بررسی هنر تراز انقلاب اسلامی» در حوزه هنری انقلاب اسلامی فارس برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایكنا) از فارس، به نقل از ستاد خبری هفته فرهنگی ـ هنری اشراق، نشست پژوهشی فلسفه هنر با موضوع «بررسی هنر تراز انقلاب اسلامی» در دومین روز این هفته در حوزه هنری انقلاب اسلامی فارس برگزار شد كه در آن حجت‌الاسلام والمسلمین گنجی، ابراهیم بازرگانی و محمدرضا خالصی، معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی فارس پیرامون هنر و اندیشه سخن گفتند.
محمدرضا خالصی، معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی فارس در این نشست گفت: همانگونه که در هنر مسیحی تجسد مسیح مهم است در هنر اسلامی هبوط و مبحث صعود و نزول مهم است.
وی اظهار كرد در بحث هنر اسلامی ما از فلوطین متاثر هستیم. وی می‌گفت زشتی در عالم حق جا ندارد و زیبایی از او ساطع می‌شود.
خالصی افزود: ملاصدرا نیز در اسفار از نازل شدن از عالم بالا می‌گوید و ژرژ مارسل نیز می‌گوید آثار هنر اسلامی در چیزی مشترک هستند اما نمی‌گوید که این چیز مشترک جیست؟
معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی فارس گفت: بورکهارت می‌گوید آنچه در هنر اسلامی شکل می‌گیرد سیر ماده از کثرت به وحدت است که تلاش می‌کند ماده را به سمت شریف شدن ببرد.
این مدرس دانشگاه افزود: ابن عربی می‌گوید العالم صنعت الله و عالم را محل هنرنمایی خداوند می‌بیند با این صنعت خداوند ظاهر می‌شود و این صنعت به خالق خویش وصل است.
خالصی با بیان اینكه از نگاه سنت گرایان هنرمند زمینه‌سازی ظهور تصویر عالم بالا می‌کند، گفت: هنرمند خوابگزار است و از عالم صورت‌ها برای شما حکایت می‌کند.
وی گفت: باید بررسی کرد چه اثری دینی است مثلا اگر اثری بن مایه دینی داشته باشد حتی اگر خالقش مسلمان نباشد یا اگر سازنده اش مسلمان باشد یا اگر فرمش اسلامی باشد یا نیتش مبنی بر مثلا نیت خیر اسلامی باشد یا با ارزش‌گذاری کار دینی عنوان شود. کدامیک اسلامی است؟!
این پژوهشگر ادامه داد: از سوی دیگر وقتی می‌گوییم هنر اسلامی از کدام اسلام حرف می‌زنیم. هنرمند فهمی از آیات و روایات دارد و تفسیر می‌کند از سوی دیگر ما قرائت‌های مختلف از اسلام را داریم که این قرائت‌ها دین نیستند بلکه معرفت دینی هستند
وی اظهار كرد: اگر به قاعده سلبی برویم که هنر اسلامی نداریم و هنر مسلمانان داریم از سوی دیگر باید به مبحث فرم و محتوا نیز نظر کرد همانگونه که در هنر دینی ما بحث غیب و شهادت را داریم که مسبب هر دو خداست.
خالصی افزود: جرجانی می‌گوید محتوا و فرم در هم تنیده‌اند و نمی‌شود جدا از هم در این باره صحبت کرد. اینگونه است که زمخشری می‌گوید حق ندارید قرآن را به فارسی بخوانید مخالف فتوای ابوحنیفه است چرا که فرم و محتوا را را با هم معجزه می‌داند.
وی در پایان گفت: حال باید دید آیا کسی در مرحله آفرینش هنری توانسته فرم و محتوا را به هم پیوند دهد باید گفت بله حافظ توانسته است فرم و محتوا را به هم پیوند دهد.
حجت‌الاسلام والمسلمین نیز در این نشست با بیان اینكه هنر در حیطه ساخت و تولید اثر خود را نشان می‌دهد، گفت: این سخن بدان معناست که هنر مصنوع است انسانی و مصنوع انسان است.
وی با تصریح اینكه هنر ویژگی زیبایی‌شناسی دارد زیبایی‌شناسی مسئله حسی است. آن هم حسی که مورد نظر هنرشناس است، گفت: گفت: فخامت اثر یا سخیف بودن اثر هنری مانند فیلم زرد و ... ویژگی‌های زیبایی شناسانه است اما ناظر به زیبایی نیست.
وی در تبیین نگاه فلسفی به هنر اظهار كرد: فیلسوف کاری به مصداق ندارد و کلیت ذهنی خویش را می‌گوید و البته در این میان مشکل از هنر است.
گنجی با بیان اینكه مشکل این است که هنر مفهومی باز است که تعریف بردار نیست چرا که هنر هم در طول و هم در عرض رشد می‌كند، در تبیین مفهوم هنر اسلامی گفت: هنر و اثر هنری مصنوع در این مساله اثر و هنری است که دارای وجه زیبایی شناسانه بوده و مضامین اسلامی دارد.
این پژوهشگر افزود: در بحث کارکردهای قوی هنر باید گفت هنر عنصر شناختی است. هنر منبع دانایی است احساس منبع معرفت است از این رو هنر نیز منبع معرفت است، البته فیلسوف‌ها پنجره احساس را بسته‌اند و آن را منبع معرفت نمی‌دانند.
وی گفت: کارکرد دیگر هنر این است که هنر را می‌توان منبع شناخت تاریخی دانست به عبارت دیگر هنر به مثابه تاریخ است همانگونه که کارکرد دیگر هنر نیز هنر به مثابه نقد است.
گنجی بیان كرد: هنرمند در هر برهه واسطه ای است بین حقیقت و اجتماع تفاوت فیلسوف و هنرمند چیستی جامعه را تحلیل می‌کند اما هنرمند حقیقت را از دامنه ی زبان خویش می‌گوید.
ابراهیم بازرگانی نیز در این نشست گفت: نمی‌توان گفت فیلسوف‌ها با هنر مخالف هستند چرا که اگر افلاطون با هنر مخالف بوده ارسطو و فارابی را هم داریم.
وی با بیان اینكه از دور که نگاه کنیم می‌بینیم که افلاطون با هنر میانه‌ای ندارد اما می‌بینیم که او تعریف خاص خویش را دارد، افزود: البته نمی‌توان گفت فیلسوف‌ها با هنر مخالف هستند چرا که ارسطو را داریم که هم فیلسوف است و هم شعر را ساماندهی می‌کند. ابن سینا هم درباره فن شعر صحبت کرده است.
بازرگانی گفت: آنان که از مخالفت فلسفه و هنر می‌گویند با فارابی چه می‌کنند فارابی بالای شهر فیلسوف را نشانده اما هنرمندان را واسطه بین فیلسوف و مردم می‌داند.
وی گفت: در تعریف هنر اثر مصنوع را با نگاه فلاسفه مسلمان قبول دارم چرا که شعر و موسیقی نیز در آن جای می‌گیرند شیئی مناسب با روح اسلامی هم در فرم و هم در مضمون.

captcha